نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
نویسنده
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
گزارشهایی از حضور زنان در مساجد در صدر اسلام آمده است؛ ولی روایاتی نیز هست که از حضور زنان در مساجد نهی میکند.
پرسشی که ممکن است با مطالعة روایات مطرح شود، این است که آیا حضور زنان در مساجد در زمان رسولخدا با نهی همراه بوده و سپس بانوان بهتدریج وارد مساجد شدهاند؛ یا برعکس، از ابتدا بانوان در مساجد حضور داشتهاند، ولی این حضور با اکراه عدهای روبهرو شدهاست؟
در این زمینه بین شیعه و اهل سنت تفاوتهایی دیده میشود. برای کشف تفاوتهای مساجد شیعه و اهلسنت در بخش زنانه، لازم است سیری در تاریخ اسلام با نگاهی به تفاوتهای حکمی به این دو فرقه داشت و به نتایج و پیامدهای آن در طول تاریخ تا کنون پرداخته شود.
امید است این تحقیق دریچهای برای بررسی آثار تمدنی مساجد بر روی زنان بگشاید و تأثیرگذاری متقابل زنان و مساجد بر یکدیگر در طول تاریخ اسلام مد نظر قرار گیرد و آثار ارزشمندی در این راستا پدید آید.
بخش اول: نحوة حضور زنان در مساجد
زنان و عرصههای حضور پیش از ظهور اسلام
زنان از دیرباز در اماکن مذهبی حضور داشتهاند و این امر اختصاصی به اسلام ندارد. بهترین دلیل آن، حضور حضرت مریم در بیتالمقدس است که در قرآن نیز بدان اشاره شده است. (آل عمران، 37؛ مریم، 16) البته در آن زمان زنان را به مسجد راه نمیدادند؛ ولی زکریا برای آن حضرت جایگاهی در کنار مسجد ساخت و ایشان در همان مکان به عبادت مشغول شدند. (نواده مهلب، بیتا، ص215) از دیگر دلایل حضور زنان در اماکن مذهبی، آثار باستانی به جا مانده از آن زمان است؛ هرچند ایجاد تغییراتی در گذر زمان در این اماکن بعید بهنظر نمیرسد. از جملة این آثار، مسجدالاقصی است که درب جداگانهای ویژة بانوان دارد. (شراب، 1383، ص84)
1. تاریخچة حضور زنان در مساجد در عصر نبوی
از صدر اسلام، حضور زنان در مسجد و جماعت امری مطلوب شمرده شده است. دلیل این مطلب، حضور زنان در مسجدالنبی و جماعاتی است که پیامبر حضور داشتند.
یکی از نمونههای بارز حضور زنان در جماعت در صدر اسلام، حضور جناب خدیجه، همسر پیامبر است که نماز خود را پشت سر آن حضرت میخواند. از آن گستردهتر، حضور جمعی از زنان در جماعت در زمان تغییر قبله است که پس از این رویداد، زنان که پشت سر مردان ایستاده بودند، جلوی مردان قرار گرفتند؛ از اینرو، بار دیگر صفی در پشت سر مردان تشکیل دادند. (الصالحی الشامی، 1414ق/1993م، ج3، ص370)
برخی زنان در زمان پیامبر همیشه در مسجد حاضر میشدند. پیامبر نهتنها این حضور دائمی را نهی نمیکردند، بلکه حتی از حضور نیافتن آنان پرسوجو مینمودند. (ابن الأثیر، 1409ق/1989م، ج6، ص236 و 435) برخی زنان از بد بودن راهشان در ایام بارانی، به پیامبر شکایت میبردند و آن حضرت از ایشان میخواست چنانکه راه دیگری وجود دارد، از آنجا به مسجد بیایند. (الصالحی الشامی، 1414ق/1993م، ج9، ص231) پیامبر دربارة زنی حبشی که دوری راه را برای رسیدن به مسجد تحمل میکرد، فرمودند: لها کفلان من الأجر؛ برای او اجری دوچندان است. (ابن حجر عسقلانی، 1415ق/1995م، ج8، ص،105)
تشویق زنان برای شرکت در جماعت به گونهای بود که آنان برای نماز صبح نیز به جماعت حاضر میشدند و در تاریکی برای نماز میآمدند؛ به گونهای که کسی آنان را نمیشناخت: نساء المؤمنات، یشهدن مع رسول الله صلاة الصبح و هن متلفعّات بمروطهن. ثم ینقلبن إلی بیوتهنّ حین یقضین الصلاة لا یعرفهن أحد من الغلس. (الصالحی الشامی، 1414ق/1993م، ج8، ص81)
الف) تشویق پیامبر و جلوگیری از منع شوهران بر حضور زنان در مساجد
حضور زنان در عیدها
پیامبر در روز عید دستور میدادند آزادشدگان، زنان باحجاب و حتی زنان حایض برای عید خارج شوند. سپس میفرمودند: زنان حایض در جماعت مسلمانان و دعای ایشان حاضر شوند، ولی در نماز جماعت شرکت نکنند. (خالد عبدالرحمن العک، 1419ق، ص213) از این عملکرد پیامبر روشن میشود که مسئلة نهی دائمی نبوده، بلکه به زمانی اختصاص داشته است که نهی شرعی بر آن وارد شده باشد. این نکته از روایات وارده بهدست میآید. عن ابن عمر عن النبی قال: لا تمنعوا نساءکم المساجد، و بیوتهن خیر لهن. (ابن الجوزی، 1416ق، ص65)
پیامبر از اولیای زنان و کنیزان خواستند که ایشان را از رفتن به مساجد نهی نکنند؛ ولی هنگام خروج دقت داشته باشند که با بوی خوش خارج نشوند: روی أنه قال لا تمنعوا إماء الله مساجد الله و لیخرجن تفلات أی غیر متطیبات.(مجلسی، 1404ق، ج87 ، ص354) در جایی دیگر، رسولخدا دستور دادند که زنان در نماز عیدین چهار رکعت نماز بخوانند: اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ اَمَرَ النِّسَاءَ أَنْ یُصَلِّینَ فِی الْعِیدَیْنِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ. (نوری، 1408ق، ج6، ص145)
در روایاتی دیگر، از ائمه دربارة حضور زنان در نماز عیدین و جمعه سؤال شد که آیا میتوانند مثل مردان در نماز شرکت کنند و امام موسی کاظم پاسخ مثبت دادند: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی قَال سَأَلْتُهُ عَنِ النِّسَاءِ هَلْ عَلَیْهِنَّ مِنْ صَلَاةِ الْعِیدَیْنِ وَالْجُمُعَةِ مَا عَلَی الرِّجَالِ؟ قَالَ نَعَمْ. (مجلسی، 1404ق، ج86، ص166/ حمیری قمی، 1413، ص223) از این بالاتر، امیرالمؤمنین نماز عیدین را بر زنان واجب دانستند: لَا تَحْبِسُوا النِّسَاءَ عَنِ الْخُرُوجِ فِی الْعِیدَیْنِ فَهُوَ عَلَیْهِنَّ وَاجِبٌ. (مجلسی، 1404ق، ج87، ص353)
ترغیب پیامبر در زمینة فعالسازی حضور زنان
پیامبر از ابتدا با حضور زنان در مسجد مخالفتی نداشتند. بزرگترین دلیل آن، حضور جناب خدیجه در صدر اسلام در مسجدالحرام است؛ آنگاه که همراه پیامبر و حضرت علی در مسجدالحرام نماز جماعت برپا میکردند. (طبری، 1375، ج3، ص858) اسماء نیز برای نماز آیات، در مسجد پشت سر پیامبر با زنان نماز میگزارد. (ابن حزم اندلسی، بیتا، ج4، ص199)
در مواردی که زنان با کودکان خود به مسجد میآمدند، پیامبر نهتنها از حضور آنان جلوگیری نمیکردند، بلکه با آنان همراهی مینمودند. برای نمونه، زمانی که زنی با فرزند کوچک خود به مسجد آمده بود و کودک شروع کرد به گریه کردن، پیامبر نهتنها با آن زن برخورد نکردند، بلکه نماز خود را زودتر از معمول به پایان رساندند. (المقریزی، 1420ق، ج2، ص240) آن حضرت برای تسهیل رفتوآمد بانوان و نیامیختن با مردان در مسجدالنبی، دربی را به زنان اختصاص دادند که تاکنون نیز این اثر اسلامی با نام بابالنساء موجود است.
