نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
نویسنده
چکیده
کلیدواژهها
مقدّمه
مکتب اهل بیت: از همان ابتدا بر حفظ سنّت رسول گرامی9 و سیره و سخنان ائمّه بزرگوار: تأکید داشته و بر حفظ بزرگترین میراث و منبع دین پس از قرآن، یعنی احادیث، پای فشرده است. در این زمینه، برای تدوین و نگهداری حدیث، از شیوههای گوناگونی استفاده گردیده و تلاش شده است احادیث معصومان: در فراز و فرود زمان و با وجود تهدیدهای گوناگون، به نسلهای بعد منتقل شود و از گزند نابودی در امان بماند.
نگارش حدیث مطمئنترین شیوه برای حفظ این گنجینة ارزشمند بوده و از همان ابتدا، پیامبر و ائمّة اطهار: بدان سفارش کردهاند. بیگمان یکی از بهترین راههای نگارش «امالینویسی» بوده است؛ شیوهای که به خاطر سبک خاص خود، این فرصت را به وجود میآورد که احادیث شریف با دقت نظر و تعمق بیشتر مطمح نظر و استفاده قرار گیرند و نیزبه نسلهای آتی منتقل شوند، تا جایی که اعتبار این شیوه تدوین و تحمّل حدیث را همپای «اصل» قرار میدهد.
هدف این تحقیق آن است که سیر امالینویسی در حدیث شیعه را بررسی کند و سیاههای هرچند اجمالی و مختصر از این کتب ارزشمند ارائه دهد. تنها اثری که پیش از این پژوهش به بررسی این مطلب پرداخته کتاب قیّم الذریعة الی التصانیف الشیعه، اثر مرحوم آقابزرگ تهرانی است، ولی از آن رو که مقالة حاضر، هم به آثار مذکور در الذریعه پرداخته و هم آنها را نقد و تصحیح و تکمیل کرده و نیز کتابهای دیگری را که در الذریعه نیامده بررسی نموده است، اثری نو و بدیع محسوب میشود. از سوی دیگر نیز تلاش شده است موضوع امالینویسی در دوران پیش و پس از غیبت تفکیک شود.
سؤالات پیش روی این پژوهش عبارتند از:
شیوة این تحقیق، «تحلیلی - توصیفی» مبتنی بر بررسی منابع مکتوب است. این نوشتار کوشیده است تتبّع جامعی درخصوص موضوع بحث سامان دهد، اما ادعای استقصای همة نکات را ندارد.
تعریف
«املاء»، از ریشة «ملأـ، در لغت، به معنای کشیده شدن و امتداد است. به همین سبب به زمان طولانی «مَلاوَة من الدهر» گفته میشود. (راغب اصفهانی، 1412، ص 776). در آیة 46 سورة مریم آمده است: (وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا)؛ یعنی زمانی دور از من دور شو! اصطلاح «أملیتُ الکتاب» نیز از همین ریشه است. (همان، ص777) و در اصطلاح، وقتی گفته میشود که مطلبی از نظر زمانی قدری کشیده و آهسته خوانده شود، تا فرصت تأمّل و یا کتابت دقیق آن مهیا گردد.
مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی کتب «امالی» را چنین تعریف کرده است: «غالباً عناوین برخی کتب حدیثی است که احادیث شنیده شده از املای شیخ، چه از حفظ و چه از روی کتابش، در آن درج شده است.» (تهرانی، بیتا، ج2، ص 305) مرحوم مدیر شانهچی نیز «امالی» را بدین صورت تعریف کرده است: «امالی غالباً به کتاب حدیثی اطلاق میشود که شیخ حدیث در مجالس متعدد آن را املا فرموده باشد و از این رو، آن را «مجالس» نیز مینامند.» (مدیر شانهچی، 1379، ص30 و 31)
امالی از حیث طرق تحمّل احادیث، ذیل «سَماع» قرار میگیرد (صدر، بیتا، ص 445 /ابن صلاح، 1406، ص132) و بدین سبب که از دقت بالایی برخوردار بوده، در قوّت اعتبار و قلّت سهو و غلط و فراموشی، مانند اصل است. (تهرانی، بیتا، ج 2، ص306/ مدیر شانهچی، 1379، ص30و 31)
به این کتب، از آن رو که به ترتیب مجالس سَماع مرتب شده است، «مجالس» و «عرض المجالس» نیز گفته میشود (تهرانی، بیتا، ج2، ص 305 و 306)
قابل ذکر است که امالینویسی مختص حدیث نبوده و در سایر رشتهها مانند ادبیات و عقاید نیز رواج داشته است.
خاستگاه و ضرورت امالینویسی
خاستگاه و ضرورت امالینویسی را میتوان در آیات کریمة قرآن و روایات یافت. قرآن برای قلم و نگاشتن شرافت قایل است و به آن سوگند خورده: (ن والقلم و ما یسطرون) (قلم:1)؛ نون. سوگند به قلم و آنچه مینویسند. (اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَم ُالَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ) (علق:3و4)؛ بخوان، و پروردگارت ارجمندترین است. خدایى که به وسیلة قلم آموزش داد.
