محمود گاوان وزیر گم‌نام شیعی در دکن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشگاه تهران

چکیده

محمود گاوان، وزیر برجستة ملوک بهمنی، از خانوادة اشرافی گیلان بود. پس از توطئه و دسیسه‌چینی برخی امرای گیلان علیه او، به دکن مهاجرت کرد و پس از مدت کوتاهی به دربار بهمنیان راه یافت. او با نشان دادن نبوغ نظامی و سیاسی خویش، مورد توجه آنان قرار گرفت و پس از مدتی منصب وزارت را از سوی آنان دریافت کرد. محمود گاوان در دورة وزارت خویش، خدمات شایسته‌ای انجام داد. اقدامات وی در تحوّلات سیاسی و فرهنگی دورة ملوک بهمنی تأثیرگذار بود، به‌گونه‌ای که این دوره را به یکی از درخشان‌ترین دوران حاکمان مسلمان در دکن تبدیل نمود. سیاست‌های نظامی و لشکری وی منجر به تثبیت مرزهای قلمرو ملوک بهمنی گردید. این امر نه تنها حکومت بهمنیان را از انحطاط زودرس نجات بخشید، بلکه منجر به برقراری امنیت و رشد اقتصادی در این دوره گردید. محمود گاوان در شرایط مساعد و مناسب سیاسی، به توسعة فرهنگ و تمدن اسلامی پرداخت. اقدامات فرهنگی وی در جهت تقویت زبان فارسی و تشیّع بود. وی از لحاظ اعتقادی نیز بر فرماندهان نظامی خویش تأثیر گذاشت و زمینه را برای اعلام تشیّع به عنوان مذهب رسمی در دکن فراهم نمود.

تازه های تحقیق

ملوک بهمنی به عنوان حاکمان مستقل مسلمان بر بخش‌هایی از دکن حکومت داشتند.آنان با بهره‌گیری از افراد کاردان و برجستة نظامی و حکومتی، زمینة تثبیت حکومت خویش را فراهم کردند. سیاست جذب مهاجران لایق و با کفایت از سوی آنان، دربار بهمنیان را آمادة پذیرش مسلمانان برجسته و دانشمند نموده بود. از این‌رو، مسلمانان، اعم از شیعیان و اهل تسنّن، از کشورهای اسلامی وارد دکن می‌شدند. این امر اگرچه به تقویت ملوک بهمنی انجامید، اما منجر به بروز تعارض طبقاتی به شکل اختلافات داخلی میان مسلمانان مهاجر (شیعه و سنّی) گردید. هنگامی که محمود گاوان به دکن مهاجرت نمود، اختلافات میان مسلمانان و سنّیان همچنان وجود داشت. از این‌رو، حضور کسی که بتواند به اختلافات مذکور خاتمه دهد و میان قوا تعادل و توازن برقرار کند، حایز اهمیت بود. در چنین شرایطی، محمود گاوان با برخورداری از ویژگی‌های بارز اخلاقی، مانند شجاعت، انصاف، بخشش و توجه به فقرا، تجارت، وفاداری به حکومت و آگاهی به امور سیاسی، علمی و فرهنگی، از سوی سلطان همایون‌شاه بهمنی به سمت وزارت منصوب شد. انتخاب مذکور، که با دوراندیشی سلطان بهمنی روی داد، برای مدتی حکومت بهمنی را در شرایط آرام سیاسی قرار داد. محمود گاوان با اعطای یکسان‌ِ مناصب حکومتی به نیروهای مختلف اجتماعی (سنّیان و شیعیان)، به اختلافات دیرینة آنها خاتمه داد. این اقدام موضع‌گیری‌های احتمالی صاحب‌منصبان حکومتی را نسبت به محمود گاوان خنثا نمود. شایستگی‌ها و پیروزی‌های وی در لشکرکشی‌های نظامی و اصلاحات اداری و حکومتی، منجر به آرامش مرزها گردید. در این میان، مرزهای غربی علاوه بر اهمیت سیاسی، دارای اهمیت اقتصادی بود؛ چنان‌که از دست دادن آن به منزلة رکود اقتصادی حکومت بهمنی به شمار می‌آمد. محمود گاوان با خاتمه دادن به ناامنی و دزدی‌های دریایی در این منطقه، کنترل اوضاع اقتصادی و تجاری سواحل غربی را به‌دست گرفت. این امر منجر به افزایش فعالیت‌های تجاری و درآمد اقتصادی گردید. مکاتبات با سرزمین‌های اسلامی نیز از جمله سیاست‌هایی بود که محمود گاوان آن را به‌کار گرفت. وی بدین طریق، ملوک بهمنی را به همسایگان و سرزمین‌های اسلامی معرفی کرد. ذکر قدرت نظامی ملوک بهمنی و پیروزی‌های آنان در نبردها در این نامه‌ها، نه تنها طرف‌داران ملوک بهمنی را به تقویت روابط تشویق کرد، بلکه بدین وسیله، با اعلام تفوّق نظامی آنان، حملات احتمالی از سوی دشمنان ملوک بهمنی دفع ‌گردید.

