نقش و اهمیت مذهبی، فرهنگی و اجتماعی راه عتبات (قم - قصرشیرین) با تکیه بر رفت و آمد زائران شیعی در دورة قاجار

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد تاریخ ایران

2 استادیار گروه تاریخ دانشگاه اراک

چکیده

جادة قم- قصرشیرین یکی از راه‌های اصلی و مهم در تاریخ ایران دورة اسلامی است. این جاده در دورة قاجاریه به سبب شرایط سیاسی آن دوره، به‌ویژه بهتر شدن روابط ایران و عثمانی، اهمیت بیشتری یافت. برخی از بنیادی‌ترین افکار جدید و غربی از این مسیر به ایران راه یافت. نوشتار حاضر به نقش و اهمیت اجتماعی، فرهنگی و مذهبی راه قم - قصرشیرین می‌پردازد.
برای بررسی این موضوع، این مقاله با استفاده از شیوة «تحلیلی - توصیفی» و بهره‎گیری از منابع این دوره، به این موضوع پرداخته ‎است و به عبارت دیگر، کوشیده است نشان دهد که راه قم ـ قصرشیرین در دورة قاجار، مهم‎ترین راه داخلی ایران تا سرحدات غرب کشور بوده است. این راه به سبب نقش‌های متنوّعی که داشت، تأثیر همه‎جانبه‎ای در حیات فرهنگی و مذهبی سکونتگاه‎ها و منازل واقع‎شده در طول مسیر بر جای گذارده است.

کلیدواژه‌ها


مقدّمه

ایران راه‎های متعددی برای ارتباط با کشورهای اطراف و کشورهای اروپایی در دورة قاجار داشت که مهم‎ترین آن، جادة قم ـ قصرشیرین بوده است. اهمیت اجتماعی، فرهنگی و مذهبی این راه به روابط دو دولت قاجار و عثمانی برمی‎گشت. روابط نامناسب ایران و عثمانی در دورة قاجاریه ادامه ‎یافت و درگیری‎های متعددی میان سپاهیان دو دولت روی ‎داد. در زمانی که این رابطه بهبود پیدا‎ می‎کرد، چون این راه قسمتی از راه حج بود، جمعیت پرشماری برای رفتن به حج، از این مسیر عبور می‌کردند و طلاب فراوانی برای ادامة تحصیل به عتبات می­رفتند. کتاب­های پرشماری از ایران به عتبات و بعکس انتقال می­یافت. در این زمینه، هیچ پژوهشی انجام نشده است که تمام ابعاد اجتماعی، فرهنگی و مذهبی یک مسیر را در نظر بگیرد، غیر از کتاب از قصرشیرین به طوس که در دورة رضاخان چاپ شده است و بعضی از شهرهای این مسیر را در بردارد و فقط موقعیت جغرافیایی مسیر از نظر وجود کوه، دره و رودخانه در آن بحث شده است.

در نوشتار حاضر، این فرضیه بررسی می‎گردد که مسیر قم ـ قصرشیرین تأثیرهای خاص فرهنگی و مذهبی بر شهرهای مسیر گذاشته است. از مسیر مذکور، طبقات گوناگون اجتماعی استفاده می­کردند. و به ظن قوی، رفت و آمدهای کاروان‌های زیارتی طلاب و روحانیان در این مسیر، بر حیات فرهنگی، مذهبی و اقتصادی شهرها، سکونت­گاه‎ها و منازل مردم تأثیر داشته است.

 

تاریخچة راه قم - قصرشیرین

تاریخچة راه قم ـ قصرشیرین را از دورة صفویه پی می‎گیریم که به علل گوناگون، دوران اهمیت‎یافتن این مسیر از عصر صفویه آغاز می‎شود.

سلسلة صفویه زمانی تأسیس شد که دولت عثمانى در اوج قدرت بود. توسعة روزافزون قلمرو عثمانی­ها در مغرب ایران و تجاوز ازبکان به خراسان، ایران را با خطر تجزیه و تقسیم آن بین ترکان عثمانى و ازبکان مواجه ساخته بود.

صفوّیه تحت لواى مذهب شیعه، این خطر را از بین بردند و استقلال ارضی و وحدت سیاسی ایران را واقعیت بخشیدند. (راوندی، 1382، ج‌8، ص47) این امر منجر به بروز جنگ‌هایی میان ایران و عثمانی شد. با این حال، هرگاه آتش جنگ و خصومت فروکش می‌کرد مجالی برای مناسبت‌های تجاری فراهم می‌آمد. اما مهم آن است که ترکان با وجود همة نابسامانی‌ها و منازعات سیاسی و برخوردهای نظامی، تلاش می‌کردند تا ابریشم مورد نیاز کارگاه‌های پارچه‌بافی بورسه را از مسیر قم - قصرشیرین تأمین کنند. آن­ها در تلاش‌های اقتصادی‌شان، حتی از وارد آوردن فشار سیاسی - نظامی مضایقه نمی‌کردند. عثمانی‌ها پس از جنگ چالدران و تسخیر بغداد، بر راه قم - قصرشیرین تسلط کامل یافتند تا از این راه، همچنان ابریشم مورد نیازشان تأمین شود. (پژوهش کمبریج، 1380، ص‌227) در اواخر قرن شانزدهم، با توجه به اهمیت شهر تبریز و به ویژه پس از روی کار آمدن سلسلة صفویه و رونق گرفتن راه تجارتی تبریز- قزوین- قم- کاشان - اصفهان، از اهمیت اقتصادی مسیر قم - قصرشیرین تاحدی کاسته شد. (گروته، 1369، ص‌183)