در کنار آیات قرآن، روایاتی هم که به نگارش و کتابت دستور داده شایان توجه است. پیامبر اکرم9 فرمودند: (قَیِّدُواالْعِلْمَ)؛ علم را به بند کشید. سؤال شد: به بند کشیدن علم چیست؟ فرمود: «کِتَابَتُهُ»؛ نوشتن آن. (مجلسی، 1404، ص151و152) امام صادق7 میفرماید: «اکْتُبُوافَإِنَّکُمْ لَاتَحْفَظُونَ حَتَّى تَکْتُبُوا.» (همان، ص 152)؛ بنویسید که قادر به حفظ نیستید، مگر با نوشتن.
آغاز امالینویسی
سابقة امالینویسی به زمان حیات رسول خدا9 میرسد، به گونهای که نخستین امالی به املای ایشان و قلم امیرالمؤمنین7 سامان یافته است. از این رو، این امالی به «کتاب علی7» شهرت یافته است. این موضوع در روایات متعددی انعکاس یافته است. امام صادق7 میفرماید: «إِنَّ عِنْدَنَا کِتَاباً امْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ9 وَ خَطُّ عَلِیٍّ7 صَحِیفَةً فِیهَا کُلُّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ». (کلینی، 1365، ج1، ص242) از این امالی، به لحاظ جامعیتی که داشته به «جامعه» نیز تعبیر شده است: «وَأَمَّا الْجَامِعَةُ فَهُوَ کِتَابٌ طُولُهُ سَبْعُونَ ذِرَاعاً إِمْلَاءُ رَسُولِ اللَّهِ9 مِنْ فَلْقِ فِیهِ وَ خَطُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ7 بِیَدِه. ِفِیهِ وَ اللَّهِ، جَمِیعُ مَا تَحْتَاجُ إِلَیْهِ النَّاسُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ حَتَّى إِنَّ فِیهِ أَرْشَ الْخَدْشِ وَ الْجَلْدَةِ وَ نِصْفِ الْجَلْدَة.» (مجلسی، 1404، ج26، ص18)؛ جامعه کتابی است به طول هفتاد زراع و املای رسول خدا9 از لبان مبارکش و خط علی بن ابیطالب7. به خدا سوگند، هر چه مردم تا روز قیامت به آن نیازمندند در آن وجود دارد، حتی جریمة خراش و...؟
از روایات وارد شد در موضوع مزبور، میتوان ویژگیهای ذیل را برای این امالی استخراج نمود:
امالینویسی در عصر ائمّة اطهار:(تا زمان آغاز غیبت امام دوازدهم7)
1. امالی هشام بن حکم
ابومحمّد هشام بن حکم، از خواص اصحاب و شاگردان امام جعفر صادق و امام موسی بن جعفر8 به شمار میرود. (طوسی، 1415، ص494) مباحثات فراوانی با مخالفان در زمینة اصول دین و مذهب داشته، صاحب اصل بوده و از آن دو امام بزرگوار بسیار روایت کرده و توسط آنان مدح شده است. (همان، ص 495) نجاشی دو امالی برای او ذکر کرده است: یکی با عنوان المجالس فی التوحید و دیگری المجالس فی الامامه. (نجاشی، 1341، ص433) لازم به ذکر است که به قول آقابزرگ، اطلاق لفظ «امالی» بر کتب حدیثی معهود نبوده و از آنها با عنوان «مجالس» یاد میشده است. (تهرانی، بیتا، ج2، ص311) با توجه به این مطلب و اینکه آقابزرگ تهرانی پس از ذکر کتاب المجالس برای وی، قید «روى عن الصادق و الکاظم8» را به آن اضافه کرده است (همان)، مشخص میشود به احتمال زیاد، این دو کتاب مجالس حدیثی بودهاند.
2. امالی ابوسهل نوبختی
ابوسهل اسماعیل بن علی بن نوبخت، از بزرگان شیعه، (ابن ندیم، بیتا، ص225) و شیخ متکلّمان در میان شیعه و غیر شیعه به شمار میآمد و صاحب جلالت در دین و دنیا بود. (نجاشی، 1341، ص31) وی در دوران حیات مبارک امام حسن عسکری7 میزیست و در شهادت آن حضرت حاضر بود و به فوز دیدار حضرت حجت7 نیز نایل گردید. (تهرانی، بیتا، ج19، ص352) وی دانشمندی فاضل بود که جلساتی کلامی برگزار میکرد (ابن ندیم، بیتا، ص225) و در رشتههای گوناگون علمی، به ویژه حدیث، تصنیفات داشت. بیش از 30 تصنیف برای او ذکر شده است. (تهرانی، بیتا، ج19، ص311). وی در دوران غیبت صغرا وفات یافت. (همان) از آثار وی، علاوه بر المجالس یا امالی میتوان به کتب الاستیفاء فی الامامه، التنبیه فی الامامه، کتاب الردّ علی الغلاة و کتاب ابطال القیاس اشاره کرد. (ابن ندیم، بیتا، ص225). این کتاب در الفهرست ابن ندیم و الذریعه با نام المجالس آمده است.