باب النساء
یکی از مهمترین آثار برجای مانده از زمان پیامبر اسلام که نشاندهندة اهتمام آن حضرت به حضور زنان در مساجد است، ایجاد دربی مخصوص به زنان در آن زمان است. گرچه برخی کوشیدهاند اختصاص این درب را به عمر نسبت دهند (ر.ک: ابن بطوطه، 1376، ص155-156/ نجفی، 1364، ص41)؛ ولی در آثار متقدم و روایات، استناد آن به پیش از زمان عمر بازمیگردد و از اختصاصات نبی اکرم بهشمار میرود. از عمر نقل شده است که رسولالله دربی را برای زنان قرار دادند و فرمودند: لا یلج من هذا الباب من الرجال احد. (ابیداود، بیتا، ص251) ابن حزم بیان کرده است که پیامبر دربی را ویژة زنان قرار داده بود و به دختران مجرد و زنان امر میکرد که از آن در خارج شوند.
از ابن عمر نیز نقل شده است که رسول الله فرمودند: لو ترکنا هذا الباب للنساء. پس ابن عمر از آن درب داخل نشد تا اینکه از دنیا رفت. (ابن حزم، بیتا، ج2، ص131 و ج4، ص199) ظاهراً این درب از همان زمان به باب النساء معروف بود؛ یا اینکه پس از مدتی به این عنوان شهرت یافت؛ چنانکه در روایتی از ابن عمر آمده است که عمر گفت: لا تدخلوا المسجد من باب النساء. (بخاری، بیتا، ج1، ص60) بنابراین، دربی به بانوان در زمان رسولخدا اختصاص یافته بود و این امر نشانگر حضور فعالانة زنان در مسجد در زمان آن حضرت بوده است.
ب) بررسی علل موارد منع پیامبر از حضور زنان
زنی از مانع شدن شوهران برای حضور در جماعت رسول خدا به آن حضرت شکایت کرد. پیامبر فرمودند: صلاتکن فی بیوتکن أفضل من صلاتکن فی حجرکن؛ و صلاتکن فی حجرکن أفضل من صلاتکن فی دورکن؛ و صلاتکن، فی دورکن أفضل من صلاتکن فی الجماعة. (ابن حجر عسقلانی، 1415ق، ج8، ص383) ظاهراً در مواردی که حضور زنان در محیط، شرایط نامساعدی داشت، پیامبر آنان را به خارج نشدن از خانه تشویق میکردند و نماز در پنهانترین مواضع خانه را بهتر و شایستهتر معرفی مینمودند. نمونة این تشویق را میتوان در این روایت مشاهده کرد: أَنَّ خَیْرَ مَسَاجِدِ النِّسَاءِ الْبُیُوتُ وَصَلَاةَ الْمَرْأَةِ فِی بَیْتِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِی صُفَّتِهَا وَصَلَاتَهَا فِی صُفَّتِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِی صَحْنِ دَارِهَا وَصَلَاتَهَا فِی صَحْنِ دَارِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِی سَطْحِ بَیْتِهَا وَتُکْرَهُ لِلْمَرْأَةِ الصَّلَاةُ فِی سَطْحٍ غَیْرِ مُحَجَّرٍ. (شوشتری، 1406ق، ج2، ص141)
زنی نزد پیامبر آمد و گفت: ای رسول خدا! من نماز با شما را دوست دارم. پیامبر فرمودند: قد علمت أنک تحبین الصّلاة معی، وصلاتک فی بیتک خیر. برخی نیز بر این حدیث افزودهاند: وصلاتک فی دارک خیر من صلاتک فی مسجد قومک، وصلاتک فی مسجد قومک خیر من صلاتک فی مسجدی. پس دستور دادند برای آن زن مسجدی در دورترین و تاریکترین قسمت خانهاش ساختند و او در آنجا نماز میخواند تا به لقاءالله پیوست. (ابن حجر عسقلانی، 1415ق/1995م، ج8، ص383)
از مجموع این روایات چنین برمیآید که در مواردی پیامبر خارج نشدن زنان از خانه را برای آنان بهتر دانستهاند؛ هرچند آنان قصد آمدن به مسجد را داشته باشند. شاید علت منع در این موارد را بتوان به اموری خاص نسبت داد؛ زیرا در عرصههای دیگر اجتماعی در زمان پیامبر نیز حضور زنان دیده میشود که آن حضرت به صورت کلی در مواردی که این حضور فسادانگیز بود یا مانعی شرعی برای آنان وجود داشت، از آن جلوگیری میکردند. دلیل این مطلب را میتوان در این آیة قرآن یافت: وَقَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولی وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتینَ الزَّکاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ؛ و در خانههای خود بمانید و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید؛ و نماز را بهپا دارید و زکات را بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید. (احزاب، 33)
البته منع پیامبر دائمی نبوده و شاید بیشتر ناشی از نهی همسران بوده است؛ زیرا در مواردی دیگر دیده میشود که پیامبر زنان را برای رفتن به مسجد تشویق مینمودند.
2. دوران پس از پیامبر
تحولات بعد از رحلت پیامبر اعظم و محدودیتهای حضور زنان
خلیفة اول در جریانی به پیامبر گفت: زنان ما قبلاً بر مردان مسلط نبودند؛ ولی پس از آمدن به مدینه، از زنان مدینه یاد گرفتند و در برابر مردان جری و بر آنها مسلط شدهاند. (سیوطی، 1404ق، ج6، ص242) وی که با حضور زنان در اجتماع مخالف بود، پس از رحلت پیامبر تصمیم گرفت از حضور زنان در جماعتها، بهویژه در مساجد جلوگیری کند؛ بنابراین، از همان ابتدای خلافت به منع بانوان در عرصههای مختلف مبادرت ورزید. در برخی موارد، چنانچه زنان به مسجد میآمدند، برای آنان امام جماعتی مستقل قرار میداد. (همدانی، 1381، ص167) این پافشاری در حدی بود که اگر زنی بارها و بارها هم برای کسب اجازه به حضور او میرفت، عمر مانع حضور او در مسجد میشد. قال: استأذنت امرأة عمر بن الخطاب فی الخروج إلی المسجد فمنعها، ثم عاودته فمنعها، ثم عاودته فمنعها. (البلاذری، 1417ق/1996م، ج10، ص328)
در حالی که در زمان پیامبر زنان به طور جدی در نماز جماعت آن حضرت حاضر میشدند و حتی نماز صبح را هم پشت سر ایشان میخواندند، ممنوعیت حضور آنان در زمان خلیفة اول پیگیری میشد. نمونة آن را در خصوص زنی به نام عاتکة بنت زید میتوان دید. او پیوسته در نماز جماعت مسجدالنبی حاضر میشد، عمر از او خواستگاری کرد. او به شرطی پذیرفت با وی ازدواج کند که او را از نماز جماعت منع نکند. عمر هم با نارضایتی پذیرفت. پس از مرگ عمر، وقتی که زبیر از او خواستگاری کرد، باز این شرط را مطرح کرد، زبیر هم به ناچار پذیرفت و او به نماز جماعت میرفت و زبیر هم نمیتوانست چیزی بگوید تا اینکه صبرش تمام شد و چارهای اندیشید. شبی برای نماز عشا به مسجد رفته بود. زبیر در راه جایی کمین کرد و از پشت به او دست زد و او دیگر بعد از این شب به نماز جماعت نرفت. (ابن اثیر، 1409ق، ج6، ص 185/ ابن عبدالبر، 1412ق/1992م، ج4، ص1879)
این شیوة عملکرد خلفا و پیروان آنان، کمکم موجب کمرنگ شدن حضور زنان اهلسنت در جمع و جماعات در مساجد شد. بهانة خلفا و پیروان آنها فسادانگیزی زنان بود؛ اما این چیزی نبود که در زمان پیامبر وجود نداشته باشد؛ با این حال پیامبر از جماعت زنان جلوگیری نمیکردند و برای منع از فساد راهکارهایی ارائه میفرمودند؛ مثلاً از آنان میخواستند تا بدون عطر زدن و خودنمایی به مسجد بیایند و در صفهای جلو قرار نگیرند و قبل از مردان سر خود را از سجده برندارند؛ زیرا در آن زمان پردهای بین مردان و زنان وجود نداشت و جامههای مردان کوتاه بود و این امر موجب فساد میشد. (عبدالرزاق، بیتا، ج3، ص146-148/ ابن ابیشیبه، بیتا، ج1، ص404) همچنین ابن حزم یکی از راویان حدیث «ان صلاتک فی بیتک افضل من صلاتک معی» را مجهول دانسته است. وی همچنین حدیث عایشه را که گفته: ما احدث النساء لمنعهن من الخروج کما منعه نساء بنیاسرائیل، با هشت دلیل رد کرده است. (ابن حزم، بیتا، ج4، ص199-201)
عملکرد مذاهب پنجگانه اهلسنت
فقه اهلسنت که برگرفته از عملکرد خلفا بود، تداوم سیرة آنان بود. با توجه به اختلاف سیرهای که پس از پیامبر بهوجود آمد و روایاتی که دربارة تشویق به رفتن زنان به مساجد یا نهی از آن وجود دارد، اختلافاتی در این زمینه در این مذاهب پدید آمد که به آنها اشاره میشود.