شرایط آرام سیاسی، که با تلاش‌های محمود گاوان به‌وجود آمده بود، زمینه را برای فعالیت‌های فکری و فرهنگی مساعد نمود. به بیان دیگر، در شرایط مناسب سیاسی و اقتصادی، امور فرهنگی در مرحلة رشد و رونق قرار گرفت. محمود گاوان در این زمینه، ایفای نقش نمود و به عنوان دانشمند و ادیب برجسته، به تبادلات فرهنگی پرداخت. وی با نگارش کتب فارسی و پرداختن به اشعار و صناعات ادبی، درصدد تقویت و ترویج زبان فارسی در دکن بر آمد. دعوت مکرّر وی از علمای مسلمان، به‌ویژه ایرانی، و تلاش در جذب آنان به دکن، بیانگر ارتباطات فرهنگی است. وی در این زمینه، به تقویت تشیّع نیز پرداخت. نامه‌های متعدد او به سادات سرزمین‌های اسلامی، نه تنها حاکی از علاقة وی به سادات است، بلکه بیانگر این امر است که وی درصدد جذب آنان به دکن بوده است. او پیش از آن، با هدف دیدار با خاندان شاه نعمت‌الله ولی وارد بیدر شده بود. از این‌رو، حضور سادات برجسته در دکن می‌توانست منجر به جذب سایر شیعیان به دکن شود. تشیّع محمود گاوان نه تنها شرایط سیاسی را برای شیعیان آسان نمود، بلکه تمایلات و اعتقادات شیعی وی منجر به آن شد که برخی فرماندهان نظامی، مانند یوسف عادل‌شاه، که تحت نظارت وی رشد یافته بودند، به تشیّع گرایش یابند. آنان در سال‌های پایانی حکومت بهمنیان، در جاگیرها و اقطاع خویش، اعلام استقلال کردند و تشیّع را به عنوان مذهب رسمی قلمرو خویش به رسمیت شناختند.

کلیدواژه‌ها


  1. الف. نسخ خطی

    1. ابن بطوطه، ابوعبدالله محمّد بن ابراهیم اللواتی، رحله، بیروت، دارصادر، 1906.

    2. ابن ماجد السعدی بندر کنگی، شیخ شهاب احمد، الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد، ترجمة احمد اقتداری، تهران، آثار و مفاخر فرهنگی، 1372.

    ب. منابع فارسی

    3. بخاری، شرف‌الدین محمّد بن احمد عیسی بن علی، طبقات محمودشاهی (تاریخ گجرات)، نسخه خطی، کتاب‌خانه دانشگاه آزاد اسلامی علیگر، بدون شماره.

    1. تتوی، قاضی احمد و قزوینی، آصف‌خان، تاریخ الفی، تصحیح علی آل داود، تهران، فکر روز، 1378.

    5. جکجیون داس، منتخب التواریخ، نسخه خطی، دانشگاه اسلامی علیگر، شHdd,6253,27.

    1. الحسینی، خورشاه بن قباد، تاریخ قطب شاهی، نسخه خطی، موزة سالار جنگ، حیدرآباد، ش3534.

    7. خافی‌خان، محمّد‌هاشم، منتخب اللباب، کلکته، بی‌نا، 1925.

    8. رازی، امین احمد، هفت اقلیم، تصحیح محمّد رضا طاهری (حسرت)، تهران، سروش، 1378.