3. امالی ابوبکر بن عیّاش (95-193ق)
ابوبکر شعبة بن عیّاش یکی از دو راوی قرائت عاصم است. (معرفت، 1382، ص147) برقی در رجال خود، او را در شمار اصحاب امام صادق7 آورده است. (برقی، 1383، ص43) ابن شهر آشوب در کتاب المناقب از امالی وی نقل حدیث کرده است. (ابن شهر آشوب، 1376ق، ج2، ص103) بنابراین و با توجه به مضمون روایت نقل شده مشخص می شود که امالی ابوبکر بن عیّاش متضمّن روایاتی در فضایل اهل بیت: بوده است.
امالی نویسی در دوران غیبت
1. امالی احمد بن علی بن الحسن
احمد بن علی بن حسن بن شاذان یا ابوالعباس فامی (قاضی) القمی که نجاشی به نقل از ابوالحسن فرزند وی، کتابالامالی را از آثار او ذکر کرده و با عنوان «شیخنا الفقیه» او را در شمار شیوخ خود عنوان نموده است. (نجاشی، 1431ق، ص85) با توجه به اینکه تولد نجاشی در سال 372ق اتفاق افتاده، احمد بن علی را باید از فقها و محدّثان قرن سوم و چهارم دانست. شیخ آقا بزرگ تهرانی تصریح نموده که این امالی حدیثی بوده است. (تهرانی، بیتا، ج19، ص308) او ثقه بوده و «شیخ الطائفه الحقّه» از القاب وی است. (ابطحی، بیتا، ج٣، ص٣٥١) ابن حجر در لسانالمیزان، وی را شیخ شیعه در زمان خودش نامیده است. (همان) البته صاحب حاوی الاقوال وی را از ضعاف و مجهول دانسته است. (مازندرانی، بیتا، ج1، ص291) از امالی وی اطلاعی در دست نیست.
2. امالی ناصر کبیر(اطروش)
حسن بن علی بن حسن بن عمر بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب: معروف به «ابومحمّد اطروش»، (نجاشی، 1431، ص58) که آقابزرگ تهرانی رحلت وی را در سال 304 در طبرستان ذکر کرده و به حدیثی بودن امالی او تصریح نموده است. (تهرانی، بیتا، ج4، ص308) او جدّ مادری سید رضی و سید مرتضی است وبر خلاف نظر برخی که وی را زیدی دانستهاند، شیعة دوازده امامی بوده و کتابی به نام انساب الأئمّة و موالیدهم الى صاحب الأمر داشته است. (همان) نجاشی وی را امامی مذهب و دارای دو کتاب در زمینة امامت ذکر کرده است. (نجاشی، 1431، ص58) او مدتی فرمانروای طبرستان و صاحب فضل و علم و زهد و ورع بود و آثار کرامات او در گیلان و دیلمان آشکار بود. (مهدوی دامغانی، 1357، ص140) اطروش فضایل بسیاری را از اهل بیت: در این کتاب نقل کرده است. (تهرانی، بیتا، ج19، ص308)
3. امالی سید ابوطالب علی بن الحسین الحسینی
سید بن طاووس در کتاب غیاث سلطان الوری از وی حدیث نقل کرده است. (تهرانی، بیتا، ج19، ص312) با توجه به اینکه ولادت سید بن طاووس در اواخر قرن ششم اتفاق افتاده است، باید وی را نیز از علمای قرن ششم یا هفتم دانست.
