نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری ادبیات عرفانی دانشگاه قم
2 استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه قم
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجه
وجود شیخ و مقام و جایگاه او، یکی از ارکان اساسی عرفان اسلامی در رسیدن سالک به مراحل کمال و طی کردن منازل و مقامات عرفانی است. کلمه شیخ که با واژگانی چون: استاد، انسان کامل، باب، پیر، غوث، قلب، مراد و .... مترادف است، از آنجایی اهمیت مییابد که بسیاری از عرفا، وجود شیخ را در هدایت قوم مانند وجود پیامبر در هدایت امت میدانند؛ یعنی همـانطور که پیامبـر با ظاهر سـاختن معجـزات، مأمـور به هـدایت مـردم است و آنان را برای رساندن به سعادت حقیقی یاری میدهد، شـیخ نیز که ولی حقیقی به شمار میآید، با مخفی کردن کرامات خویش و دسـتـگیـری از رهـروان و طالبان رسـیدن به حضرت حق، آنان را در این راه راهنمایی میکند؛ لذا سالک مرید مانند طفلی در برابر پدر و مادر، تحت ولایت شیخ قرار میگیرد تا با اجرای اوامر ونواهی او، به مراتب کمال حقیقی واصل گردد.
ضرورت وجود شیخ و اهمیت جایگاه او در طریقت کبرویه نیز بسیار بارز است. مشایخ بزرگ کبرویه مانند نجمالدین کبری، مجدالدین بغدادی و نجمالدین رازی نیز در آثار عرفانی خویش به این مهم پرداختهاند. بررسی اثر اصلی هر یک از این سه عارف و تطبیق آن با منابع شیعی، نشان داد که وجود شیخ برای هدایت سالک و ولایت باطنی شیخ بر او، از اهم شرایط برای رسیدن به کمال حقیقی است. شیخ در آثار هر سه عارف، با ویژگیهایی چون: داشتن نیروی باطنی خارقالعاده، هادی و مراد مطلق در هدایت مرید، سخاوت، زهد، واعظ، معتقد به اهل سنت و جماعت، دارای عقل دینی، شجاعت، پاکدامنی، علو همت، بردباری، گذشت، حسن خلق، کرم، توکل، تسلیم محض در برابر خواستههای حق، رضا به قضا و قدر الهی، وقار، سکینه، ثبات و هیبت همراه است که در روایات شیعه و عارفان این مذهب نیز برخی از این ویژگیها دیده میشود. همچنیـن هر سـه عارف، به احتیاج سـالک به شیـخ در همـه مراحل سلوک اشاره کردهاند؛ زیرا سالک فاقد اخـتـیـار اسـت و کاملاً تـحـت ولایت شـیـخ قرار دارد، حتـی اگر به درجـات والا برسـد. شیـخ چون به اصـل حقیقت رسیده، از مجتهد دینی بالاتر است و تمام احکام وی مطاع است. شیخ در طریقت کبرویه، راه کعبه حقیقت را نشان میدهد و سالک را در هنگام پدید آمدن شبهات و زلّات، از مهالک نجات میدهد و همچون طبیبی حاذق، امراض قلبی او را معالجه میکند و او را از افتادن در مهلکه حلول و اتحاد و الحاد رهایی میبخشد. همچنین شیخ ترجمان زبان غیب الهی برای سالک است و قلبش مانند آیینه، انوار عوالم غیب را در دل سالک منعکس میسازد و او را از حقایق آگاه میکند.
موضوع دیگر ذکر است که در طریقت کبرویه اهمیت فراوان دارد و هر یک از سه عارف یادشـده، در هـر مرحله و مقـام عرفانی، سـالک را ذکـری تلقین میکنند تا او را از آن مرتبه به سلامت عبور دهند. همان کـه در منـابع شیعی نیز دقیقاً به اهمیت آن در رسیدن بنده به سعادت حقیقی اشاره شده و امامان و به پیروی از آنان عارفان شیعی اهمیت بسیاری برای ذکر و چگونگی به جا آوردن آن قائل شدهاند. گفتنی است ذکـر به دو صـورت زبانی و قلبـی مطرح شـده و ذکـر شریف لا اله الا الله در طریقت کبرویه، از اذکار دیگر اهمیت بیشتری دارد و مشایخ آن در همه مراحل بدان تمسک جستهاند؛ در نتیجه، شاخصهایی مشخص برای پیروان این طریقت برای یافتن شیخی کامل در مراحل سیر و سلوک وجود دارد. در مجموع، در بررسی آثار سه عارف یاد شده و تطبیق آن با منابع شیعی، مشخص گردید که ویژگیهای مشترکی در طریقت کبرویه با روایات شیعی و سخنان امامان و عارفان این مذهب درباره صفات شیخ و رهبر وجود دارد که نشاندهنده نقش و جایگاه ویژه مرشد کامل در دستگیری و راهنمایی افراد دیگر است. از سه موضوع یادشده (شیخ و حق، شیخ و خویش و شیخ و سالک) که در این پژوهش بررسی گردید، سهم نجمالدین رازی در مرصادالعباد در تکامل موضوعات یادشده بسیار بیشتر و بارزتر است.
کلیدواژهها