    9. زبیری، میرزا ابراهیم، تاریخ بیجاپور (بساطین السلاطین)، حیدر آباد، بی‌نا، 1310.

    1. سخاوی، شمس‌الدین محمّدبن عبدالرحمن، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، بیروت، مکتبة الحیاة، بی‌تا.
    2. سکندر بن محمّد، مرآت سکندری، تصحیح شیش چند مصرا و محمّد لطف الرحمن، بی‌جا، جامعه بروده، 1961.
    3. شهاب حکیم، علی بن محمود کرمانی، مآثر محمودشاهی، تصحیح نور الحسن انصاری، دهلی، بی‌نا، 1968.
    4. شیرازی، رفیع‌الدین، تذکرة الملوک، نسخه خطی، موزة سالار جنگ، حیدرآباد، ش142/362.
    5. طباطبا، علی بن عزیز الله، برهان مآثر، دهلی، بی‌نا، 1355ق.
    6. طهرانی، آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، بی‌نا، بی‌تا.
    7. فرشته، محمّد قاسم هندوشاه، گلشن ابراهیمی (تاریخ فرشته)، بی‌جا، کانپور، 1301ق.
    8. فریدون پاشا، احمد، مجموعة منشآت السلاطین، بی‌جا، بی‌نا، 1274ق.
    9. کامورخان، محمّد هادی، هفت گلشن الهی، نسخه خطی، کتاب‌خانه دانشگاه اسلامی علیگر، ش1548/E The i / 394.
    10. گاوان، خواجه عمادالدین محمود، ریاض الانشاء، به اهتمام غلام یزدانی، حیدر آباد دکن، بی‌نا، 1948.
    11. گاوان، محمود، مناظر الانشاء، تصحیح معصومه معدن‌کن، تهران، بی‌نا، 1381.
    12. مقیم هروی، خواجه نظام‌الدین احمد بن محمّد، طبقات اکبری، تصحیح محمّد هدایت، بنگال، بی‌نا، بی‌تا.
    13. مکّی، عبدالله بن محمّد عمر، ظفر الواله بمظفّر و آله، تصحیح دنیسن راس، لندن، بی‌نا، 1910.
    14. ملکاپوری، عبدالجبّار، محبوب الوطن (تذکره سلاطین دکن) حیدر آباد، بی‌نا، بی‌تا.
    15. نیمدهی، قاضی عبدالعزیز، طبقات محمودشاهی، نسخه خطی، کتابخانه ویندسور، لندن، ش271.
    16. هالیستر، جان نورمن، تشیّع در هند، ترجمة آزرمیدخت مشایخ فریدنی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1373.

    ج. کتب لاتین

    26. Barbosa, Duarte, The book of Duarte Barbosa, Delhi, 1989.

    27. Devore, n., A Short History of Persian Literature, Poona, 1961.

    28. Nikitin, Afanasy, "The Travels of Afanasy Nikitin", in India in the Fifteenth Century, Bing a Collection of Narratives of Voyages to India , by R.H. Major , London, 1979.

    29. Pipakranjanpas., Economic History of the Deccan, (from the first to the sixth century a.d), Delhi, 1969.

    30. Schotten, M. Elizabet, Indian–Islamic Architecture, The Deccan, 1347.

    31. Sherwani, H.K., Cultural Trends in Medieval India, London, 1968.

    32. Sherwani, H.K., The Bahmanis of the Deccan , Hyderabad,1953.

    33. Yazdani, Bidar, It,s History and Mounuments, London, 1947.

    د. مقالات لاتین

    34. Bahacker, Mohammed Redha and Bernadette, "Qalhat", in: Arabian History (The Journal of Oman Studies), Ministry Heritage and Cultur, Sultanate of Oman, 2004, v.13.

    35. Marshall, J.,"The Monuments of Muslim in India",in: Cambridge History of India, Delhi, 1958, vol.3.

    36. Nadvi, Suleyman, "Muslim Colonies in India Befor the Muslim Conquest", in: Islamic Culture ,Hyderabad, july, 1984.

    37. Wajahat Husain., " Mahmud Gawan", in: Journal of Asiatic Society of Bengal, Calcutta, 1939, v.1

    38. Haig.W.,"Religion of Ahmad shah wali Bahmani", in: Journal of Royal Asiatic Society, 1924, v.xvi.