نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانش آموخته دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجه
به نظر میرسد که نظریه عدالت به مثابه انصاف همچون یک گفتمان اخلاق دینی، یکی از مباحث مهم در اندیشههای سیاسی خواجهنصیر بوده است. تحقیق حاضر، تلاش داشت تا ارتباط میان سؤال و مدعای خود را سامان بخشد. در این زمینه، نظریه و شالودههای آن بررسی گردید. نتایج به دست آمده عبارتند از:
1. شالودههای اندیشه سیاسی خواجهنصیر، ارتباط نزدیکی با نظریه وی دارد؛ بر این اساس، عالم هستی و جوامع بشری برپایه عدل الهی قوام یافته و هدفمند و معنادار است؛ درنتیجه، دنیا و آخرت پیوندی ناگسستنی دارند:
2. خواجه در انسانشناسی، معتقد است که انسانها از نظر استعداد و استحقاق، دارای اختلاف هستند و ناقص، اما جملگی صاحب فطرتی مستعد تکامل هستند. انسانها با اراده و آزادی، میتوانند به سوی کمال یا ادنی حرکت کنند.
3. به نظر خواجه، انسانها از محبت فطری حاصل از عدل الهی دور گشتهاند و انصاف در روابط انسانی کمرنگ شده است. به علت محدودیت و نقص ذاتی منابع معرفت، قراردادها و قوانین برای تنظیم روابط انسانها باید بر مبنای وحی الهی، ساخته شوند.
4. به نظر خواجه، بشر امکان دسترسی به حقیقت و یقین و تدوین قوانین کامل را ندارد؛ در نتیجه، به علت حاکمیت عدل الهی در نظام تکوین و تشریع و قاعده لطف، فردی از میان انسانها با تلاش در کسب فضایل، به درجه کمال رسیده، با تأیید الهی و ارشاد ربانی و با اتصال به عقل فعال، به مقام «امام یا رئیس اول مدینه» میرسد و هدایت سیاسی و اخلاقی جامعه را در دست میگیرد و حقیقت را به مردم نشان میدهد. بدینترتیب، امام یا رئیس اول مدینه در هر روزگاری (امامان معصوم و جانشینان به حق آنان یعنی حکما و فقها)، اخلاق دینی را میسازند.
حال میتوان با روش تحلیلی تحلیل گفتمان، گفتمان عدالت به مثابه انصاف را مانند گفتمان اخلاقی مفصلبندی نمود. بر این اساس، دال مرکزی گفتمان، «عدل الهی در نظام تکوین و تشریع» است. خواجهنصیر، برای تثبیت معنا، دالهای شناور را از حوزه گفتمان گونگی جذب و به صورت زنجیره همارز در تفاوت با گفتمانهای دیگر، مفصلبندی میکند و انسدادی ماندگار و پایدار در جهت تولید و بازتولید اخلاق در تعاملات مردم خلق مینماید. دالهای شناور در این نظام معنایی که حول دال مرکزی، تثبیت شدهاند، عبارتند از: «محبت فطری»، «عدالت واخلاق صناعی و ساخته انسان» (امام یا رئیس اول)، «اخلاق دینی» که مفهوم کمالگرا و مبناگرایانه دارد. بدینترتیب گفتمان اخلاقی خواجهنصیر، با قوانین الهی و طرح امکان دسترسی به حقیقت، به انسجام، سازگاری، جامعیت و فراگیری دست مییابد و برای رفع بحرانهای اخلاقی بشر در دوران معاصر، بر دیگر برداشتها برتری دارد.
بدینترتیب، یافتههای پژوهش حاضر، نشان داد که مدعای آن برای پاسخ به سؤال مناسب بود و امکان توصیف و تبیین نظریه و گفتمان عدالت به مثابه انصاف در اندیشههای خواجهنصیر میسر گردید. در انتها میتوان با اغماض گفت که، فضای استعاری و آرمانی گفتمان اخلاقی خواجهنصیر، با برداشت دینی که از مذهب شیعه نشأت گرفته، در جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماینده نظام اخلاق دینی شیعی، قابل انطباق و پیگیری است.
کلیدواژهها
فهرست منابع
37. Laclau, E. and Mouffe. C, Hegemony and Socialist Strategy: Towards a Radical Democratic Politics, London: Verso, 1985.
38. Laclau, (Ed), the Making of Political Identities, (Londno: Verso), 1994.