نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار تاریخ دانشگاه زنجان
چکیده
تازه های تحقیق
بر اساس آنچه ذکر شد، پس از تأسیس حکومت تیموری در سال 771 تا سقوط این سلسله در سال 912 هجری تقریباً از همة فرمانروایان بنام آن، گرایش مثبتی به تشیع دیده میشود. سنخ این گرایش ابتدا به شکل اهلبیتدوستی بود؛ اما در پایان این سلسه، به طرز قابل ملاحظهای به تشیع نزدیک شد.
به نظر میرسد با توجه به ضرورت کسب مشروعیت از مجاری مختلف برای تیموریان، یکی از منابع مهم مشروعیت در جامعة آن روز تیموری، پذیرفته شدن آنها از ناحیة شیعیان بود. بنابراین، تیموریان با توجه به کثرت روزافزون شیعیان در جامعة خود، تلاش کردند با نزدیک شدن به شیعیان، خود را از این منبع مهم بهرهمند سازند.
همچنین با توجه به خاستگاه تیموریان در ماوراءالنهر و اینکه در این حوزة جغرافیایی مکتب اعتزال، بهرغم افول آن در دیگر مناطق، از رونق نسبی برخوردار بود، آنان در برابر رویکرد اشاعره، رویکرد اعتزالی را در پیش گرفتند. نتیجة این شد که با توجه به نزدیکی سیاسی و بعضاً فکری اعتزالیها به تشیع، تیموریان در عمل به تشیع نزدیک شدند. حنفی بودن تیموریان و تأکید بنیانگذار این مذهب بر حق علویان در امر خلافت و پیروی آنان از این آموزه، در کنار تضعیف حاکمیت علمای شافعیمذهب بر ساختار دولت، موجب تقویت گرایش مثبت تیموریان به تشیع شد. از سوی دیگر، بیشتر امرای تیموری به پیروی از بنیانگذار آن سلسله، به مشایخ صوفیه ارادت میورزیدند یا پیرو یکی از طریقتهای صوفیانه بودند؛ و چون در این مقطع اتحاد قابل ملاحظهای بین این دو جریان فکری و مذهبی به وجود آمده بود، گرایش به تصوف، در عمل موجب رویکرد مثبت به تشیع میشد.
در کنار عوامل پیشگفته، وجود مرقد مطهر امام رضا در خراسان بهعنوان قلمرو اصلی تیموریان، و اعتقاد همراه با ارادت تیموریان به این مزار، در تقویت شیعهدوستی این خاندان مؤثر شد؛ بهگونهای که اهلبیتدوستی به یکی از پیششرطهای تشیع تبدیل شد و به صورت رویکردی عمومی بین نخبگان نظامی، ادبی و اداری تیموری درآمد. این جریان که در آغاز به علت گرایش مثبت امرای تیموری ایجاد شده بود، در مرحلة بعد، با توجه به ارتباط عمیق امرای تیموری با نخبگان جامعه، و تأثیرپذیری از آنان، به تقویت بیشتر حس شیعهدوستی امرای تیموری انجامید.
کلیدواژهها