در تاریخ آمده است که زنی برای بیان پرسش شرعی خود، به درب مسجد ابوحنیفه آمده بود (الراوندی، 1364، ص16)؛ اما گزارشها دربارة حضور آنان در مسجد بسیار کمرنگ است و گویا چندان در مساجد حضور نداشتند؛ هرچند در عصر حاضر، تغییراتی در این خصوص دیده میشود. از لحاظ فقهی، مذاهب چهارگانه ورود زنان حایض را به مطلق مساجد حرام شمردهاند (پیشهفرد، 1388، ص150، به نقل از: الجزیری، 1424 ق، ج 1، ص 117-118؛ مغنیه، 1386، ج 1، ص 98-99).
غالب مذاهب اهل سنت توقف در مسجد را برای زنان حایض جایز ندانستهاند؛ اما داخل شدن و عبور آنان از مسجد را برای انجام کاری مثل برداشتن چیزی یا عبور از آن، مجاز شمرده و دلیل آن را بیان عایشه دانستهاند که پیامبر از او خواست تا خمره را از مسجد بیاورد. عایشه گفت: من حایضام. پیامبر فرمودند: حیض تو در دست تو نیست. اما برخی از علمای اهل سنت، از جمله ظاهری و مزنی گفتهاند: داخل شدن و ماندن، بر حایض جایز است. دلیل آنان این است که آنچه منعکنندگان زنان حایض بیان کردهاند، درست نیست؛ ولی شوکانی ادعای آنان را رد کرده و آن احادیث را حسن یا صحیح دانسته است (زیدات، 1420ق/2000م، ج1، ص168-169) در خصوص داخل شدن زن حایض به مسجد برای شنیدن خطبه و سخنرانی، در مذهب اهل سنت سؤال شده است. آنان دخول زن حایض و نفسا را در مسجد حلال ندانسته و به این گفتار رسولالله استناد کردهاند که امسلمه گفت: رسولخدا داخل مسجد شدند و با صدای بلند ندا دادند: ان المسجد لا یحل لحایض ولا لجنب. (الدمشقی، 1424ق/2003م، ص192-193) هرچند فتوای علمای شیعه نیز در اینباره حلال نبودن توقف زن حایض در مسجد است؛ اما دربارة تفاوت عملکرد شیعیان و اهل سنت در معماری مساجد، در آینده بحثی ارائه خواهد شد.
مشروعیت جماعت زنان
دربارة مشروعیت جماعت زنان، بین فقهای اهل سنت اختلاف است. مذهب حنفی نماز جماعت را بر زنان واجب ندانسته، ولی جماعت آنان را به همراه مردان کافی دانسته است. همچنین در خصوص نماز عید به پیرزنان اجازة خروج داده است. (زیدات، 1420ق/2000م، ج1، ص210) مذهب شافعی حضور زنان جوان در جماعت را مکروه دانسته و تنها به پیرزنان، بدون زینت و بوی خوش، اجازة حضور در جماعت را داده است. ایشان نماز جماعت را در خانه افضل دانستهاند. در مذهب ظاهری نماز جماعت برای زنان 27 درجه افضل از نماز فرادا شمرده شده است. مذهبهای مالکی و حنبلی نیز نماز جماعت را بر زنان مباح میدانند؛ ولی حنابله نماز جماعت را در خانه افضل دانستهاند. (همان، ص211-212)
تداوم سنت نبوی از سوی امامان معصوم مبتنی بر حضور فعال زنان
ائمه پس از رحلت پیامبر شیوة آن حضرت را ادامه دادند و مانع حضور زنان در مسجد و جماعت نمیشدند. امیرالمؤمنین مردم را به قیام در ماه رمضان امر میکرد و در این ماه برای نماز جماعت زنان، امام جداگانهای قرار داده بود. (ابن حزم، بیتا، ج4، ص 202)
البته گاه مانعی شرعی برای حضور زنان وجود داشت. از جملة این موارد، تقیهای است که بر زمان ائمه حاکم بوده است. وقتی یاران امام از حضور زنان در نماز عید میپرسند و اینکه آیا زنان نیز باید تکبیر نماز عید را بگویند، امام پاسخ مثبت میدهند؛ ولی این مطلب را میافزایند که زنان نباید صدای خود را بلند کنند. (عاملی، 1409ق، ج7، ص463) در جای دیگر، امام صادق نماز زنان را در خانه بهتر از مسجد دانسته و بهترین مساجد آنان را خانههایشان معرفی کرده است: قَالَ الصَّادِقُ خَیْرُ مَسَاجِدِ نِسَائِکُمُ الْبُیُوتُ (همان، ج5، ص237)؛ هرچند این مطلب باعث نشده است که زنان را از حضور در مسجد منع کنند.
زنان هنگامی حق آمدن به مسجد را ندارند که آمدن آنان مفسدهانگیز باشد. یکی از موارد فسادانگیز، پوشش ناکافی یا زینت زنان در برابر مرد نامحرم است. ائمه بر این نکته تأکید ورزیده و بیان داشتهاند: هرگاه زنی خود را خوشبو کند، از خانه خارج نشود و در مسجد برای نماز حضور نیابد. عن جعفر بن محمد قَالَ مَنْ طَیَّبَتْ مِنَ النِّسَاءِ فَلَاتَخْرُجْ وَ لَاتَشْهَد الصَّلَاةَ فِی الْمَسْجِدِ. (نوری، 1408ق، ج1، ص422) همچنین زن حق ندارد بدون اجازة همسر به مسجد برود. بنابراین، رفتن زن به مسجد منوط به اجازة شوهر است. امام صادق فرمودند: أَرْبَعَةٌ لَاتُقْبَلُ لَهُمْ صَلَاةٌ: الْإِمَامُ الْجَائِرُ وَ الرَّجُلُ یَؤُمُّ الْقَوْمَ وَ هُمْ لَهُ کَارِهُونَ وَ الْعَبْدُ الْآبِقُ مِنْ مَوْلَاهُ مِنْ غَیْرِ ضَرُورَةٍ وَ الْمَرْأَةُ تَخْرُجُ مِنْ بَیْتِ زَوْجِهَا بِغَیْرِ إِذْنِهِ (عاملی، 1409ق، ج8، ص349)
هرچند حضور زنان شیعه در مساجد در زمان ائمه ممنوع نبود، اما با توجه به اینکه حکومت در دست خلفای بنیامیه و بنیعباس قرار داشت، طبیعی بهنظر میرسد که زنان شیعه نتوانند حضور پررنگی در مساجد داشته باشند و این امر چندان در معماری مساجد تأثیرگذار باشد؛ اما به هر حال، این طرز تفکر بهتدریج به نسلهای بعد منتقل شد و باعث گردید زنان نهتنها برای جماعت، بلکه برای امور دیگر همچون عزاداریها، بهویژه عزاداری برای اباعبدالله الحسین در مساجد حاضر شوند.
