نظریه‌‌ عدالت به‌مثابه انصاف در اندیشه‌های خواجه‌نصیرالدین طوسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانش آموخته دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی

چکیده

در قرن بیستم، شاهد نگاه به عدالت به مثابه انصاف، هم‌چون یک نظریه­ اخلاقی، با شالوده­های قراردادگرایی هستیم. در این زمینه، نظریه عدالت به مثابه انصاف با روش تحلیل گفتمان از اندیشه­های خواجه­نصیر شناسایی شده است. به نظر وی، جهان هستی و زندگی اجتماعی، بر مبنای عدل الهی (قوانین الهی در نظام تکوین و تشریع) شکل گرفته و پایداری آن به علت محبت است، اما با فقدان محبت فطری، نیاز به ساخت عدالت به مثابه انصاف برای انجام دادن تعاملات مردم، توسط امام ضروری می­شود تا اخلاق مبناگرا (دینی) ایجاد گردد. گفتمان عدالت به مثابه انصاف خواجه­نصیر، به عنوان گفتمان اخلاق شیعی مفصل­بندی گردیده و دال مرکزی گفتمان، «عدل الهی» به عنوان منشأ قوانین و قراردادهاست که با جذب دال­های شناور «محبت فطری»، «عدالت و اخلاق صناعی ساخته انسان» (امام یا رئیس اول مدینه)، از حوزه گفتمان­ گونگیبه دال «اخلاق دینی» معنا می‌بخشد و در پی هژمونیک نمودن گفتمان عدالت به مثابه انصاف در مدینه فاضله خویش است.

تازه های تحقیق

نتیجه­

 به نظر می­رسد که نظریه عدالت به مثابه انصاف هم­چون یک گفتمان اخلاق دینی، یکی از مباحث مهم در اندیشه­های سیاسی خواجه­نصیر بوده است. تحقیق حاضر، تلاش داشت تا ارتباط میان سؤال و مدعای خود را سامان بخشد. در این زمینه، نظریه و شالوده­های آن بررسی گردید. نتایج به دست آمده عبارتند از:

1. شالوده­های اندیشه ­سیاسی خواجه­نصیر، ارتباط نزدیکی با نظریه وی دارد؛ بر این اساس، عالم هستی و جوامع بشری برپایه­ عدل الهی قوام یافته و هدفمند و معنادار است؛ درنتیجه، دنیا و آخرت پیوندی ناگسستنی دارند:

2. خواجه در انسان­شناسی، معتقد است که انسان­ها از نظر استعداد و استحقاق، دارای اختلاف هستند و ناقص، اما جملگی صاحب فطرتی مستعد تکامل هستند. انسان­ها با اراده و آزادی، می­توانند به سوی کمال یا ادنی حرکت کنند.

3. به نظر خواجه، انسان­ها از محبت فطری حاصل از عدل الهی دور گشته­اند و انصاف در روابط انسانی کم­رنگ شده است. به علت محدودیت و نقص­ ذاتی منابع معرفت، قراردادها و قوانین برای تنظیم روابط انسان­ها باید بر مبنای وحی الهی، ساخته شوند.

4. به نظر خواجه، بشر امکان دست­رسی به حقیقت و یقین و تدوین قوانین کامل را ندارد؛ در نتیجه، به علت حاکمیت عدل­ الهی در نظام تکوین و تشریع و قاعده لطف، فردی از میان انسان­ها با تلاش در کسب فضایل، به درجه کمال رسیده، با تأیید الهی و ارشاد ربانی و با اتصال به عقل فعال، به مقام «امام یا رئیس اول مدینه» می­رسد و هدایت سیاسی و اخلاقی جامعه را در دست می­گیرد و حقیقت را به مردم نشان می­دهد. بدین­ترتیب، امام یا رئیس اول مدینه در هر روزگاری (امامان معصوم‰ و جانشینان به حق آنان یعنی حکما و فقها)، اخلاق دینی را می­سازند.

