واکاوی جایگاه و نقش سادات در تحولات سیاسی ـ اجتماعی شبه‌قاره هند (380-932 هـ .ق)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه تاریخ دانشگاه ایلام

2 استادیار گروه تاریخ دانشگاه ایلام

3 دانشجوی دکتری دانشگاه ایلام

چکیده

در نوشتار حاضر، روند و جریان حضور سادات در شبه­قاره هند در عصر ترکان و تحولات سیاسی - مذهبی و اجتماعی ناشی از این حضور بررسی شده است. سادات یکی از مهم‌ترین طبقاتی بودند که در مسیر تحولات سیاسی - نظامی مسلمانان در سرزمین هند، به این شبه‌قاره راه یافتند. آنان با نفوذ کلام و منش انسانی خود، موجب شدند تا هندیان عقایدشان را بپذیرند و قدرت دینی و نفوذ اجتماعی‌شان، سبب گردید که سلاطین سنی‌مذهب هرگز خود را بی­نیاز از آنان ندانند. سادات با توجه به جایگاه دینی خود در جهان اسلام، موفق به ترویج اسلام و مذهب تشیع در شبه­قاره شدند و با ایفای نقش در مسائل اجتماعی جامعه هند و شرکت در رقابت­های سیاسی، جایگاه خود را نزد سلاطین و مردم مستحکم نمودند. مسأله پژوهش حاضر، شناسایی نخستین سادات و چگونگی استقرارشان در مناطق مختلف هند و بررسی جایگاه آنان در جامعه و دستگاه سیاسی حکام شبه‌قاره و به طور کلی تحولات سیاسی - اجتماعی از آغاز ورودشان تا پایان عصر ترکان با روش بررسی تاریخی و توصیفی - تحلیلی است.

تازه های تحقیق

نتیجه‌

بررسی تراجم خلفا در الاستیعاب، نشان می‌دهد که امام علی7 اغلب با کفایت نظامی و گاه علمی هویت‌دهی می‌شود. این مسأله، با هدف کم‌رنگ ساختن و یا به حاشیه راندن آیات و روایات سیاسی در شأن حضرت علی7 و حاشیه‌رانی هویت سیاسی ایشان صورت می‌گیرد. وی هویت نظامی امام علی7 را به عنوان بخشی از هویت یک انسان کامل برجسته می‌سازد و برخلاف صحابه‌نگاران شرق که به جهت عدم‌پذیرش حضرت علی7 توسط مردم بر هویت اخلاقی ـ مدیریتی امام می‌تازند، ابن‌عبدالبر در این عدم‌گزینش، به طرد اخلاقی هویت جمعی پرداخته، کینه، بغض و حسادت برخی از اصحاب نسبت به حضرت علی7 را مانع پذیرش خلافت ایشان توسط اجتماع معرفی می‌کند.

در هویت‌دهی به ابوبکر، الاستیعاب بر هویت سیاسی خلیفه اول تأکید بیش‌تری دارد و روایاتی را در جهت مشروعیت سیاسی وی گزینش و نقل می‌کند. اما ابن‌عبدالبر در اعتبار‌دهی به خلیفه دوم، با پذیرش برخی از معانی و دال‌های اصلی گفتمان تشیع، از جمله علم الهی و عصمت به درون گفتمان اهل سنت به عنوان گفتمان مطلوب خویش، هویتی پیامبرگونه را از عمر بازتاب می‌دهد. ابن‌عبدالبر مشروعیتی کاریزماتیک برای خلیفه دوم قائل است، به طوری که حتی اخلاق و تندی روش و منش او را در راستای کاریزما تعبیر می‌کند. هویت عثمان در الاستیعاب، هویت فردی گناه‌کار و خطاکار است. اما ابن‌عبدالبر، خطا و گناه وی را از نوع خطای اجتماعی به شمار می‌آورد؛ از این رو قاتلان عثمان را محکوم کرده، به حاشیه می‌راند و در حاشیه‌رانی ادعای شورشیان مبنی بر خروج عثمان از دین، به روایاتی می‌پردازد که بر اعمال و آداب عبادی و ایمان عثمان دلالت
دارد؛ بنابراین مهم‌ترین غیریت گفتمانی در الاستیعاب، گفتمان تشیع است. غدیر، نص، افضلیت و سلسله‌مراتب خلافت، از مهم‌ترین معانی سیاسی گفتمان تشیع است که در تراجم خلفا مورد منازعه قرار گرفته است. ابن‌عبدالبر علاوه بر طرد معانی در گفتمان تشیع، این گفتمان را به اتهام افراط در محبت امام علی7 نیز طرد می‌کند. به نظر می‌رسد روایات ابن‌عبدالبر در تراجم خلفاء در جهت تعدیل تنش‌ها میان دو گفتمان شیعه و اهل سنت قرار دارد.