4. امالی ابوبکرخزاعی نیشابوری
ابوبکر احمد بن الحسین بن احمد خزاعی نیشابوری ساکن ری، ثقه و جلیلالقدر بود. وی جدّ ابوالفتوح رازی است و پدر شیخ حافظ عبدالرحمان مفید نیشابوری (از محدثان معروف امامیه در قرن پنجم) است (امین، 1403ق، ج2، ص512) که ذکر او خواهد آمد. او بر سید رضی، سید مرتضی و شیخ طوسی قرائت داشت و از بزرگترین شاگردان سید رضی و سید مرتضی و از مصنّفان معروف در فقه و غیر آن است. (همان)
امالی وی در چهار جلد بود. عیون الاحادیث و السنن نیز از دیگر آثار وی به شمار میرود (مجلسی، 1404، ج102، ص 205)
5. امالی محسن بن حسین بن احمد نیشابوری
وی عموی عبدالرحمان نیشابوری، معروف به «شیخ مفید» و برادر ابوبکر خزاعی نیشابوری است. (خویی، بیتا، ج14، ص195) او ثقه و حافظ بود و علاوه بر کتاب امالی در حدیث، کتابهایی با نام اعجاز القرآن و بیان من کنت مولاه داشته است.(همان) وی از محدّثان قرن پنجم بود. شیخ آقابزرگ از ابن سمعانی در لسان المیزان نقل میکند که عدهای برخی مجالسِ امالی وی را در ری دیدهاند و یکی از آنها مخصوص اسلام ابوطالب بوده است. (تهرانی، بیتا، ج19، ص312) شیخ منتجبالدین رازی در الفهرست، سخن از کتب امالی وی به میان آورده و بنابراین باید گفت: محسن بن حسین چند کتاب امالی داشته است. (رازی، 1366، ص102)
6. امالی عبدالرحمان خزاعی نیشابوری
أبومحمّد عبدالرحمان بن احمد بن الحسین النیشابوری الخزاعی، معروف به «شیخ مفید»، فرزند ابوبکر خزاعی نیشابوری و برادرزادة محسن بن حسین بن احمد نیشابوری، شیخ اصحاب و حافظ حدیث در ری بود. به شرق و غرب عالم در طلب حدیث مسافرت کرده و از موافق و مخالف سَماع داشته است. (بناطی بیاضی، 1384، ج1، ص4) وی بر بزرگانی همچون سید مرتضی، سید رضی، شیخ طوسی، کراجکی، ابن البرّاج و سلّار قرائت حدیث داشته و علاوه بر امالی، صاحب تصانیفی همچون سفینة النجاه فی مناقب اهلالبیت، العلویات، الرضویات، عیون الاخبار، مختصرات فی المواعظ و الزواجر است. (همان)
7. امالی سعد بن نصر
کفعمی(م905ق) این امالی را از مآخذ کتاب المصباح خود شمرده است. (کفعمی، 1405، ص772) بنابر گزارش صاحب الذریعه، امالی مزبور از مآخذ کتاب بلدالامین (دیگر کتاب کفعمی) نیز هست. (تهرانی، بیتا، ج2، ص311)
8. امالی سید هبةالله حسنی
ابوالسعادات سید هبة الله بن علی بن محمّد بن هبة الله حمزه حسنی را شیخ منتجبالدین با الفاظی همچون «فاضل صالح» یاد نموده و او را مصنّف کتاب امالی دانسته است. (رازی، 1366، ص130) با توجه به اینکه شیخ منتجبالدین پس از بیان مطالب گفته است: «شاهد تغیر واحد قرأها علیه» (همان)، میتوان نتیجه گرفت سید هبة الله همعصر وی در قرن ششم بوده است.
9. امالی سید ابوطالب هروی
وی از بزرگان علما و اصحاب روایت بود. (امین، 1403، ج2، ص368) رضیالدین طبرسی، صاحب کتاب مکارم الأخلاق، برخی احادیث را از امالی وی نقل کرده است. برای نمونه، در جایی از کتابش میگوید: «من أمالی السید أبیطالب الهروی عن ... .» (طبرسی، 1412، ص207) با توجه به این مطلب که رضیالدین طبرسی از علمای قرن ششم به شمار میرود، هروی را نیز باید از علمای قرن پنجم یا ششم به حساب آورد.
صاحب اعیان الشیعه مینویسد: سید ابوطالب از سید ابوالحمد مهدی بن نزار، همعصر صاحب مجمع البیان، نقل حدیث میکرده است. (امین، 1403، ج2، ص368). سید ابوالحمد کسی است که شیخ طبرسی در برخی مواضع تفسیرش از وی نقل حدیث کرده است. برای نمونه، در تفسیر سورة نمل میگوید: «حدّثنا السید ابوالحمد مهدی بن نزار الحسینی ... .» (طبرسی، 1372، ج7، ص371)
10. امالی قطبالدین راوندی(م573)
قطبالدین سعید بن هبة الله راوندی شاگرد امین الاسلام طبرسی و از فقها و محدثّان مشهور قرن ششم به شمار میرود وکتابی به نام خرائج دارد. (تهرانی، بیتا، ج19، ص354) از دیگر آثار او، میتوان به منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه و خلاصة التفاسیر اشاره کرد. (تهرانی، بیتا، ج4، ص301 و ج14، ص 127) این امالی در کتاب الذریعه تحت عنوان المجالس آمده است.
11. امالی شیخ ابوجعفر نیشابوری
شیخ ابوجعفر محمّد بن علی بن الحسن نیشابوری المقری را شیخ منتجبالدین در فهرستش چنین معرفی کرده است: «الشیخ الامام قطب الدین ابوجعفر محمّد بن علی بن الحسن المقری النیسابوری، ثقة، عین» (خویی، ج16، ص314) او تصانیفی همچون التعلیق، الحدود، و الموجز فی النحو داشته است. (همان) وی از شیخ ابوعلی فرزند شیخ طوسی روایت میکرده است. (تهرانی، بیتا، ج19، ص356) شیخ آقابزرگ این امالی را با عنوان المجالس ذکر کرده است.