حال می­توان با روش تحلیلی تحلیل گفتمان، گفتمان عدالت به مثابه انصاف را مانند گفتمان اخلاقی مفصل­بندی نمود. بر این­ اساس، دال ­مرکزی گفتمان، «عدل­ الهی در نظام تکوین و تشریع» است. خواجه­نصیر، برای تثبیت معنا، دال­های ­شناور را از حوزه­ گفتمان­ گونگی جذب و به صورت زنجیره هم­ارز در تفاوت با گفتمان­های دیگر، مفصل­بندی می‌کند و انسدادی ماندگار و پایدار در جهت تولید و بازتولید اخلاق در تعاملات مردم خلق می­نماید. دال­های شناور در این نظام معنایی که حول دال مرکزی، تثبیت شده­اند، عبارتند از: «محبت فطری»، «عدالت واخلاق­ صناعی و ساخته انسان» (امام ­یا رئیس اول)، «اخلاق دینی» که مفهوم کمال­گرا و مبناگرایانه دارد. بدین­ترتیب گفتمان اخلاقی خواجه‌نصیر، با قوانین الهی و طرح امکان دست­رسی به حقیقت، به انسجام، سازگاری، جامعیت و فراگیری دست می­یابد و برای رفع بحران­های اخلاقی بشر در دوران معاصر، بر دیگر برداشت­ها برتری دارد.

بدین­ترتیب، یافته­های پژوهش حاضر، نشان داد که مدعای آن برای پاسخ به سؤال مناسب بود و امکان توصیف و تبیین نظریه و گفتمان ­عدالت به مثابه­ انصاف در اندیشه­های خواجه­نصیر میسر گردید. در انتها می­توان با اغماض گفت که، فضای استعاری و آرمانی گفتمان ­اخلاقی خواجه­نصیر، با برداشت ­دینی که از مذهب شیعه نشأت گرفته، در جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماینده نظام اخلاق دینی شیعی، قابل انطباق و پی­گیری است.