عملکرد علمای امامیه
علمای امامیه با توجه به اخبار رسیده از پیامبر و ائمه همان سیرة ایشان را ادامه داده و کوشیدهاند تا حضور زنان در جماعت و مساجد با موازین شرعی باشد.
شیخ مفید، از علمای متقدم، حضور زنان را در خانه بهتر از مساجد میداند؛ ولی جماعت آنان را در خانه جایز میشمرد، در عین حال خروج زنان را برای امور واجب شرعی، ممنوع نمیداند. (شیخ مفید، 1413ق، ص28-29)
ممنوع نبودن شرکت زنان در جماعت و مسجد از سوی علمای شیعه بهتدریج باعث حضور زنان در مساجد گردید و این امر در گذر زمان و از بین رفتن محدودیتها در دوران بعد برای حضور شیعیان در عرصة اجتماع، موجب شد تا در مساجد شیعیان جایگاه خاصی برای زنان درنظر گرفته شود و دستکم بنا به فتاوای علما، بخشی از مسجد به زنان اختصاص یابد.
فتاوای علمای متأخر نیز در پی روایات رسیده و اجماع علمای پیشین، مانع از حضور زنان در مسجد نشد و ایشان از حضور زنان در مسجد منع نکردهاند و در صورت شرکت زنان در جماعت مساجد، ثواب جماعت را نیز بر آن بار کردهاند. (خمینی، 1424ق، ج1، ص810/ خامنهای، 1379، ص 122)
بخش دوم: تأثیر حضور زنان بر معماری مساجد
1. امور تأثیرگذار بر معماری مساجد در بخش زنان در صدر اسلام
شیعیان در زمان رسولخدا نظارهگر حضور زنان در مساجد بودند و تأکید آن حضرت بر حضور زنان در مسجد و همراهی و همدلی با ایشان موجب میشد زنان علاقة بسیاری به حضور در مسجد از خود نشان دهند. از اینرو، سختیهای راه را بر خود هموار میکردند و با کودکان خود راهی مسجد میشدند. در آن زمان، هرچند رفتن به مسجد مشروط به اجازة ولی یا همسر بود، ولی این امر بدین معنا نبود که زنان حق رفتن به مسجد را بهتنهایی نداشته باشند.
مسجد در صدر اسلام بهمنزلة نهاد آموزشی، رسالت تعلیم و تربیت را برعهده داشت و زمینة مساعدی برای ظهور نوابغ بزرگ اسلامی بود و تمدن اسلامی را پایهگذاری میکرد. (فراهتی، 1385، ص82) از آن زمان تا کنون مسجد تنها یک مکان نبوده، بلکه سازمانی برای اجتماع مسلمانان و اتحاد آنان است. از اینرو، هنگامی که مسجد ضرار برای ایجاد تفرقه در صفوف مؤمنان ساخته شد، خدا به رسولش فرمود تا آن را ویران کند (ابراهیم امام، 1384، ص27)
زنان در این زمینه نیز از صدر اسلام مشارکت داشتند؛ به گونهای که اگر سؤالی داشتند، خدمت رسولخدا میرسیدند و از ایشان میپرسیدند.
پس از رحلت پیامبر به دلایل سیاسی، حضور زنان به مسجد کمرنگ شد. گریههای فاطمة زهرا در کنار مسجد، امر را بر خلفا دشوار میساخت؛ چرا که یک درب خانة حضرت علی به مسجد باز میشد و محل رفتوآمد بانوان به خانة فاطمه زهرا بود. این امر باعث تداعی غصب خلافت میشد. از اینرو، ممنوعیت بانوان از رفتن به مسجد میتوانست در کاهش ارتباط با فاطمه زهرا مؤثر باشد؛ هرچند از طرفی نیز مسئولان سیاسی از حضرت علی درخواست کردند تا فاطمه یا شب گریه کند یا روز، و این امر موجب کوچ آن حضرت به بیتالاحزان شد. (مجلسی، 1403ق، ج43، ص177)
پس از شهادت حضرت زهرا و پایان خلافت ابوبکر نیز گریههای عایشه بر پدر ازدسترفتهاش کار را بر خلیفة دوم سخت میکرد. بنابراین، عایشه نیز از گریه منع شد و حق حضور در مسجد و در میان زنان را از دست داد، تا بدین وسیله کنترل حکومت آسانتر شود. (الطائی، 1419ق/1998م، ص71-96) وجود عایشه و مخالفتهای او با دستگاه بنیامیه، بهویژه جانشینی یزید، کار را بر معاویه سخت کرد. از اینرو، معاویه با توطئهای عایشه را ترور نمود و شبانه دفن کرد و هرگونه عزاداری را بر وی ممنوع ساخت. (همان، ص107-109) بدین منوال، زنانی که در جامعة عصر نبوی و پس از آن شاخص بودند، از حضور در مسجد منع میشدند. بنابراین، طبیعی بهنظر میرسید که بقیة زنان نیز از این امر منع شوند و پس از این نتوانند حضور پررنگی در مساجد داشته باشند.
از سویی، پس از رحلت رسول اکرم حضور زنان در قبرستانها و زیارت قبور ممنوع شد. این امر موجب جلوگیری از هرگونه تجمع زنانه و عزاداری میگردید. هرچند اهل سنت عدم زیارت قبور را مستند به نهی رسول الله کردهاند، ولی باید توجه داشت که منع اولیة رسولالله مربوط به زمانی بود که اموات مسلمانان از مشرکان بودند و این امر به ابتدای اسلام بازمیگشت. پس از آنکه اسلام گسترش یافت و اموات محدود به مشرکان نبودند، بلکه بسیاری از مسلمانان، بهویژه شهدایی همچون حمزه را شامل میشد، نهتنها ممنوعیتی از سوی رسول خدا نبود، بلکه آن حضرت برای تشویق زنان به برپایی عزاداری فرمودند: «عمویم حمزه گریهکن ندارد». این امر باعث شد تا زنان ابتدا برای حضرت حمزه عزاداری کنند؛ سپس برای شهدای خود بگریند. (البلاذری، 1417ق/1996م، ج4، ص289/ الطبری، 1387ق/1967م، ج2، ص532)
2. گذری اجمالی بر سیر تحولات مذهبی مساجد در برخی مناطق اسلامی
تاریخنویسانی که سیر تحولات مساجد را مد نظر قرار دادهاند، چندان به بخش زنانة مساجد توجه نکردهاند. شاید این امر بدان سبب باشد که غالب مساجد بخش ویژهای را به بانوان اختصاص نمیدادند یا در صورت اختصاص، آن را توسط حایلی از بخش آقایان جدا میکردند. (ر.ک: گوستاولوبون، 1384، ص309-344) توصیفی که دربارة بخش زنانه بهچشم میخورد، این است که «بخش زنانة مسجد بیشتر در اشکوب[1] و بالای کمرپوش یا ورکد غرفه جای داشته است». (دبیرخانة ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانونهای فرهنگی ـ هنری مساجد، 1384، ص155) دربارة حوضخانه و وضوخانة زنانه و مردانه آمده است که بیشتر دوگانه و دور از هم بودند و در پایان راهرو و آبریزها قرار داشتند. (همان، ص164)
بیشتر مساجد بزرگ و قدیمی اسلامی، دارای بخشهای بزرگ و نامجزا بودهاند. البته این مسئله کلیت ندارد؛ زیرا در عصر نبوی، پیامبر از همان ابتدا بخشی را به بانوان اختصاص داد، دربی را ویژة آنان قرار دادند که از آن زمان تا کنون به بابالنساء معروف شده است. در تاریخ مسجدالحرام نیز بخشی که به بانوان اختصاص داشته باشد، دیده نمیشود.
