نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار،گروه معارف اسلامی،واحدبهبهان،دانشگاه آزاد اسلامی،بهبهان،ایران
چکیده
تازه های تحقیق
بررسی تطبیقی هر دو سازمان حاکی از آن است که وجوه اشتراک و افتراقی در مراحل شکلگیری و پیدایش میان آنان وجود داشته است. از جمله وجوه اشتراک این که سازمانهای وکالت و دعوت پایه گذارانی داشتند (امام صادق(ع) و محمد بن اسماعیل) که در بستر تاریخی مناسب و با نقش محوری امام بنیان گذاشته شدند، آنان مراکز، پایگاهها، وکیلان و داعیانی داشتند که در چارچوب وظایف سازمانی خود فعالیت میکردند. هردو سازمان با انتساب وراثتی خود به خط سیر امامت منصوص شیعه و پیوند دادن مشروعیت خود برمبنای آن، بر اصالت مشروعیت خویش تأکید داشتند و براین اساس حکومتهای زمان را غاصب حق خود میدانستند، البته هردو سازمان برای دستیابی به حقوق و اهداف اختلاف دیدگاه داشتند به طوری که دعوت اسماعیلیه با نقش سیاسی و عملیاتی آشکارتر و جذب پیروان از طیفهای مختلف و هر طریق، اهداف و عقاید خود را دنبال میکرد، ولی سازمان وکالت به هدایت شیعیان و اصلاح امور آنان، نشر معارف اهلبیت و زمینهسازی غیبت توجه داشت.
امامیه و اسماعیلیه برای حفظ خود وپیروان در مقابل خلفای عباسی به اصل تقیه تأکید داشتند و محتاطانه و به دور از جناح بندیهای سیاسی اوایل دوره عباسی (هرچند که اسماعیلیه در آغاز کار و مقطعی کوتاه گرفتار فعالت سیاسی شدند) و زمینههای مساعدی که فراهم شد، سازمانهای وکالت و دعوت را ایجاد کردند. یکی دیگر از عوامل پیدایش هردو سازمان برای بقا و استمرار جمعآوری منابع مالی بود. اندیشه مهدویت و تشکیل حکومت اسلامی از اصول اعتقادی هردو سازمان بود که البته امامیه معتقد بود زمانی فراهم میشود که ساختار قدرت از دست طاغیان و ظالمان درآید، از طرفی اسماعیلیه در دوره ستر محمد بن اسماعیل را مهدی آمال خود دانسته و در دوره کشف عبیدالله مهدی با این عنوان، کوشش برای جذب تودههای ناراضی، جذب پیروان و تشکیل حکومت داشت.
از طرفی سازمانهای مزبور وجوه افتراق و تمایزی نسبت به هم نیز داشتند. هرچند هردو سازمان تأسیسی بودند، ولی محمد بن اسماعیل با تأسیس سازمان دعوت و عدم پذیرش خط سیر امامت در امام موسی کاظم(ع) پس از رحلت امام صادق(ع) به نوعی خود را از مسیر امامیه و سازمان وکالت جدا نمود و اهداف و سیاستهای سازمانی خود را دنبال کرد. سازمان وکالت از بدو تأسیس تا زمان خاتمه، یعنی پایان غیبت صغری بر اصول و اهداف خود از جمله تقیه، هدایت اعتقادی و سیاسی پیروان، زمینهسازی غیبت و دیگر اهداف پایبند باقی ماند. ولی اسماعیلیه به سیاستهایی که در دوران ستر از جمله تقیه و مهدویت محمد بن اسماعیل داشت را در دوران کشف تغییر دادند و با اصلاحات دینی و سیاسی عبیدالله مهدی با کوشش برای به دست آوردن خلافت و آشکار کردن سیاستهای خود روندی جدید در سازمان دعوت ایجاد کردند، هرچند که در همان دوران ستر با تلاش برای جذب حداکثری پیروان و نقش سیاسی آشکارتر توجه داشت.
سازمانهای وکالت و دعوت هرکدام در چارچوب اهداف و اصول تأسیس خود بر فضای عقیدتی، اجتماعی و سیاسی زمان خود تأثیر گذاشتند و مورد توجه آمال و آرزوهای پیروان خود قرار گرفتند و برهمین اساس بود که این سازمانها براساس اصل تقیه و زیرزمینی برای حفظ موقعیت و رسیدن به اهداف خود فعالیت میکردند و چنان که در این نوشتار دیدیم در باب اهداف تأسیس و برنامهها، وجوه تمایز و تفاوت دیدگاههایی هم داشتند.
کلیدواژهها