کلیدواژه‌ها


  1. فهرست منابع

    1.  ابن­سینا، حسین­بن­عبدالله، مجموعه رسایل (هفده رساله)، ترجمه محمود طاهری و دیگران، (رساله عرشیه، ترجمه ضیاء الدین دری)، قم: انتشارات آیت اشراق، 1388.
    2.  ارسطو، اخلاق نیکوماخس، دوجلد، ترجمه سیدابوالقاسم­ پورحسینی، چاپ سوم، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، 1391.
    3.  افلاطون، جمهوری، ترجمه محمدحسین لطفی، تهران: چاپخانه خوشه، 1353.
    4.  بهروزلک، غلامرضا، «جهانی شدن و سرانجام نزاع گفتمان­ها» (نقد و بررسی تحلیل گفتمانی جهانی شدن)، فصل­نامه علوم سیاسی، سال نهم، ش 36، زمستان، 1385.
    5.  تاجیک، محمد­رضا، گفتمان و تحلیل گفتمانی، تهران: نشر فرهنگ گفتمان، 1379.
    6.  ــــــــــــــــ ، «نظریه گفتمان و مطالعات اسلامی»، فصل­نامه علوم سیاسی، سال نهم، ش 35، پاییز، 1385.
    7.  تقوی، محمد­علی، مبانی آیین و اندیشه سیاسی در اسلام، تهران: انتشارات سمت، 1392.
    8.  دفتری، فرهاد، نصیرالدین­ طوسی و ­اسماعیلیان دوره­ الموت، ترجمه فاطمه رحیمی، کتاب استاد بشر گزینش حسین معصومی همدانی و محمدجواد انواری، تهران: مرکز پژوهش میراث مکتوب، 1391.
    9.  جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، چاپ ششم، قم: نشر اسراء، 1391.
    10. حسینی­زاده، محمدعلی، «نظریه ­گفتمان و تحلیل سیاسی»، فصل­نامه ­علوم ­سیاسی، سال ­هفتم، ش28، زمستان، 1383.
    11. حقیقت، سیدصادق، روش­شناسی علوم سیاسی، ویراست سوم، چاپ­ چهارم، قم: نشر دانشگاه مفید، 1394.
    12. راسل، برتراند، تاریخ فلسفه غرب، دو جلد، ترجمه نجف دریابندری، بازچاپ، تهران: نشر پرواز، 1365.
    13. رالز، جان، نظریه عدالت، ترجمه محمدکمال سروریان و مرتضی بحرانی، چاپ دوم، تهران: نشر پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، 1390.
    14. سلطانی، علی­اصغر، «تحلیل­گفتمان ­به ­مثابه نظریه ­و روش»، فصل­نامه­ علوم ­سیاسی، سال­ هفتم، ش28، زمستان، 1383.
    15. ــــــــــــــــ ، قدرت گفتمان و زبان (سازوکارهای جریان قدرت در جمهوری اسلامی ایران)، چاپ چهارم، تهران: نشر نی، 1394.
    16. طوسی، خواجه­نصیرالدین، آغاز و انجام، به کوشش حسن­زاده آملی، تهران: نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشار، 1366.
    17. ــــــــــــــــ ، اخلاق ناصری، مصحح: عزیزالله علیزاده، تهران: نشر فردوس، 1387.
    18. ــــــــــــــــ ، اوصاف الاشراف، چاپ سوم، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1373.
    19. ــــــــــــــــ ، روضة­ التسلیم ­یا تصورات، تصحیح ولادیمیر ایوانف، تهران: نشر جامی، 1363.
    20. ــــــــــــــــ ، مجموعه رسایل، مدرس رضوی (یادبود هفصدمین سال خواجه­نصیرالدین) تهران: نشر دانشگاه تهران، 1335.
    21. فاستر، مایکل ب، خداوندان اندیشه­ سیاسی، ترجمه جواد شیخ­الاسلامی، چاپ سوم، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1370.
    22. کسرایی، محمدسالار و علی پوزش شیرازی، «نظریه گفتمان لاکلا و موفه: ابزاری کارآمد در فهم و تبیین پدیده­های سیاسی»، فصل­نامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره 39، ش 3، پاییز، 1388.
    23. لَندُلت، هرمان، خواجه­نصیرالدین­طوسی، اسماعیلیه، و فلسفه اشراق، ترجمه شهرام خداوردیان، کتاب استاد بشرگزینش حسین­ معصومی­همدانی و محمدجواد انواری، تهران: مرکز پژوهش میراث مکتوب، 1391.
    24. مدرس­ رضوی، محمدتقی، احوال آثار (خواجه­نصیرالدین)، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1354.
    25. مدرسی­زنجانی، محمد، سرگذشت و عقاید فلسفی خواجه­نصیرالدین ­طوسی به انضمام بعضی از رسایل و مکاتبات وی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1335.
    26. مطهری، مرتضی، عدل الهی، چاپ بیست و دوم، تهران: انتشارات صدرا، 1384.
    27. منوچهری، عباسی و دیگران، رهیافت و روش در علوم سیاسی، چاپ پنجم، تهران: نشر سمت، 1392.
    28. موحد، محمدعلی، در هوای حق و عدالت، چاپ دوم، تهران: نشر کارنامه، 1381.
    29. محمدی­منفرد، بهروز، «انسجام اخلاقی و موازنه متأملانه گسترده»، تهران: دوفصل­نامه پژوهش­های معرفت­شناختی، ش13، بهار و تابستان، 1396.
    30. ناظرزاده کرمانی، فرناز، اصول و مبادی فلسفه سیاسی فارابی، تهران: دانشگاه الزهرا  "، 1376.
    31. هوارت، دیوید، «نظریه گفتمان»، ترجمه علی­اصغر سلطانی، فصل­نامه علوم سیاسی، ش دوم، 1377.
    32. ــــــــــــــــ ، نظریه گفتمان، ترجمه امیرمحمد حاجی­یوسفی، [در کتاب روش و نظریه در علوم سیاسی، نوشته دیوید مارش و جری استوکر]، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1378.
    33. یورگنسن، ماریان و لوئیز فیلیپس، نظریه و روش ­در تحلیل گفتمان، ترجمه­ هادی جلیلی، تهران: نشر نی، 1393.
    34. طباطبایی، جواد، زوال اندیشه­ ­سیاسی در ایران، چاپ هشتم، تهران: انتشارات کویر، ویراست جدید، 1387.
    35. ــــــــــــــــ ، درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران، چاپ دوم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1368.
    36. ابوعلی، مسکویه رازی، تهذیب­الاخلاق و تطهیرالاعراق، کتابخانه المکتبه الشامله (کتابخانه مدرسه فقاهت)، بی تا.

    37. Laclau, E. and Mouffe. C, Hegemony and Socialist Strategy: Towards a Radical Democratic Politics, London: Verso, 1985.

    38. Laclau, (Ed), the Making of Political Identities, (Londno: Verso), 1994.