برخی مساجد مهم مکه و مدینه در سالهای اخیر به دلیل حضور مردان و زنان زائر، دارای بخشهای جداگانه شدهاند. مسجد شجره از جمله مساجد مورد توجه در مدینه است. این مسجد چند درب اختصاصی برای بانوان دارد و بخش بانوان از طریق مشبکهای چوبی از بخش آقایان جدا شده است. مسجد قبا از دیگر مساجدی است که در سالهای اخیر هنگام توسعة آن توسط دولت سعودی، دارای بخش مجزای زنانه شده و درب ورودی بانوان نیز از درب ورودی آقایان جداست. (نجفی، 1364، ص18) در مساجد داخلی این شهرها که محل رفتوآمد زوار است، اختصاص بخشی به بانوان در برخی مساجد بهاجرا درمیآید؛ ولی برخی مساجد که به صورت سنتی ماندهاند، فاقد بخش زنانهاند.
از دیگر مناطق مهم اسلامی که باید مساجد آن را مد نظر قرار داد، عراق است؛ زیرا بیشتر این مناطق با فرهنگ شیعه درآمیخته و حرم ائمه اطهار نیز در این زمینه دارای اهمیت است.
نخستین مساجد ساختهشده در بصره و کوفه به اندازه زیادی از همان الگوی دوران پیامبر بهره بردهاند. در بصره، ابتدا یک مصلای باز احتمالاً با حصاری از نی ساخته شده بود.
مسجد کوفه اولین بنایی است که نخستین ویژگیهای مربوط به یک مکان عبادت اسلامی را داراست. به همین دلیل از اهمیت خاصی برخوردار است. (دوگان کویان، 1384، ج1، ص359) بهرغم وسعت مسجد کوفه، گزارشی مبنی بر قرار داشتن مکانی خاص برای بانوان ارائه نشده است. ظاهراً به دلیل فضای باز این مسجد، بانوان میتوانستند برای نماز جماعت پشت سر آقایان اقتدا کنند و برای انجام مراسم مذهبی و عزاداری بخش جداگانهای را انتخاب نمایند. ظاهراً این مطلب در بسیاری از مساجد حاکم بوده است؛ زیرا سنت معماری مساجد قدیم بسیار ساده بود و اختصاص فضایی خاص برای بانوان، در ابتدا چندان مد نظر نبوده است؛ هرچند نیاز بانوان به جایگاه خاص برای عبادت، میتوانست بهتدریج بر توسعه و اختصاص قسمتی خاص به بانوان تأثیرگذار بوده باشد.
در عراق از دیرباز حضور بانوان عرب در مساجد مشهود بوده است. هرچند خلفای اموی و عباسی از این امر جلوگیری میکردند، ولی محبت اهلبیت تداومبخش حضور زنان در مساجد بود. چنانکه در تاریخ آمده است، زنان در زمان قیام مختار، به بهانة رفتن به مسجد اعظم، به همسران خود در قصر آذوقه میرساندند. (طبری، 1375، ص3408)
با گسترش اسلام به سرزمینهای مختلف، مسجدسازی با الگوگیری از مساجد حجاز و عراق بهتدریج شکل گرفت؛ هرچند در نقاطی که کلیسا وجود داشت، گاه معماری کلیسا بر معماری مساجد تأثیر میگذاشت؛ همچون مسجد جامع دمشق که متأثر از سنت معماری سوری در زمان ولید است. (دوگان کویان، 1384، ج1، ص367)
در سرزمینهای فتحشده، اعراب بر اساس الگوهای بهکار رفته در قلمرو خود مساجدی بنا میکردند. در کشورهای سوریه، عراق و مصر تا پایان دورة ملوک، طراحی مساجد پیرو تحولات سیاسی و حکومتی و همچنین اتحاد فرهنگی حکّام بعدی و تحت تأثیر سنتهای بناسازی محلی بوده است. (همان، ج1، ص379-380)
3. بخش زنانة مساجد در عصر حاضر در برخی ملل
در عصر حاضر، تفاوتهایی در عملکرد ملیتهای گوناگون در زمینة حضور زنان در مساجد میتوان مشاهده کرد. در مناطقی که چندان به حضور زنان در جامعه توجه نمیشود یا به گونهای از حضور آنان در جامعه جلوگیری میشود، طبیعی بهنظر میرسد که به حضور زنان در مساجد نیز توجهی نشود و بخشی از مسجد به آنان اختصاص نیابد. یکی از نمونههای بیتوجهی به زنان در امور مسجد، در هند کنونی بهچشم میخورد که زنان حق ندارند در مسجد حضور یابند. (پایگاه حوزه، ص18)
این وضعیت، در کشورهای اهل سنت با توجه به وضعیت فرهنگی آنان متفاوت است. در کشورهای عربی به دلیل تعصبهای فرهنگی، کموبیش حضور زنان در اجتماع و در پی آن در مساجد، کمرنگ است. در عصر حاضر پس از انقلاب اسلامی، به محوریت مساجد در کشورهای مختلف بیشتر توجه شده و در کشورهای اسلامی با توجه به فرهنگ بومی، در ساخت مساجد با نگاهی به بخش زنانه پیشرفتهایی صورت گرفته است. برای نمونه، در کشور چین در شهر هنگکنگ به دلیل وجود ملیتهای مختلف، در سالهای اخیر مسجدی خاص بانوان درنظر گرفته شده است. (http://www.ahlulbaytportal.com)
در کشورهای دیگر، حضور زنان به شکلهای مختلف به صورت امری پذیرفتهشده درآمده است؛ برای نمونه، برخی از مساجد مانند مسجد مالزی و اندونزی بخشی را به برگزاری مراسم عقد اختصاص دادهاند. (بیآزار شیرازی، ص86، http://www.hawzah.net) این امر نشاندهندة حضور زنان با زمینة فرهنگ اسلامی در مساجد است. مردم مسلمان مالزی مردمی مدرن بهشمار میآیند و زنان این کشور به حضور در مساجد اهمیت زیادی میدهند. آنان بیشتر وقت خود را در ماه مبارک رمضان در مساجد میگذرانند و به تلاوت قرآن میپردازند. بسیاری از زنان همراه خانوادة خود در مساجد حضور مییابند.(http://www.imamhadi.com)
وضعیت مساجد شیعیان
مساجد در نواحی شیعهنشین، به دلیل اعتقادات مذهبی و پیشینة تاریخی آنان که مستند به دوران پیامبر و ائمة اطهار میباشد، وضعیتی خاص دارد. حضور بانوان در مناطق شیعهنشین در مساجد از زمان پیامبر به گونهای ویژه بوده است؛ زیرا از آن زمان بر حضور زنان در مساجد با رعایت موازین شرعی تأکید میشد.
حضرت فاطمه زهرا پس از رحلت پیامبر درصدد حفظ ارزشهای اسلامی بود و برای گرفتن حق خویش و ولایت امیرالمؤمنین به خطابه در مسجد میپرداخت. ائمه نیز از این شیوه بهره میجستند و مانع حضور زنان در مساجد نمیشدند. پس از شهادت هر یک از ائمه، به دلیل عدم اعتقاد ایشان به حرمت عزاداری، مجالس سوگواری در اماکن مختلف و احتمالاً در مساجد برگزار میشد. تاریخ، حضور زنان را در مساجد گزارش کرده است؛ هرچند به دلیل تقیدات مذهبی معمولاً زنان در گوشه و کنار مساجد جای میگرفتند. (هانری رونه دالمانی، 1335، ص299) به دلیل گسترش دامنة اسلام از کشورهای عربی به ایران و دیگر سرزمینهای اسلامی، شیعیان در مناطق مختلف جهان اقدام به برگزاری مجالس در مساجد میکردند.
