نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
2 زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
رویکردها و شیوههای متعددی برای تبیین ساختار روایتها وجود دارد. رویکرد «کنشی» روایتشناسی، رویکردی قابل انطباق با انواع روایت و ازجمله مقتلهاست. الگوی «کنشی» گرماس بستر روایتشناسی را بر انواع روایتها و از جمله مقتلها هموار ساخته است. بر این فرض در پی انطباق این رویکرد با مقتل تاریخی سرالأسرار پرداختیم و دریافتیم میتوان ساختار کلی این روایت تاریخی راتبیین کرد و با بررسی کنشهای مشارکان و پیرفتهای مقتل مذکور، ساختار کلی این روایت را دریافت.
در شش موقعیت بررسی شده دریافتیم که پیرفتها به چه شکلهایی و کنشگران با چه کنشهایی ظهور میکنند. این مقتل با توجه به اینکه در چند فصل، مشروحِ حوادث را بیان میکند، کنشگران چندگانه و زنجیرههای سهگانه را هر فصل به صورت مجزا دارد که شرح آن در بخش «بحث و بررسی» آمد. در عین حال به سبب انسجام روایی مقتل مذکور، این روایت طرحی کلی نیز دارد. در طرح کلی روایت این مقتل، پیرفت میثاقی عهد بستن کوفیان برای بیعت با امام حسین7 است. پیرفت اجرایی با قیام امام حسین7 و مبارزة ایشان و اصحابش در برابر یزیدیان ظهور مییابد و پیرفت انفصالی را باید در دگرگونی احوال بیعتکنندگان و عهدشکنی آنان جست که در نهایت منجر به جنایات واقعة عاشورا و شهادت امام حسین7 و یارانش میشود.
همانگونه که فصلها با پیرفتهای مستقلشان ظهور کردند، عوامل کنشگر نیز این قابلیت را داشتند که به صورت مجزا ظاهر شوند. در این بین، مشارکان ششگانه گاه در تعداد مشارکان کمتری ظهور مییابند و ادغام میشوند. علت این ادغام، همپوشانی شخصیتهایی است که هم به عنوان کنشگزار و کنشگر و یا هم به عنوان کنشپذیر و کنشگر نمود یافتهاند؛ نظیر روایتهایی که هم کنشگر و هم کنشپذیر امام حسین7 به شمار میرود. در طرح کلی، عاملان اصلی این مقتل نیز بدین شرحاند: کنشگزار خداوند است که به فاعل، فرمان جهاد میدهد. کنشگرِ اصلی یا همان فاعلْ امام حسین7 است که به سوی موضوع ارزشی هدایت شده، دیگران را نیز هدایت میکند. مفعول یا موضوع ارزشی، جهاد و شهادتطلبی است. کنشیاران نیز صحابه و یاران حضرت هستند. ضد کنشگران هم یزید و سپاهیان ابن زیاد و بنی سعد بهشمار میآیند.
همانگونه که هر فصل کنشگران خاص خود را دارد، در این میان کنشگزار، کنشگر و کنشپذیر با نقشویژهها و کنشهایی ثابت ظهور میکنند. موضوع ارزشی نیز متغییر نیست؛ در حالی که عاملانی که با عنوان کنشیار و ضدکنشگر ظاهر میشوند، همواره کنشهای ثابتی ندارند. کنشیاران و ضدکنشگران گاه تغییر کنش میدهند. کنشیار به ضدکنشگر تبدیل میشود و یا به عکس. این تغییر کنش از سازنده به مخرب یا از مخرب به سازنده نمایان میشود. در این بین مهمترین کنشیارانی که به ضدکنش تبدیل میشوند، شیعیان کوفه و سرکردگان قبایلی هستند که بیعت خود را میشکنند. حر و خانوادهاش نیز در شمار اهم ضد کنشگرانی است که به کنشیار تغییر وضعیت میدهند.
کلیدواژهها