نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری دانشگاه اصفهان
2 دانش آموخته دکتری تخصصی تاریخ تشیع
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجه
گرچه در ظاهر بین دو بیان سید مرتضی درباره اجرا یا عدماجرای حدود در عصر غیبت، در نگاه نخست تعارض به نظر میرسد، در واقع بین این دو بیان تعارضی وجود ندارد و شریف مرتضی دچار تناقضگویی نگردیده است.
در نظر شریف مرتضی، همانگونه که اجرای حدود الهی در عصر حضور معصوم (علیهالسلام) در گرو دو رکن «مشروعیت» و «قدرت» است؛ آنگونه که امام مشروعیت خود را در «امامت» و «خلافت» از نص رسول الله (صلی الله علیه و اله و سلم) دریافت میکند و با در راس حاکمیت قرار گرفتن، قدرت بر اجرای حدود را بهدست میآورد، با قرار گرفتن دو رکن مشروعیت و قدرت در دست «فقیه جامعالشرایط»، اجرای حدود بر وی واجب میشود؛ در غیر این صورت، اجرای حدود از ایشان ساقط، به «تعلیق» درآمده و «نسخ» نمیشود و گناه تعطیلی حدود الهی، بر عهده و ذمه کسانی است که موجب ترس امام بر جان خویش و در نتیجه غیبت ایشان گردیدهاند.
شریف مرتضی با استناد به داستان حضرت یوسف (علیه السلام)، سیره امام علی (علیه السلام)، سیره علمای سلف و روایات، از یکسو روشن نمود اگر شخصی[فقیه] شرایط تصدی منصب قضا یعنی توان بر احقاق حق، دفع باطل، امر به معروف و نهی از منکر و علم کافی و وافی به احکام و حدود الهی را داشته باشد، و از سوی دیگر سلطان جائر منصب قضا را به وی واگذارد، اجرای حدود نیز بر فرد[فقیه] واجب میگردد.
در این حالت، در واقع فقیه جامعالشرایط، مشروعیت خود را در اجرای حدود با نیابت عام خود از سوی حضرت صاحبالامر (علیهالسلام) میگیرد و قدرت لازم برای به اجرا درآوردن حدود را در صورتبندی ظاهری از حمایت دستگاه جور و در صورتبندی باطنی از امام معصوم (علیهالسلام) و با عمل به اذن و دستور ایشان، بهدست میآورد. اما چنانچه فقیه جامعالشرایط که شروط تصدی منصب قضا را داراست، رکن قدرت بر اجرای حدود را نداشته باشد، یعنی سلطان متغلب، حمایت و پشتیبانی سیاسی و نظامی خود را از وی در به اجرا درآوردن حدود دریغ دارد یا بنابه دلایلی، موفق به ورود و همکاری با دستگاه جور نگردد، اجرای حدود از ذمه وی ساقط و «تعلیق» خواهد شد، اما «نسخ» نمیگردد؛ در نتیجه، همانگونه که گناه تعطیلی حدود بر عهده و ذمه کسانی است که موجب ترس امام بر جان خویش و غیبت ایشان گردیدهاند، بر ذمه کسانی (دستگاه جُوری) است که دست فقیه جامعالشرایط را از اجرای حدود الهی کوتاه ساختهاند. بنابراین شریف مرتضی، نهتنها در عصر غیبت قائل به تعطیلی مطلق حدود نبود، بلکه در مواردی اجرای آن را «جایز» و یا به تعبیر دقیقتر «واجب» میدانست.
کلیدواژهها
33. Strauss, Leo, What is political philosophy, Chicago: The university of Chicago Press, 1988.