دن گارسیا دسیلوا فیگویروا در سفرنامة خود مینویسد: «خانة محل اقامت سفیر کاملاً نزدیک مسجد بزرگ اصفهان بود. این موقعیت به ما امکان داد که بتوانیم از نزدیک شاهد تشریفات مجالس وعظ و عزاداریای باشیم که در این ایام مقدس ده تا دوازده روز در همة مساجد و بازارها و دیگر اماکن عمومی برپا میشود و زن و مرد و پیر و جوان در آن شرکت میکنند». (فیگویروا، 1363، ص307)
مساجد مرکز اجتماع شیعیان بودند و بهمنزلة مرکز عبادی، معمولاً در کنار بازار و مرکز تجاری قرار میگرفتند تا افراد در کنار امور روزمرة زندگی احکام شرعی خود را یاد بگیرند. در خاطرات دیوانبیگی آمده است: «میرفتیم اول به مسجد سپهسلار که اجناس از هر قبیل در حجرات آن میفروختند و زن و مرد اجتماع میکردند». (میرزاحسینخان، 1382، ص182) اجتماع زن و مرد در کنار مسجد، به طور طبیعی نیازمند جایگاهی برای اقامة نماز زنان در مسجد میباشد.
افزون بر این، مسجد در میان شیعیان بهمنزلة مرکز سیاسی ـ فرهنگی مورد توجه بود. محوریت مسجد برای مردان و زنان در تاریخ معاصر ایران مشهود است؛ برای مثال، در تاریخ مشروطه آمده است که «بزازان چادر بزرگی آوردند و در حیاط مسجد برافراشتند، و سماور و افزار و کاچال و آنچه در خانهها بود، آوردند. در این پیشامد نیز زنان پا در میان گذاشتند و در آوردن ملایان به مسجد با مردان همراهی مینمودند». (کسروی، 1383، ص97) این همراهی، مستلزم اختصاص بخشی به زنان در مسجد میباشد.
به مرور زمان احساس شد بانوانی که عذر شرعی دارند و نمیتوانند در مساجد حاضر شوند، باید جایگاهی در کنار مسجد داشته باشند. این امر بهتدریج موجب تشکیل حسینیهها و تکایا در کنار مساجد شد؛ به گونهای که حتی برخی حسینیهها جزء مساجد قرار گرفتند. در کویت، افزون بر بخش زنانة مساجد، حسینیههایی به زنان اختصاص داده شده است. (خاکرند، 1384، ص59)
محوریت تمدنی مساجد در میان شیعیان نمود بیشتری دارد. برای نمونه، شیعیان اندونزی مسجد را تنها محل عبادت نمیدانند و امور مذهبی، فرهنگی و اجتماعی خود را در آن سامان میدهند؛ هرچند گاهی حسینیهها به بانوان اختصاص مییابد و مردان بیشتر از مساجد استفاده میکنند. (کفیله، http://intjz.net/maqalat/sh-Andonezi.htm)
مساجد سرچشمة تمدن اسلامیاند. نگاهی به شهرهای اسلامی نشانگر آن است که مسجد اساس و محور شهر شمرده میشود. نمود امور فرهنگی بانوان در مساجد شیعی، به دلیل حضور پررنگتر بانوان مشهود است. در دهههای اخیر، کارکردهای فرهنگی مختلفی به مساجد افزوده شده است که صرفاً دارای آموزههای شیعی نیستند؛ بلکه شامل هنرهای مختلف میباشند؛ برای نمونه، آموزش قالیبافی، خیاطی، زبانهای خارجی و... در مساجد صورت میگیرد که دارای بار فرهنگیاند؛ البته جزء آموزههای خاص شیعی نیستند؛ ولی میتوانند به پیشرفت جوان شیعی کمک کنند.
4. تفاوت مساجد شیعه و اهل سنت در بخش زنان در عصر حاضر
الف) شبستان و بخش زنانة مساجد
برخلاف بسیاری از مساجد اهل سنت که در آنها جایگاهی برای زنان درنظر گرفته نشده است، در مساجد شیعیان بخش ویژهای به زنان اختصاص دارد.
اختصاص بخش ویژه به بانوان، به زمان رسول خدا باز میگردد. هرچند آن حضرت در مکه امکان آن را نیافتند تا مسجدی با این مختصات بسازند، ولی در ابتدای ورود به مدینه، هنگام ساخت مسجدالنبی، بخشی را برای بانوان در نظر گرفتند و پس از افزایش جمعیت و توسعة مسجد، دربی را با عنوان باب النساء به بانوان اختصاص دادند. جداسازی این بخش، به صورت دقیق در منابع تاریخ بیان نشده است؛ اما از سنت نبوی و خطابههایی که گاه بانوان در مسجد بیان میداشتند، از جمله خطابة حضرت زهرا که پس از رحلت پیامبر بیان فرمودند و بانوان برای ایشان حایل ایجاد کردند، چنین برمیآید که جداسازی با ابزار سادة همان زمان صورت میگرفت. (مجلسی، 1404ق، ج43، ص195)
تداوم حضور زنان شیعه در مساجد و اقامة عزاداری بر امام حسین و ائمة معصومین اختصاص بخش زنانه را میطلبید. این حضور به گونههای مختلف در طول تاریخ بیان شده؛ ولی چگونگی جداسازی بخش زنانه از مردانه به صورت روشن مشخص نشده است؛ اما از بقایای برجای مانده از مساجد صدر اسلام چنین بهدست میآید که بیشتر این جداسازیها با وسایل سادهای همچون پارچه و چوب صورت میگرفتند و کمتر از دیوار برای این امر استفاده میشد.
هماکنون نیز بخش بانوان به گونههای مختلفی از قسمت آقایان جدا میشود. (زرگر، با همکاری ندیمی، 1386، ص47) البته گاهی در مناطقی که مسجد در شهرهای بزرگ ساخته میشود، به دلیل محدودیت زمین، بخش زنانه به طبقه بالا انتقال مییابد. در این موارد، بخش زنانه به گونههای مختلف با قسمت آقایان در ارتباط است؛ چراکه طبق عقیدة شیعه، باید اتصال صفوف زنان و مردان برای نماز جماعت برقرار باشد.
گاه افزون بر طبقة بالا، در طبقة زیرزمین نیز بخشی به خواهران اختصاص مییابد. البته در این صورت، محرابی جداگانه برای جماعت زنان درنظر گرفته میشود؛ زیرا امام جماعت باید در مکانی پایینتر از مأمومین قرار داشته باشد (طوسی، 1387، ج1، ص160) و نماز جماعت زنان در زیرزمین، مستلزم امام جماعتی مستقل است.
ب) بخش حسینیة مختص زنان
عزاداری بر اباعبدالله الحسین از دیرباز در شیعه رواج داشته است. طبق روایات، پیامبر مقداری از تربت کربلا را به امسلمه داد و در حالی که گریه میکرد، او را از شهادت امام حسین آگاه ساخت. امسلمه نیز آن را در شیشهای نگه داشته بود و با خونآلود شدن آن در روز عاشورا از شهادت امام حسین آگاه شد. (قطبالدین راوندی، 1409ق، ج1، ص254)
عزاداری بر امام حسین در میان شیعیان، بهویژه بانوان شیعه، پیشینهای به قدمت تاریخ اسلام دارد و به گسترة مسجد نیز کشیده شده است. از آنجا که حضور بانوان در دوران حیض در مسجد حرام است، زنان در کنار مساجد اقدام به عزاداری میکردند. از اینرو باید برای حضور بانوان در مسجد چارهای اندیشیده میشد. بدین منظور، برای تسهیل حضور بانوان صیغة مسجد برای بخشی از آن خوانده نمیشد تا زنان بتوانند در آن مکان حضور یابند.
پس از تشکیل حسینیه برای عزاداری اباعبدالله در مناطق مختلفی همچون عراق و کشورهای شیعهنشین، بهتدریج این اماکن در کنار مساجد تشکیل شدند و بانوان معذور نیز بهراحتی در این اماکن جای میگرفتند. حسینیه در کشورهای اسلامی با نامهای مختلفی همچون امامباره و عاشورخانه بهوجود آمده است. (کتابخانة دیجیتال ـ مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی، http://www.cgie.org.ir) البته حسینیه مکان مناسبی برای دیگر فعالیتهای بانوان نیز بهشمار میآید. بنابراین، بانوان فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خود را نیز در حسینیهها انجام میدهند.