12. امالی کلوذانی
عبّاس بن عمر بن عبّاس بن محمّد بن عبدالملک بن ابیمروان کلوذانی، معروف به «ابن مروان»، از مشایخ نجاشی و ثقات است. (خویی، ج9، ص236) کلوذانی به نجاشی چنین خبر داده است که در سال 328 ق از علی بن حسین بن بابویه (صدوق اول و پدر شیخ صدوق)، هنگامی که به بغداد آمده بود، اجازة تحدیث از همة کتب او را گرفته است. (نجاشی، 1407، ص262) از برخی روایات نقل شده از امالی وی، که در کتاب المناقب ابن شهرآشوب آمده است، مشخص میشود که این امالی حاوی فضایل اهل بیت:، به ویژه امام صادق7 است. (رک. ابن شهر آشوب،1384، ص233و234)
13. امالی ابوالفتوح الحَفّار (م414ق)
ابوالفتوح هلال بن محمّد بن جعفر بن سعدان الحفّار، متوفّای سال 414 ق (تهرانی، بیتا، ج2، ص316 و 317) و از مشایخ شیخ طوسی به شمار میرود. شیخ طوسی در امالی خویش، از وی نقل حدیث میکند و بخشی از مجالس دوازدهم و سیزدهم را به روایات وی اختصاص داده است. (طوسی، 1414، ص331-381). برخی از علمای عامّه مانند بنیزهره در کتاب الاجازة الکبیر ادعا کردهاند وی سنّی است. ولی میرزا عبدالله افندی صاحب کتاب ریاض العلماء و آیة الله بحرالعلوم در الفوائد الرجالیه و محدّث نوری در خاتمه مستدرک، به شیعه بودن وی تصریح نمودهاند. (تهرانی، بیتا، ج2، ص316 و 317) به گزارش شیخ طوسی در الفهرست وی کتابی به نام مسند الرضا علیه السلام را از برادرزادة دعبل خزاعی، یعنی اسماعیل بن علی بن رزین، روایت کرده و خود شیخ نیز احادیث این مسند را از الحفّار سماع نموده و از وی اجازة روایت آن را گرفته است. (طوسی، بیتا، ص33)
14. امالی شیبانی
صاحب الذریعه وی را عدة کفعمی (م905ق) میداند و امالی او را از مآخذ کتاب بلدالامین کفعمی ذکر میکند. آقابزرگ تهرانی احتمال داده است وی همان محمّد بن حسن شیبانی، مؤلّف تفسیر نهج البیان عن کشف معانی القرآن باشد. (تهرانی، بیتا، ج2، ص311) ولی چنین احتمالی درست نیست؛ زیرا شیبانی از علمای قرن هفتم به شمار میرود و فاصلة او با دوران حیات کفعمی زیاد است و نمیتواند عده او باشد. کفعمی امالی شیبانی را از مآخذ کتاب دیگر خود، یعنی المصباح ذکر میکند. (کفعمی، 1405، ص772)
15. امالی ابوالمفضّل شیبانی (297-317)
ابوالمفضّل محمّد بن عبدالله بن محمّد بن عبیدالله بن البهلول بن همّام بن المطلّب الشیبانی، عمر خود را در طلب حدیث به مسافرت گذراند (نجاشی، 1407، ص396) و محضر مشایخ فراوانی را درک کرد، به گونهای که ابوالفرج القنانی کتاب معجم رجال ابیالمفضّل را به تراجم مشایخ وی اختصاص داده است. (تهرانی، بیتا، ج2، ص314 و315) نجاشی میگوید: «رأیت هذا الشیخ و سمعت منه کثیراً ثم توقفت عن الروایة عنه الاّ بواسطة بینی و بینه.» (نجاشی، 1407، ص396) شیخ طوسی در رجال، وی را «کثیر الروایه» معرفی کرده، میگوید، برخی وی را تضعیف نمودهاند. (طوسی، 1415، ص447) یکی از کسانی که شیبانی را تضعیف نموده ابن الغضائری است. وی دربارة شیبانی میگوید: «وضاع کثیر المناکیر. رأیت کتبه فیها الأسانید من دون المتون و المتون من دون الأسانید. و أرى ترک ماینفرد به.» (ابن الغضائری، 1364ق، ج1، ص99) نجاشی خود نیز به این تضعیف اشاره نموده است. وی در وصف شیبانی مینویسد: «کان فی أول أمره ثبتا، ثم خلط و رأیت جلّ أصحابنا یغمزونه و یضعّفونه.» (نجاشی، 1407، ص396) چنین به نظر میرسد که نجاشی به همین خاطر روایت بلاواسطه از وی را ترک گفته است، لکن آقابزرگ تهرانی معتقد است: نجاشی وی را قبل از کمال، یعنی در سن 14یا 15 سالگی درک کرده و از روی احتیاط - چون احتمال میداده سماعش از وی واجد شرایط لازم نبوده - بلاواسطه از او نقل نمیکرده است. بنابراین، عدم نقل نجاشی از وی برخلاف آنچه برخی پنداشتهاند به خاطر ضعف شیبانی نبوده است؛ زیرا تضعیفش نزد نجاشی ثابت نشده، بلکه از سوی او مدح شده است. (تهرانی، بیتا، ج2، ص374 و 315) توجیه صاحب الذریعه درست به نظر میرسد؛ زیرا در صورت اثبات تضعیف شیبانی، برای نجاشی وجهی نداشت که وی روایت بلاواسطه از او را بپذیرد.
