امکان سنجیِِ کثرت گراییِ و شمول گراییِ مذهبی از منظر امامیه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دبیر / آموزش و پرورش

2 رئیس دانشکده فلسفه - دانشگاه ادیان و مذاهب

چکیده

در باب حقانیت و نجات ، سه دیدگاه را می توان در ادیان نشان داد: انحصارگرایی، شمول گرایی و تکثر گرایی، در این مقاله در پی واکاویِ هرکدام از این سه نظرگاه اما نه نوع دینیِ آنها، که نوع مذهبیِ شان، آن هم از منظر امامیه هستیم. شمول گرایانِ مذهبیِ شیعه، براین باورند که تنها یک دین، و در این دین، فقط پیروان یک مذهب بر حق هستند، امّا نجات و رستگاریّ اخروی می تواند قلمروی فراتر از یک مذهب داشته باشد؛ در تبیین این موضع، راه های مختلفی را می توان پی گرفت، ازجمله: آنچه بنابه روایات ما، مایه نجات است(و در اصطلاح، از آنها به "دعائم" تعبیر می شود)چیزی فراتر از اصول دین(به تعبیر متأخران)نیست و اگر در روایاتی ولایت اضافه شده، مقصود امامت شیعی که اختصاصیِ امامیه است، نمی باشد، بلکه ناظر به همان محبت اهل بیت یا مرزگذاشتن با ناصبی هاست. برخی پا را از این فراتر گذاشته، و به رغم نادرست دانستن کثرت گرایی دینی ،از کثرت گراییِِ مذهبی دفاع می کنند؛اینان مستنداتی دارند، از جمله: همانطور که اجتهاد های درون مذهبی داریم و خطا در اجتهاد، فرد را از حریم مذهب بیرون نمی سازد، در سطح کلان هم اختلاف های مذهبی مایه ی خروج از اسلام نخواهد بود. این پژوهش می کوشد به شیوه تحلیلی ، ضمن دفاع از شمول گرایی مذهبی ،به معنای شمول نجات نسبت به مخالفان مذهبی در صورت پایبندی به اصول اسلامی و ناصبی نبودن ، امکان ارائه ی تقریر و تبیینی از کثرت گرایی مذهبی را نیز مطرح نماید.

تازه های تحقیق

بر اساس آنچه گفته شد، بدون آنکه بخواهیم حکمی قطعی صادر کنیم، می‌توانیم بگوییم: هم بنابه ملاحظات عقلی، هم با تغییر نگاه به آیات و روایاتی که در ظاهر، به هلاکت و نارستگاری غیرامامیان حکم می‌کنند (در کنار روایاتی که اساساً نجات و سعادت را در گرو ایمان و عمل صالح می‌دانند، بدون آنکه اشارتی به امامت شیعی داشته باشند)، می‌توان از «شمول‌گرایی»، به معنای برابر نبودنِ حقانیت و نجات یا شمول نجات نسبت به کسانی که باور حق از نگاه ما را ندارند، اما اهل ایمان و عمل صالح هستند و گرفتار عناد و لجاجت نیستند، تبیینی معقول ارائه کرد، هرچند مقبول همگان نیفتد. محور تعیین کننده در اینجا، تفکیک بین کفر، یا مخالفت مذهبی از روی عناد و لجاجت، و یا از روی غفلت و ضلالت است که اوّلی به دوزخ جهنم منتهی می‌سازد و دومی به شرط ایمان به مبدأ و معاد و عمل صالح در چارچوب تعالیمی که به دست می‌آید، راهی دوزخ نمی‌سازد. آیات و روایاتی که ملاک جهنمی شدن را کفر دینی یا مخالفت مذهبی قرار داده، همگی بر فرض عناد و لجاجت حمل می‌شوند.

در اسلام مبحثی تحت عنوان «مستضعفین»، دایرة نجات را‌ از‌ حقانیت وسیع‌تر و گسترده‌تر ساخته و منظور از آن کسانی هستند که چنانچه حـق بـر آنان عرضه شود، آن را می‌پذیرند و در نتیجه، اهـل نجـات خواهـند بـود؛ زیرا اسلام - به معنای عـام‌ - همـان تـسلیم در برابر حق است و کسی‌ که معاند با حق و حقیقت نباشد وقتی اسلام بر او عرضه شود می‌پذیرد. در مقابل، کسـی که با وجود شـناخت حـق‌، عـناد ورزیده، آن را انکار نماید، از زمرة نجات‌یافتگان نخواهد بود. در نتیجه، پیروان دین حق لزوماً اهل نجات نیستند و پیروان دیگر ادیان و مذاهب نیز لزوماً اهل شقاوت نخواهند بود. بنابراین، در مذهب امامیه‌، دیدگاه شمول‌گرایان، که براین باورند که رستگاری محدود به شیعیان نیست و حتی کسانی که از اصول اعتقادی امامیه بی‌خبرند با شرایطی می‌توانند رستگار شوند، وجه و توجیهی معقول پیدا می‌کند، هرچند همچنان باب بحث در این زمینه مفتوح است.

همچنین با تکیه بر برخی از مطالب پیش گفته و توجه به برخی ناگفته‌ها - که در اینجا مجال تفصیل‌اش نیست - می‌توان حتی از کثرت‌گرایی مذهبی نیز تبیینی معقول ارائه کرد. بنا به این تبیین، تکثّری در مصادیق حق و حقانیت صورت نمی‌گیرد، بلکه بر دو مؤلّفه تأکید می‌شود:

1. دعائم و ارکان اسلام که عبارتند از: توحید (که می‌تواند شامل معاد هم بشود)، نبوّت عامّه و خاصه و امامت (نه به معنای شیعی آن، بلکه به معنای متفاهَم و مشترَکِ اسلامی).