کلیدواژه‌ها


 
1. ابن‌بطوطه، شمس­الدین محمد بن عبدالله، سفرنامه ابن بطوطه، ترجمه محمدعلی موحد، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1337ش.
2. احمد، عزیز، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمه لطفی محمدجعفر یاحقی، تهران: انتشارات کیهان، 1366ش.
3. ارشاد، فرهنگ، مهاجرت تاریخی ایرانیان به هند، چاپ اول، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1365ش.
4. آرنولد، سرتوماس، تاریخ گسترش اسلام، ترجمه ابوالفضل عزتی، چاپ دوم، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1385ش.
5. ــــــــــــــــــــــــ ، علل گسترش اسلام، ترجمه حبیب‌الله آشوری، تهران: انتشارات سلمان، 1357ش.
6. آریا، غلامعلی، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، چاپ اول، تهران: انتشارات زوار، 1383ش.
7. آزاد، سید‌محمود، تاریخ کشمیر، ج56، مظفرآباد: ناشر سیادت پبلیکشن، 1992.
8. باسورث، ادموند کلیفورد، تاریخ غزنویان، ترجمه حسن انوشه، تهران: امیرکبیر، 1385ش.
9. ــــــــــــــــــــــــ ، سلسله­های اسلامی جدید، ترجمه فریدون بدره­ای، تهران: مرکز بازشناسی اسلام و ایران، 1381ش.
10. برنی، ضیاءالدین، تاریخ فیروزشاهی، تصحیح مولوی سید‌احمدخان صاحب، بنگاله: اسیاتک سوسایئتی، 1862.
11. بکری، سید‌محمد معصوم، تاریخ سند (تاریخ معصومی)، تصحیح عمر بن محمد داوود پوته، بمبی: قیمه، 1938.
12. پژواک، عتیق‌الله، غوریان، انجمن تاریخ افغانستان: پوهنی مطبعه، 1345ش.
13. حسن‌شاه، تاریخ حسن، ج2، ترجمه احمد شمس­الدین، جامو و کشمیر: آکادمی اف. آرت کالچر، 2002.
14. داوود، نورالدین، محنه فی الفردوس، بغداد: معارف، 1950.
15. رضوی، سید‌عباس اطهر، تاریخ تصوف در هند، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، چاپ اول، قم: دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، 1376ش.
16. ــــــــــــــــــــــــ ، شیعه در هند، ج1، ترجمه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی، چاپ اول، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1376ش.
17. سرور، مولوی غلام، خزینة الاصفیاء، ج1، کانپور: سنگی، 1902.
18. سرهندی (السیهرندی)، یحیی بن احمد بن عبدالله، تاریخ مبارک شاهی، تصحیح محمد هدایت حسین، کلکته: اسیاتک سوسایئتی، 1931.
19. شورمیج، مهتاب، تاریخ هند از باستان تا دوره مغول، جدول گاه‌شماری و تبارشناسی، چاپ اول، تهران: انتشارات امتحان، 1388ش.
20.صافی، قاسم، تاریخ زبان و ادب فارسی در سند و پیوستگی­های آن با ایران، چاپ اول، تهران: مؤسسه دانشگاه تهران، 1387ش.
21. عصامی، فتوح السلاطین، دانشگاه مادراس (مدرس)، 1948.
22. عفیف، شمس­ سراج، تاریخ فیروزشاهی، تصحیح ولایت حسین، چاپ اول، تهران: اساطیر، 1891.
23. فرشته، محمد قاسم هندوشاه، تاریخ فرشته، ترجمه محمدرضا نصیری، چاپ اول، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1387ش.
24. قاسمی، جعفر، تأثیر معنوی ایران در پاکستان، لاهور: مکتبه جدید پریس لاهور، 1350 هـ .ش.
25. قانع تتوی، میرعلی شیر، تحفة الکرام، حیدرآباد: سندی ادبی بورد، 1971.
26. لین پول، استانلی، تاریخ طبقات سلاطین اسلام، ترجمة عباس اقبال، چاپ دوم، تهران: دنیای کتاب، 1363ش.
27. مستمندغوری، قاضی غوث­الدین، تاریخ مختصر غور، هرات: کتابخانه فیضی، 1387ش.
28. منهاج سراج، منهاج­الدین عثمان بن سراج، طبقات ناصری، تصحیح عبدالحی حبیبی، کابل: پوهنی مطبعه (انجمن تاریخ افغانستان)، 1342ش.
29. نظامی، تاج­الدین حسن، تاج المآثر، تصحیح سید‌امیرحسن عابدی، چاپ اول، دهلی نو: مرکز تحقیقات فارسی دهلی نو، 1387ش / 2008م.
30. نویسنده نامعلوم، تاریخ کشمیر «بهارستان شاهی»، جامو و کشمیر: انجمن شرعی شیعیان جامو و کشمیر، 1982.
31. یکتایی، مجید، نفوذ فرهنگ و تمدن ایران و اسلام در سرزمین هند و پاکستان، چاپ اول، تهران: اقبال، 1353ش.
32. Khalidi, Omar, “Sayyids of Hadramawt” in “Muslim in the Decan”, New Delhi, Global Media Publications, 2006.
33. Serjeant, R.B, “The Sayyids of Hadramawt” in Studieis in Arabian History and civilization, LondonVariorum Reprint, 1981.