شیبانی دارای کتب فراوانی بوده است؛ مانند شرف التربة، مزار أمیرالمؤمنین7، مزار الحسین7، فضائل عبّاس بن عبدالمطلّب، الدعاء و من روى حدیث غدیرخم (نجاشی، 1407، ص396) بسیاری از اسانید صحیفه کامله سجّادیه به وی ختم میشود. (تهرانی، بیتا، ج2، ص314 و 375) مقصود شیخ طوسی از تعبیر «بالاسناد الاول» یا «بهذا الاسناد» در الفهرست، روایت وی از عدهای از مشایخش از ابوالمفضّل شیبانی است. (همان)
16. امالی بطحائی(340-424)
ابوطالب یحیی بن الحسین الاحول بن هارون الأقطع بن الحسین بن محمّد بن هارون بن البطحائی حسینی از پیشوایان زیدی است و در دیلم پس از برادرش المؤیّد بالله حکمرانی کرد. وی دارای چند کتاب است که امالی از آن جمله است. این کتاب نزد زیدیان از کتب معتبر به شمار میرفته و روایات آن را با اسانیدش نقل میکردهاند. سید بن طاووس در الاقبال، محاسبهالنفس و سایر کتبش، به نقل روایت از آن پرداخته است. وی کتاب دیگری به نام اسامیالامهات تألیف نموده است. (تهرانی، بیتا، ج19، ص318)
17. امالی لیث بن سعد
ابومظفّر لیث بن سعد بن لیث اسدی ساکن زنجان و فقیهی صالح، و امالی وی در مناقب اهل بیت: بوده است. (رازی، 1366، ص99) از آثار دیگر وی، میتوان به کتاب الطهاره، کتاب الایمان و روایات الاشج اشاره کرد. (همان) با توجه به اینکه شیخ عبدالرحمان نیشابوری (مفید) از امالی وی نقل میکرده است (تهرانی، بیتا، ج2، ص312)، باید گفت: لیث بن سعد همعصر پدر او، یعنی ابوبکر خزاعی نیشابوری، بوده است.
18. امالی عقیل بن حسین
سید ابوالعبّاس عقیل بن حسین بن محمّد بن علی بن إسحاق بن عبدالله بن جعفر بن محمّد بن علی بن أبیطالب7، محدّث و فقیه بود و شیخ منتجب الدین وی را از ثقات دانسته، میگوید: شیخ عبدالرحمان نیشابوری (مفید) بر وی قرائت حدیث داشته (رازی، 1366ق، ص78) و این امالی در سال 420 ق بر وی قرائت شده است. (تهرانی، بیتا، ج2، ص311)
19. امالی یحیى بن الحسن الحسینی
آقابزرگ نام وی را چنین آورده است: السید الشریف ابوطالب یحیی بن الحسین بن هارون الحسنی»، سپس میگوید: سید بن طاووس در اقبالالاعمال از امالی وی نقل کرده است. (تهرانی، بیتا، ج2، ص318) اما سید بن طاووس نام وی را «یحیی بن الحسن الحسینی» ذکر مینماید. (سید بن طاووس، 1367، ص582) به هر حال، این دو اسم نام یک نفر است و به نظر میرسد در ثبت نام او تصحیف شده است. محدّث نوری در خاتمهالمستدرک، یحیی را از اکابر علمای متقدّم دانسته، میگوید: وی از حسین نحوی (م305ق) روایت مینموده و حاکم جشمی (از علما و محدّثان زیدی و معاصر با ابن شهرآشوب) در کتاب تنبیه الغافلین عن فضل الطالبین از امالی وی حدیث نقل کرده است. (تهرانی، بیتا، ج2، ص318)
مآمده بود،
20. امالی شیخ ابوالقاسم خزّاز قمی
شیخ ابوالقاسم علی بن محمّد بن علی خزّاز قمی رازی، صاحب کتاب کفایة الأثر بوده و از شیخ صدوق (م 381) و شیخ احمد بن محمّد بن العیّاش صاحب مقتضبالأثر (م 401) روایت میکرده است (تهرانی، بیتا، ج2، ص312 ) صاحب الذریعه میگوید: نجاشی و شیخ منتجبالدین به شرح حال وی پرداختهاند، اما امالی را در شمار کتب آنها ذکر نکردهاند، لکن خود آقابزرگ تهرانی انتساب چنین کتابی به وی را در کتب برخی متأخران دیده است. (همان)