ج) دارا بودن درب دوم برای زنان
یکی از احکامی که علمای شیعه با تمسک به احادیث رسیده از پیامبر و ائمه بیان کردهاند، این است که زنان حایض نمیتوانند در مسجد توقف کنند؛ ولی میتوانند از یک در داخل و از در دیگر خارج شوند (عروسی حویزی، 1419ق، ج1، ص484)
این حکم باعث شده تا چنانچه در قسمتی از مسجد امکان ایجاد حسینیه باشد، ولی رفتوآمد بانوان جز از راه مسجد ممکن نباشد، برای عبور بانوان، دو در قرار داده شود، تا هنگام ورود از یک در داخل شده، از در دیگر خارج شوند. معمولاً دربهای ویژة بانوان از خیابانهای فرعی یا کوچهها باز میشود.
د) اختصاص صحن و آبریز و وضوخانة مستقل برای بانوان
به دلیل نیاز بانوان به تجدید وضو و انجام طهارت برای عبادت در مسجد، معمولاً بخشهایی خاص به این امر اختصاص داده میشد که از آن جمله، ایجاد فضاهای باز همچون صحن و آبریز در مساجد است. البته بعید بهنظر نمیرسد که یکی از دلایل ایجاد صحن زنانه، همراهی کودکان با زنان در مسجد و ایجاد فضای باز برای راحتی کودکان بوده باشد. در مساجد بزرگ همچون جمکران، افزون بر وضوخانه، اماکنی برای استحمام و غسل نیز درنظر گرفته شده است.
5. نمونهای از مساجد مختلف با بخش زنانه جداگانه
الف) مساجد ایران
از مساجد ایرانی مربوط به دورههای پیشین، میتوان به مسجد جمعة قدیم یزد اشاره کرد. مورخان نوشتهاند که وقتی دختران فرامرز بن علی گرشاسب بن علاءالدوله کالنجار در آنجا قرار گرفتند، در کنار مسجد جماعتخانة مروّح ساختند... (اواخر سدة نهم قمری) این جماعتخانه را «جماعتخانة دختران» خوانند. (ثواقب، 1391، ص213) با توجه به قدمت این مسجد، میتوان به اهتمام ایرانیان به بخش زنانه در مسجد پی برد. مسجد علی اصفهان، بنای دورة سلجوقی است که در عهد صفویه رو به ویرانی نهاد و در دورة شاه اسماعیل اول صفوی تجدید بنا شد. (هنرفر، 1350، ص369، نقشة ش1) شبستان یا بخش سرپوشیده، دارای دو بخش زنانه و مردانه است که به گونههای مختلف تفکیک میشوند. در حال حاضر، شبستان مسجد علی در طبقة همکف به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم شده و دارای دو ورودی جداگانه است. در مواقعی که جمعیت زیاد باشد، بخش زنانه به طبقة دوم منتقل میشود. (هفت اقلیم اصفهان/ http://www.eghlimsepahan.com)
دوران صفویه را میتوان دوران تأثیرگذاری دولت شیعی در ایران بهشمار آورد. توجه به بخشهای زنانة مساجد در این دوره قابل توجه است، که به شکلهای گوناگون صورت پذیرفته است.
یک الگو، مساجدی است که دارای دو بخش زنانه و مردانه بودهاند و گاه دو شبستان دارند. نمونههایی از این مساجد عبارتاند از:
1. مسجد میرزایی (زنجان):گرداگرد صحن مرکزی این مسجد، حجرات و ایوانهای چهارگانهای به طور قرینه وجود دارد. شبستان مسجد به دو قسمت مردانه و زنانه تقسیم شده و حد فاصل آن را پنجرههای موسوم به «اُرسی» اشغال کرده است. شبستان مردانه از هشت واحد طاق و تویزه تشکیل شده و شبستان زنانه نیز داری چهار طاق است (دایرةالمعارف بناهای تاریخ در دورة اسلامی (مساجد)، 1378، ص152)؛
2. مسجد جامع تمیجان (گیلان): صحن این مسجد در دورههای بعد تغییراتی یافته و به دو قسمت اصلی تقسیم شده است. بخش ویژة زنان، با چوب بنا شده است و سطح آن حدود دو متر بالاتر از کف اصلی مسجد قرار دارد (همان، ص214)؛
3. مسجد حکیم (اصفهان): این مسجد به وسیلة محمد داود، ملقب به تقربخان، طبیب شاهعباس دوم بنا شده است. بر سردر شرقی مسجد، سال آغاز ساخت آن 1067 ثبت گردیده است. (هنرفر، 1350، ص612-613، نقشة ش2) این مسجد دارای چهار شبستان و محراب است که شبستان اصلی یا شبستانِ زیر گنبد آن، در پشت ایوان جنوبی واقع شده و به شکل مربعی به ضلع 5/11 متر است. شبستان دیگری معروف به شبستان زمستانی در ضلع غربی مسجد قرار دارد و دارای دو بخش زنانه و مردانه است. شبستان زنانه سیزده ستون با سقفهای چهاربخشی دارد. وسط هر سقف، سوراخی با درپوشی از سنگ مرمر، برای حفظ گرمای داخل شبستان و جذب نور وجود دارد و بر روی پشت بام شبستان زنانه، یک مهتابی (سکو) و محرابی برای نمازگزاران در فصل تابستان پیشبینی شده است. (حاتمی، http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal)
الگوی دیگر، مساجدی است که دارای بخش بالکنی برای بانوان هستند. از نمونههای این الگو میتوان مسجد اسماعیلبیگ (بناب) در آذربایجان شرقی را نام برد که برای ورود به بالکن آن میتوان از راهپلة سمت غربی شبستان استفاده کرد. (دایرة المعارف بناهای تاریخ در دورة اسلامی (مساجد)، 1378، ص13) مسجد جامع (سرخ مهاباد) در آذربایجان غربی، نمونة دیگری است که در بخش جنوبی شبستان، بالکنی برای زنان نمازگزار ساخته شده است. (همان، ص40)
الگوی دیگر، مساجدی همچون مسجد شیخلطفالله (اصفهان) هستند. این مسجد در طول سالهای 1011 تا 1028 به فرمان شاهعباس اول برای نماز جماعت و تدریس شیخلطفالله ساخته شد. در این مسجد، برای بانوان رواقهایی درنظر گرفته شده است. (همان، ص87، نقشة ش3)
در مساجد عصر حاضر، که برخی بازماندة دورههای گذشتهاند، تفکیک دو بخش زنانه و مردانه مشهود است. نمونهای از این مساجد عبارتاند از:
1. مسجد جامع نایین: این مسجد در بخش جنوب شرقی دارای شبستان دواشکوبة ویژة زنان است (زرگر، با همکاری ندیمی، 1386، ص73)؛
2. مسجد شهرک شهید انصاری رودسر: این مسجد در اقلیم مرطوب کشور واقع شده است. در این اقلیم باید امکان کوران هوا در داخل فضاها وجود داشته باشد؛ به همین دلیل در این طرح، بهویژه در شبستانهای زنانه و مردانه، بازشوهای متعدد روبهروی هم پیشبینی شده است. (همان، ص96)
3. مسجد جامع داراب: یک جانب این مسجد با احداث دیوارهای نازک در دهانههای رو به محوطة مسجد، تبدیل به شبستان زنانه شده است. (ثواقب، 1391، ص 436، به نقل از: مصطفوی، 1375، نقشة ش7)
توجه به ورودی زنانه از خیابان فرعی، در مسجد امیر (تهران) دیده میشود که دارای یک ورودی اصلی و یک ورودی کوچک فرعی است. این مسجد با ارتفاع دو طبقه از روی سطح زمین و طبقهای در زیرزمین، دارای فضای ورودی و کفشکن، حیاط اصلی، و نمازخانههای آقایان و بانوان است. ورودی اصلی مستقیماً به حیاط راه مییابد و پس از آن به شبستان میرسد. ورودی زنانه نیز از خیابان فرعی امکانپذیر است. (زرگر، با همکاری ندیمی، 1386، ص88-89)
تفکیک دو سطح جداگانه را در مسجد دانشگاه جندیشاپور اهواز میتوان دید. فضای اصلی این مسجد شامل محوطهای در دو سطح جداگانه برای زنان و مردان است (پورجعفر و همکاران، 1389، ص66-67، نقشة ش4)
ب) مساجد اسلامی جهان
مسجد النبی از ابتدا پذیرای بانوان بود و با تأکید پیامبر اسلام بر حضور زنان در مسجد پایهریزی شد، وجود باب النساء بهعنوان اثری تاریخی، مؤید این امر است. در توسعة این مسجد نیز در طول تاریخ، به مسئلة حضور زنان توجه شده است؛ چنانکه در متون تاریخی آمده است: «مهدی عباسی به سال 160ق به حج رفت و به هنگام بازگشت، به مدینه وارد شد و دستور توسعة مسجد را داد. این توسعه شامل اضافت ده ستون از صحن مسجد تا شبستان زنان و پنج ستون جهت شبستان زنان در قسمت شامی بود». (ثواقب، 1391، ص29؛ به نقل از: الاعلاق النفسیه، سدة سوم هجری) توسعة مسجد و بخش زنانة آن همچنان تا کنون ادامه دارد.
