نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
- در شعر حافظ اشارهها و نشانههای چندی به فرهنگ یا گفتمان شیعی (به کنایه یا تصریح) وجود دارد و در این میان، بیت آخر غزل محل بحث (شماره 296) یکی از شاخصترین ابیات در این موضوع است که در پژوهش حاضر بررسی شد.[1]
- همچنانکه غالب عارفان و صوفیان (سنی و شیعی) سرسلسلة طریقت عرفانی خود را حضرت علی7 میدانند، حافظ نیز در این غزل و بیت آخر، این مضمون را درج کرده و به زیبایی و ظرافت و اجمال هنری، از نقشهای حضرت علی7 در سلوک عرفانی خود سخن گفته است.
- این مضمون که عرفان علوی (اهل بیتی و شیعی) مطابق آیات و روایات، جز به شرط پیروی و قدم زدن صادقانه و راستین در راه خاندان رسول9 و حمایت و هدایت و همت و کمک و همراهی(مدد) حضرت علی7 در این صراط مستقیم ممکن و متصور نیست، در سخن حافظ که برخاسته از تجربه عرفانی اوست، بهصراحت آمده است.
در نهایت با بررسی و استنباط از این بیت حافظ میتوان دیدگاه حافظ در عرفان و سلوک حقیقی و شخصی را مفروض دانست و در نتیجه برای این سؤالات مهم پاسخهایی اندیشید:
اولاً، از دیدگاه حافظ عرفان و سلوک حقیقی چه راه و مشخصاتی دارد؟
ثانیاً، حافظ چه دستورات سلوکی به خود و دیگران ارائه میکند؟
ثالثاً، نقش حضرت علی7 در سلوک عرفانی چیست؟
رابعاً، فواید غایی و نهایی این نوع سلوک عرفانی چیست؟
در خوانشی معناشناسانه و تأویلگرایانه این پاسخهای اجمالی را میتوان از شعر و اندیشة حافظ - و به کمک منابع دینی و شیعی- استنباط و فرضیهسازی کرد که سالک عارف در عرفان و سلوک حقیقی لازم است از مسیر قرآن و خاندان رسالت طی طریق کند و در این راه شرط سلوک آن است که پیرو (شیعه) صادقانه و حقیقی آنان باشد بنابراین شرط و دستور سلوکی قابل برداشت از کلام حافظ آن است که اولاً، قدم صادقانه بردارد. ثانیاً، در راه خاندان نبی و پیرو شیوة سلوکی آنان باشد.
فایده و نتیجة چنین سلوکی آن خواهد بود که سالک مشمول لطف و عنایات اهلبیت و بهطور خاص حضرت علی7 یعنی امام و سرسلسة عارفان الهی میگردد؛ یعنی تنها از این طریق و با این شرایط است که آن حضرت که «یدالله» و «ولی الله» مطلق است، دستگیر و دعاگو، حامی و حافظ، هادی و مراقب، مددکننده و همتبخش سالک صادق خواهد بود.
فایدة ضمنی و روانی و سلوکی دیگر اینکه چون سالک سلوک عرفانی را در مسیر معصومان قرار میدهد، با امید و نشاط و اطمینان بیشتر در این راه پرخطر گام برمیدارد تا به نتیجة نهایی و غایی سلوک که همان عرفان کامل و شناخت و قرب و وصال به «غایت آمال العارفین» است، نایل گردد.
[1]. به تعبیر بابایی، «در مجموع بیت "ای دل اگر قدم زنی..." علایم و نشانههای چندی از فرهنگ شیعی را همراه خود دارد.» (بابایی، 1382، ص169)
کلیدواژهها
موضوعات