21. امالی (مجالس) ابراهیم هندی
این امالی در موضوع تأویل احادیث پیامبر نگاشته شده و دارای 30 مجلس و هر مجلس مشتمل بر 40 حدیث است. (تهرانی، بیتا، ج19، ص352) تا زمان صاحب الذریعه 8 مجلس از ابتدای آن موجود بوده است. (همان)
22. امالی ابوعبدالله صفوانی
محمّد بن احمد بن عبدالله بن قضاعة بن صفوان الجمال، از نوادگان صفّوان جمال، صحابی امام صادق7، بوده است. گفتهاند: وی اُمّی بود، ولی با این حال، علم فراوانی داشت. حافظ و نیکوگفتار بود (طوسی، بیتا، ص391) وی کتابهایی داشت که آنها را از حفظ املا میکرد. برخی از این کتب عبارتند از: الکشف و الحجه، أنس العالم (و تأدیب المتعلم)، یوم و لیله، تحفة الطالب و بغیة الراغب، المتعة و تحلیلها و الردّ على من حرّمها، صحبة آل الرسول و إحن أعدائهم، الردعة و النهی عن کل بدعة و المنازل. (همان ) وی با قاضی موصل دربارة امامت مباهله کرد، دستی که قاضی با آن مباهله کرده بود فلج و سیاه شد و خود قاضی نیز فردای آن روز مُرد و به همین سبب، بر منزلت ابوعبدالله صفوانی در نزد ملوک افزوده شد. (ابن داود، 1383، ص 294)
23. امالی ابوجعفرکالهکلانی سروی
ابوجعفر محمّد بن جعفر بن امیر کالکهلانی سروی را ابن شهرآشوب (488-588) در معالمالعلماء توصیف کرده و المجالس را جزو آثار او برشمرده است. (ابن شهر آشوب، 1379ق، ص152) با توجه به اینکه ابن شهرآشوب خود در قرن پنجم و ششم میزیسته، این امالی را باید متعلّق به قرن ششم یا پیش از آن دانست.
24. امالی محمّدبن حمزه حسینی
سید بهاءالدین ابوالمکرّم محمّد بن حمزه حسینی را ابن شهرآشوب در معالمالعلماء (رقم 772)، صاحب کتاب المجالس ذکر کرده است. (ابن شهرآشوب، 1379ق، ص151) این امالی را نیز باید متعلّق به قرن ششم یا پیش از آن دانست.
25. امالی شیخ صدوق (م 381ق)
ابوجعفر محمّد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، معروف به «شیخ صدوق»، کتاب امالی او به مجالس و عرضالمجالس نیز معروف و دارای 97 مجلس است. مجلس اول در تاریخ 18 رجب سال 367 آغاز و مجلس نود و هفتم در تاریخ 19 شعبان سال 368 به اتمام رسیده و جمعاً سیزده ماه به طول انجامیده است. (شبیری زنجانی، بیتا، ص154)
امالی شیخ صدوق از حیث موضوع و محتوا بسیار پراکندهتر از امالی شیخ مفید است. وی علاوه بر موضوعات مربوط به اخلاق و امامت، موضوعات بسیار متنوّع دیگری را نیز آورده است. برای نمونه، نگاهی گذرا به روایات مجلس اول، خود گویای مطلب است. در این مجلس، موضوعاتی همچون گفتار نیکو، روزة عید غدیر، ولایت علی7، پندی از پیامبر، وصیت قصی بن کلاب، حدیث اهل البیت:، موعظة یوسف و زلیخا به چشم میخورد. (صدوق، 1362، ص1-5) به طور کلی، روایات کتاب ترکیبی از موضوعات اخلاقی، اعتقادی، فقهی، تفسیری و مانند آن است، اما میتوان گفت: برجستهترین و متمرکزترین موضوع در این کتاب، همان فضایل اهلبیت: به ویژه فضایل علی7 است.