مسجد شاهفیصل در اسلامآباد پاکستان، یکی از بزرگترین و مشهورترین مساجد دنیاست. نمازخانة اصلی دارای گنجایش دههزار نفر و نمازخانة بانوان برای 1500 نمازگزار بنا شده که درست در بالای ورودی واقع شده است. (پورجعفر و همکاران، 1389، ص106-110، نقشة ش6)
در مسجد محمد صالح المولا (کویت) دسترسی به طرح مستطیل شکل مسجد، از طریق شش ورودی به این صورت تأمین میشود که سه ورودی به طور مستقیم به طبقة همکف (دو درب برای مردان و یکی برای زنان) باز میشوند. (همان، ص135)
مسجد پاولوردار در مرکز شهرستان پاولوردار قزاقستان نیز دارای دو سالن نمازخانه است که میتواند 1200 مرد و 300 زن را در خود جای دهد. (همان، ص153، نقشة ش5) مساجد منطقة قرهباغ (جمهوری آذربایجان) نیز با سبک ترکیبی قرهباغی، شامل تقسیمبندی فضای داخلی ساختمان به چندین شبستان و بالکن، به شکل نیمطبقه مخصوص بانوان میباشد. (فتحاللهیف، 1375، ص39)
بیشتر مساجدی که گزارش قسمت جداگانة بانوان را دربر دارند، مربوط به نواحی آسیایند. این مسئله به دلیل گسترش اسلام از جزیرةالعرب، که در آسیا واقع است، طبیعی مینماید. در کشورهای دیگر نیز مطابق فرهنگ آن مناطق مبتنی بر پذیرش بانوان در اجتماع حضور زنان در مساجد قابل مشاهده است. البته به دلیل پراکندگی جمعیت شیعه و اهلسنت، به طور دقیق نمیتوان به تفکیک تأثیرگذاری فرهنگ سنتی آن اقوام اشاره کرد. در مناطق دیگر نیز اختصاص بخش زنانه یا سالن بانوان یا بالکنهای ویژة آنان، نشاندهندة حضور پررنگتر زنان در سالهای اخیر است.
نتیجهگیری
مساجد در طول تاریخ اسلام تحولات بسیاری را سپری کردهاند. مساجد نخستین، ساده و بدون حصار و حتی فاقد سقف بودند؛ ولی بهتدریج با گسترش اسلام و مسلمانان، مساجد نیز از شکلهای سادة اولیه خارج شدند و دارای معماریهای گوناگون گردیدند.
گسترش اسلام به سرزمینهای مختلف و آمیختن اسلام با فرهنگ هر ملت، در تشکیل معماری آن سرزمین تأثیرگذار بود. آنچه در هر ملیت و فرهنگی مهم است، حضور مردم در مساجد و محوریت اسلامی آن در رشد و شکوفایی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن ملت است.
زنان بهعنوان نیمی از پیکرة امت اسلامی، در این زمینه گاه سهمی آشکار و گاه نهان داشتهاند. تأثیرگذاری زنان شیعی در این زمینه، همواره مشهودتر بوده است و این به دلیل فرهنگ شیعی است که زنان را از امور اجتماعی باز نمیدارد.
یکی از نمودهای تأثیرگذاری زنان شیعی در جوامع اسلامی، حضور آنان در مساجد است که بهتدریج بر معماری مساجد تأثیر گذاشته است. هرچند این تأثیرگذاری، تا کنون جز در اندک مواردی، مورد توجه خاص واقع نشده است، اما میتواند بهعنوان یکی از آثار مهم تمدنی شیعه مد نظر قرار گیرد؛ زیرا زنان شیعه از دیرباز در مساجد و حسینیهها حضور فعال داشتند و امور فرهنگی مختلفی از جمله عزاداری و آموزش مسائل دینی، علمی و سیاسی انجام دادهاند.
هماکنون در خصوص حضور زنان در مساجد بیتوجهیهایی دیده میشود. هرچند زنان توجه بیشتری به جماعت و امور فرهنگی دارند، در برخی مناطق به این امر توجه نمیشود و بدترین قسمتهای مساجد به بانوان اختصاص مییابد.
توجه ویژه به بخش بانوان در مساجد و حرم ائمه اطهار میتواند در فرهنگسازی و پیشرفت تمدنی شیعیان مؤثر باشد؛ چراکه زنان، مربی کودکان و جامعهاند و توجه به حضور آنان در مساجد و ایجاد معماریهای زیبا و جذاب و اختصاص بخشهای ویژه و بزرگ به بانوان و کودکان با فضاهای سبز و شاد، میتواند کودکان را نیز به این مناطق سوق دهد؛ همانگونه که برخی از مساجد قدیمی دارای صحنها و شبستانهای بزرگ مخصوص بانوان بودهاند و هنوز این آثار از دورههای گذشته باقی است.
حضور زنان شیعی در مساجد و تأثیرات مذهبی ـ فرهنگی آن پس از انقلاب اسلامی، موجب شده است در دیگر سرزمینهای اسلامی نیز به حضور زنان در مساجد بیشتر توجه شود. در عصر حاضر، در سراسر جهان به بخشهای زنانه در مساجد بیشتر توجه میگردد. حتی در نقاطی از جهان مساجدی ویژة بانوان ساخته میشود که میتوان آنها را تأثیرپذیر از فرهنگ شیعی دانست که با صدور انقلاب اسلامی به دیگر نقاط جهان، به حضور بانوان در مساجد اهمیت بیشتری داده شده و بخشهایی به آنان اختصاص یافته است.
نقشة برخی مساجد با بخش زنانه
1. مسجد علی اصفهان |
2. نقشة مسجد حکیم اصفهان |
3. مسجد شیخلطفالله اصفهان |
4. نقشة مسجد دانشگاه جندیشاپور |
5. نقشة مسجد دانشگاه جندیشاپور |
6. نقشة مسجد شیخلطفالله اصفهان |
7. مسجد پاولودار |
8. نقشة مسجد پاولودار |
9. مسجد شاهفیصل پاکستان |
|
|
10. مسجد جامع داراب 11. نقشة مسجد آزادگان بندرعباس
|
12. نقشة مسجد شهرک فاطمیه بروجن
13. تصاویری از مسجد الایرسیاد اندونزی با معماری کلاسیک و مدرن
14. طراح سالنهای مسجد با نور آرامش بخش (اندونزی)
15. نمایی از باب النساء در مسجد النبی فعلی
منابع
http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal.
10. بخاری، التاریخ الکبیر، ترکیا، المکتبة الاسلامیة، دیار بکر، بیتا.