2. آنچه در بند اول آمده، دارای اصول یا امّهاتی و فروع یا تفاصیلی است. به تعبیر دیگر، هم عقاید اسلامی و هم احکام و اخلاقیات اسلامی که تکلیف حوزة عمل را معین می‌کنند، به دو بخش اصول (اعتقادی و عملی) و فروع (اعتقادی و عملی) تقسیم می‌شوند و آنچه ملاک اسلامیت است، همان اصول و امّهات است و مابقی، یعنی فروع را عرصة اجتهاد و استنباط تلقّی می‌کنیم. بنابراین، با دو نوع اجتهاد مواجهیم: اجتهاد در فروع عملی و فقهی و اخلاقی، و اجتهاد در فروع اعتقادی و کلامی، و همان‌گونه که اجتهادِ درون‌مذهبی را معذِّر می‌دانیم و خطا در اجتهاد را موجب خروج از مذهب نمی‌شماریم، معتقدیم اجتهادهای کلانِِ مذهبی عذرآفرین هستند و به خطا رفتن در آنها موجب سلب عنوان و حقیقت اسلام نمی‌گردد.

کلیدواژه‌ها


قرآن
سیدرضی، نهج‌البلاغه، ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1. آزادیان، مصطفی، آموزة نجات از دیدگاه علامه طباطبائی;، چ دوم، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی;، 1384.
2 . آقانوری، علی، «حدیث افتراق؛ نقل‌ها و پیامدها»، هفت آسمان‌، ش 18، 1382.
3. ابن‌حنبل، احمد، المسند، دارصادر، بیروت، بی‌تا.
4. ابن سینا، حسین بن عبدالله، الإشارات والتنبیهات،‌ ج3، نمط هفتم‌، شرح خواجه نصیر‌، تحقیق سلیمان دنیا، قاهره، نشر المعارف، 1119.
5. ابن‌ وزیر‌، محمّد بن ابراهیم،العواصم من القواصم، بیروت، مؤسسة ‌الرساله‌، 1406.
6. ابـن‌حزم، عـلی بن احـمد،الفـصل فـی الملل والاهواء والنحل، تحقیق محمّد ابـراهیم نـصر و عبدالرحمن، 1416.
7. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضره، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1378ق.
8. حکیمی، محمّدرضا، محمّد، علی، الحیاه، ترجمة احمد آرام، چ نهم، قم، دلیل ما، 1386.
9. حکیمی، محمّدرضا، بـدایة الفـرق نـهایة المـلوک، بیروت، دارالفـردوس، 1410ق.
10. حلّی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، قم‌، مؤسسه دارالهجره، 1407.
11. حمصی‌، المنقد من التقلید، قم، مؤسسة النشر الإسلامی‌، 1412ق.
12. خمینی‌، روح‌الله، الطهاره، نجف اشرف‌، مطبعة الآداب، 1389ق.
13. راغب اصفهانی، حسین، مفردات الالفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، بیروت، دارالشامیه، 1412.
14. زیعلی، تخریج الاحـادیث والآثـار، بـه کـوشش سـلطان بـن فهد‌، ریاض، دار‌ ابن‌خزیمه‌، ؟؟؟؟.
15. شریعتمداری‌، حمیدرضا، «جایگاه اعتقادی امامت در تشیّع» (مقاله 2)، معارف کلامی شیعه؛ کلیات امامت، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب و سمت، 1393.
16. شهید ثانی‌، زین‌الدین بن علی، حقایق الایمان، تحقیق سیدمهدی رجائی، قم، مکتبة آیة‌الله العظمی المرعشی النجفی، 1431.
17. صدوق‌، محمّد بن علی، الهدایة فی الاصول و الفروع‌، تحقیق مؤسسة الامام الهادی7‌، قم، مؤسسه الامام الهادی7، 1376ش.
18. ــــــــــــــــــــــــــ ، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، چ سوم، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1416.
19. طباطبائی، محمدحسین، المیزان‌، ترجمة سیدمحمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1363.
20. طوسی، نصیرالدین، تلخیص المحصل، چ دوم، 1405، سایت مدرسه فقاهت، 12/8/1396.
21. فراهیدی، خلیل بن احمد،  العین، تحقیق مهدی فخرومی و ابراهیم سامرائی، قم، دارالهجره، 1410.
22. قدردان قراملکی، محمدحسن، «کافر مسلمان و مسلمان کافر»، کتاب نقد، ش4، 1376.
23. قرشی، سیدعلی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1371.
24. کلینی، محمّد بن یعقوب، الکافی، چ دوم، تهران، اسلامیه، 1362.
25. لاهیجی، ملاعبدالرزاق، سرمایة ایمان در اصول اعتقادات‌، تصحیح صادق لاریجانی آملی، تهران، الزهراء، 1362.
26. متقی هندی، عـلاءالدین عـلی، کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح و تعلیق‌ شیخ‌ صفوة‌ السقا، بیروت، مؤسسة الرساله، 1413.
27. مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403.
28. مطهّری‌، مرتضی، عدل الهی، چ دوم، تهران، صدرا، 1378.
29. مفتاح، احمدرضا، «جایگاه ولایت و عمل در نجات از نظر شیعه»، هفت آسمان، ش36، 1386.
30. هیتمی، عـلی‌ بن‌ ابی‌بکر‌، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دارالکتب العربی، 1402.