26. امالی شیخ مفید (336-413)
ابوعبدالله محمّد بن محمّد بن نعمان «شیخ مفید» از اکابر علمای امامیه بود. وی استاد شیخ طوسی و سیدمرتضی و سیدرضی است. امالی شیخ مفید مهمترین اثر حدیثی این شخصیت بزرگ به شمار میرود. نجاشی از این کتاب با عنوان امالیالمتفرقات یاد کرده است. (نجاشی، 1407، ص400) وصف متفرّقات یا به خاطر پراکندگی زمان املا و یا متفاوت بودن موضوع روایات و یا پخش شدن روایات مشایخ در کتاب وی است؛ زیرا برخلاف امالی شیخ طوسی، روایت مشایخ یکجا و در پی هم گرد نیامده است. (شبیری زنجانی، بیتا، ص144) این امالی 42 مجلس دارد. مجلس اول این کتاب در اول ماه رمضان سال 404 در بغداد و در منزل شخصی به نام ضمرة ابوالحسن ابىالحسن على بن محمّد بن عبدالرحمان الفارسى آغاز شده است. (مفید، بیتا، ص2) مجلس آخر این کتاب در ماه رمضان سال 411 املا شده است. (همان، ص355)
روایات این امالی در نگاه نخستین، دربارة موضوع یا موضوعات خاصی املا نشده است، ولی با اندکی توجه و دقت مشخص میشود که بیشتر آنها در دو محور امامت و اخلاق است. از زیباییهای این امالی آن است که انسان احساس میکند قرار گرفتن روایات مربوط به ویژگیهای شیعه در میان روایات مربوط به ولایت و اخلاق، در صدد تشویق پیروان اهل بیت: به کسب فضایل انسانی است؛ همان فضایلی که در وجود معصومان: متجلّی شده است.
این کتاب دارای 386 روایت است. در این میان، مجلس بیست و سوم به تنهایی دارای 47 روایت، یعنی بیشترین تعداد است که برخی روایات نیز بسیار طولانی بوده و نمیتواند املا شده باشد. به همین دلیل و دلایل دیگر، بعید به نظر میرسد بتوان این بخش را امالی محسوب کرد. (برای آگاهی از این دلایل، ر.ک. شبیری زنجانی، بیتا، صص 142-163)
27. امالی شیخ طوسی (485-460ق)
محمّد بن حسن طوسی، معروف به «شیخ»، «شیخ طوسی» و «شیخ الطائفه»، مطالب این کتاب او آخرین گفتارهای علمی وی به شمار میرود که از سال 455 ق آغاز شده و در روز 9 ذی الحجه سال 458 پایان پذیرفته است. (انصاری قمی، 1373، ص156) امالی شیخ دارای دو بخش است. با توجه به اینکه در بخش اول، شیخ طوسی مشایخ روایی خود را ذکر کرده است، مشخص میشود که این بخش املا و روایت خود شیخ است. وی در آغاز بخش اول میگوید: «أملى علینا ابوعبدالله محمّد ابن محمّد بن النعمان;، قال حدثنا ابوالطیب الحسین بن علی بن محمّد التمار ...» (طوسی، 1414ق، ص3) در ابتدای مجلس دهم میگوید: «اخبرنا ابوعمر عبدالواحد بن محمّد بن عبدالله بن محمّد بن مهدی ... .» (همان، ص257) این بخش دارای 18 مجلس است. این مجالس را فرزند شیخ پس از درگذشت شیخ، در حرم علوی به سال 509 ، مجدداً برای شاگردان خود املا کرده است. (تهرانی، بیتا، ج2، ص309) به بخش دوم این امالی، که از مجلس 19 شروع و به مجلس 46 ختم میشود، چون املا خود شیخ و روایت فرزند شیخ است «امالی ابنالشیخ» گفته میشود. از این امالی به خاطر آنکه ابوعلی، فرزند شیخ، آغاز هر درس را با عبارت «مجلس...» آغاز نموده است، با نام «المجالس» نیز یاد میشود. (انصاری قمی،1373، ص157)
امالی شیخ دارای 1537 حدیث است که شامل موضوعاتی همچون فضائل امیرالمؤمنین7 (قریب 60 درصد مطالب کتاب)، سیرة پیامبر9 و شرح وقایع زندگانی آن حضرت، زندگانی حضرت زهرا3 و امامان معصوم:، شخصیتهای صدر اسلام، سنتهای حسنة اسلامی و روایات تفسیری است. (همان)
28. امالی فیض کاشانی(م 1091)
محدّث، محسن بن مرتضی فیض کاشانی، صاحب کتاب الوافی است، محمّد اشرف از شاگردان علّامه مجلسی در کتاب فضائلالسادات، از امالی فیض حدیث نقل کرده است. (تهرانی، بیتا، ج2، ص312)
نتیجه
1. ضرورت امالینویسی همان ضرورت تدوین و نگارش حدیث است.
2. آغاز امالینویسی در حدیث شیعه، به دوران رسول خدا9 میرسد و اولین امالی شیعه به املای رسول خدا9 و خط امیرالمؤمنین7 تحقق یافته است.
3. در دوران 250 سالة حضور امامان معصوم: در میان مردم، امالینویسی وجود داشت و امالی هشام بن حکم، ابوبکر عیّاش و ابوسهل نوبختی از آن جمله است.
4. در دوران پس از غیبت نیز امالینویسی به حیات خود ادامه داده و حدیث شیعه شاهد به ثمر رسیدن کتابهای ارزشمندی در این زمینه بوده که امالی شیخ مفید، شیخ طوسی، شیخ صدوق و ابوالمفضّل شیبانی از آن جمله به شمار میرود.