بازنمایی فرهنگ و هنر شیعی در سفرنامه «بنجامین»

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه تاریخ دانشگاه الزهرا

2 دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف اسلامی

چکیده

سفرنامه، در حقیقت مجموعه‌ای مکتوب از مشاهدات و گزارش‌های یک مسافر است که مبتنی بر دیدگاه خاص و آرا و عقاید وی از پدیده‌های اجتماعی و اوضاع
اقتصادی ـ سیاسی یک جامعه می‌باشد؛ جامعه‌ای که او در مدت زمانی کوتاه شاید فقط به جزئیات آن پرداخته است؛ جزئیاتی که هرچند در نظر مورخان هم‌عصر سفرنامه‌نویس اهمیت چندانی ندارد، برای تاریخ‌نگاران نسل‌های بعدی، به دلیل بازسازی موقعیت‌ها و مواضع سیاسی، اقتصادی و به‌ویژه اجتماعی و فرهنگی گذشته، از جایگاهی برجسته برخوردار است. ازاین‌رو، می‌توان آن بخش از سفرنامه را که به مشاهدات مستقیم سفرنامه‌نویس مربوط است، سفری تاریخی به شمار آورد.
جایگاه تشیع و شیعیان، هنوز در این سفرنامه‌ها به‌درستی کاویده نشده است؛ ازاین‌رو، با توجه به این نیاز و اهمیت اطلاعات این سفرنامه‌ها دربارة شیعه، که می‌توان آنها را نخستین پایگاه شیعه‏شناسی غربیان دانست، در این مقاله به کاوش در یک سفرنامه با رویکرد شیعه‌شناختی پرداخته‌ایم. فرهنگ و هنر شیعی، اگرچه امری جدا از فرهنگ و هنر اسلامی نیست، در دوره‌های قدرت سیاسی و فرهنگی شیعیان در ایران، هویت و انگاره‏های معنوی ویژه‏ای داشته است. در این نوشتار، تلاش بر آن است که با تمرکز و تأملی فرصت‌شناختی بر ابعاد مختلف تشیع و شیعیان در سفرنامة بنجامین، صاحب‌نظران به تأمل و ژرف‌نگری بیشتر در این عرصه فرا خوانده شوند.

تازه های تحقیق

سفرنامة بنجامین با نام ایران و ایرانیان، یکی از بهترین سفرنامه‌های روزگار قاجار، از نظر وسعت مطالب می‌باشد. این سفرنامه منبعی ارزشمند در بازشناخت باورها و آداب و رسوم شیعیان روزگار قاجار در ایران است. توجه نویسنده به مسائل و ویژگی‌های فرهنگی، قومی، مذهبی و فرقه‌ای، نشانگر دقت و تیزبینی وی در نگاه به جامعة مورد مشاهده است؛ به‌گونه‌ای که دقت و ریزبینی وی، الگوی خوبی برای پژوهشگران فرهنگی، به‌ویژه مردم‌شناسان به شمار می‌آید؛ زیرا کمتر موضوعی را می‌توان یافت که از دید بنجامین مخفی مانده باشد.

تجلی هنر و صنعت ایرانی با رویکردی مبتنی بر آموزه‌های شیعی، از جلوه‌های بیشتری در این سفرنامه برخوردار است. گزارش عالی‌ترین شاخه‌های هنری با محتوایی مبتنی بر عقاید شیعی در آثار این دوره، نشانگر این واقعیت مهم‌اند که هنرهای مبتنی بر انگاره‌های شیعی، جایگاه خود را در تمدن اسلامی بازیافته‌اند. این سفرنامه، همچون بسیاری از کتاب‌ها، خالی از کاستی نیست و لازم است برخی از تحلیل‌های آن، با دقت بیشتر و مراجعه به کتاب‌های دیگر بررسی شوند.

کلیدواژه‌ها


  1.  

    1. اسماعیلی، علیرضا، «پرتوهای تلاش»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شمارة 125، مهر 1387.
    2. اقبال آشتیانی، عباس، میرزاتقی‌خان امیرکبیر، به اهتمام ایرج افشار، تهران، توس، بی‌تا.
    3. انصاف‌پور، غلامرضا، ایران و ایرانی به تحقیق در صد سفرنامة دوران قاجاریه، تهران، کتاب‌فروشی زوار، 1363.
    4. بلهر، سفرنامة بلهر (جغرافیای رشت و مازندران)، به کوشش علی‌اکبر خداپرست، تهران، توس، 2536.
    5. بنجامین، ساموئل گرین، ایران و ایرانیان عصر ناصرالدین‌شاه، ترجمة حسین کردبچه، تهران، سازمان انتشارات جاوید، 1363.
    6. ــــــــــــــ ، ایران و ایرانیان، به اهتمام رحیم رضازاده ملک، تهران، آفتاب، 1363.
    7. بینا، علی‌اکبر، تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران، ج2، تهران، دانشگاه تهران، 1348.
    8. پیروب، ژوبر، مسافرت به ارمنستان و ایران، تبریز، کتاب‌فروشی مهر، 1347.
    9. چهرازی، منصور، «سیری در سفرنامة بنجامین، نخستین سفیر ایالات متحده در ایران»،  کتاب ماه، تاریخ و جغرافیا، سال سوم، شمارة 9، تیرماه 1379.
    10. حسین‌زاده شانه‌چی، حسن، «سفرنامه‌نویسی خاورشناسان و تشیع ایرانی در آنها»، مجموعه مقالات نخستین همایش بین‌المللی تشیع و خاورشناسان، قم، خاکریز، 1388.
    11. رضازادة ملک، رحیم، تاریخ روابط ایران و ممالک متحدة آمریکا، تهران، طهوری، 1350.
    12. سپهر، محمدتقی لسان‌الملک، ناسخ التواریخ، ج3، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، 1364.
    13. سیوری، راجر، ایران عصر صفوی، ترجمة کامبیز عزیزی، تهران، نشر مرکز چاپ، 1376.
    14. شهیدی، عنایت‌الله، و علی بلوکباشی، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، از آغاز تا پایان دورة قاجار در تهران، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1380.
    15. فاروقی، فؤاد، سیری در سفرنامه‌ها، تهران: مؤسسة مطبوعاتی عطایی، 1361.
    16. ممهید، محمدعلی، پژوهشی در تاریخ دیپلماسی ایران، تهران، میترا، بی‌تا.
    17. مؤذنی، علی‌محمد، «جهانگردی و سفرنامه‌نویسی در اسلام و ایران»، مجلة مجموعه زبان و ادبیات، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، پاییز و زمستان 1375، شمارة 39 و 40.