در زمان ضعف و فتور دولت صفویه تا روی کار آمدن نادرشاه، دورة رکود و بی‌رونقی راه قم - قصرشیرین رقم ‌خورد، تا آنکه نادرشاه موفق به تشکیل سلسلة افشاریه شد. نادر نیز رویة دولت صفویه را با عثمانی در پیش گرفت و سه بار به بغداد لشکر کشید، تا آنکه پس از تشکیل انجمن دینی نجف، پیشنهادهای نادرشاه مبنی بر لزوم رعایت حقوق تجاری بازرگانی ایرانیان توسط عثمانی و بسته‌شدن معاهدة زهاب روابط دوستانه برقرار گردید و دوباره راه قم - قصرشیرین رونق یافت. (نصیری، 1364، ص‌13) پس از نادرشاه، به سبب بروز هرج و مرج، رونق این راه دوباره دچار رکود گردید. اما با روی کار آمدن کریم خان و برقراری صلح و آرامش، مجدداً پای اروپاییان به ایران باز شد (هوشنگ مهدوی، 1388، ص174) و راه‌ها بسیار امن گردید. گزارش کنسول فرانسه در بغداد، حاکی از آن است که امنیت راه‌ها مجدّداً برقرار شده بود و کاروان‌های تجارتی و زیارتی بسیاری در این مسیر آمد و شد می‌کردند، تا آنجا که پانزده الی بیست هزار خانوادة ایرانی، که تا آن زمان در بغداد زندگی می‌کردند، تصمیم به بازگشت به ایران گرفته بودند. (هادی هدایتی، 1334، ص210)

مطالب موجود در منابع دورة قاجار نشان می‌دهد که در این دوره، امنیت و آبادانی راه‌ها مطمح نظر خاص بوده و توجه به راه‌ها در دوره ناصرالدین شاه چشمگیر بوده است. (هانری بایندر، 1370، ص390) او علاقة قابل توجهی به بازسازی و مرمّت راه‌ها داشت. وزیر انطباعات آن عصر، که در جریان تمام فعالیت­های درباری بود، یادداشت­های خوبی در این باره بر جای گذاشته است. وی می‌نویسد: برای ساختن راه تهران به جنوب، ناصرالدین شاه یک­صد هزار تومان اختصاص داده است که یک راه از تهران به محمره ساخته شود. (اعتمادالسلطنه، 1377، ص55) ساختن و پرداختن تمام خط راه عتبات عالیات از تهران تا خانقین به دست «مسیو کاستگرخان»، که همة راه را مسطّح و هموار و عرّاده‏رو کرد، پیش از سفر ناصرالدین شاه به کربلا صورت گرفت. (اوژن اوبن، 1362، ص‌352)

نوسازی کاروان­سراهاى واقع در این راه، که در سال 1287 هـ . ق صورت گرفت، نمونه‌ای از توجه خاص به راه عتبات در این دوره به حساب می‌آید. (ادیب الملک، بی‌تا، ص62) در این مسیر، تعداد زیادی کاروان­سرا وجود داشت که همة آن­ها در یک اندازه و به یک میزان اهمیت نداشت. دو کاروان­سرای «حوض سلطان» در قم و کاروان­سرای «ماهی‌دشت» در کرمانشاه مهم‌ترین و پررونق‌ترین کاروان‌های احداث شده در این مسیر بود (فلاندن، 2536، ص‌187) کاروان‏سراهای این دوران در شیوة ساخت، نسبت به ادوار گذشته، چندان متفاوت نبود. اجزا و بخش‌های کاروان­سراها همچنان شامل بار‏بندها و اتاق‏هایی بود که گرد حیاط ساخته می‌شد. در پشت‏ این غرفه‏ها، فضای تالار مانندی برای نگه‏داری چهارپایان و احشام تعبیه ‌می­گردید. در مجموع، تمام این مجموعه به وسیلة دیوارها و برج‏های بلندی که به منظور تأمین امنیت ایجاد می‌شد، محصور می‌گشت. نکتة مهم برای کاروان‌ها، حفظ امنیت جانی و مالی اهالی کاروان‌هایی بود که به آنها وارد می‌شدند و تمهیدات فیزیکی انسانی خاصی برای افزایش امنیت به کار بسته می‌شد؛ از جمله اینکه کاروان­سراها تنها دارای یک راه خروجی و ورودی داشتند تا نظارت لازم صورت پذیرد. (ماکسیم سیرو، 1949، ص60)

در زمینة تأمین امنیت، برای مسافران دولتی و سیّاحان خارجی گذرنامة همراه کاروان صادر می­شد که مهمور به مهر دولتی بود تا نشان دهد آن­ها دارای مصونیت امنیتی و سیاسی خاص هستند. البته کاروان‌های دولتی غالباً با خود سلاح حمل می‌کردند تا در صورتی که مورد حملة راهزنان قرار گرفتند، بتوانند از خود و اموال و اثاثیة کاروان دفاع و محافظت کنند. (هیزش بروگش، 1367، ص‌276) در مناطقی که اهمیت سوق‌الجیشی بیشتری داشت، از قراسواران خاص و توانمند استقاده می­شد. این­گونه محافظان بیشتر در دروه ناصرالدین شاه دیده می‌شدند. (افضل الملک، 1384، ص54) از اقدامات دیگر دولت قاجار، گماشتن سرباز در گردنه‌ها بود. برای مثال، در گردنة اسدآباد، که تمام مسافران مسیر عتبات باید از این گردنه عبور می­کردند، موقعیت مناسبی برای حمله و غارت راهزنان بود. از این رو، قریب شصت تن سرباز برای محافظت از این گردنه در آنجا مستقر می­شدند. (هیزش بروگش، 1367، ص299) در انتهای مسیر قم - قصرشیرین، وظیفة مهم تأمین امنیت به طایفه­ها و یا اهالی منطقه­ای خاص سپرده می­شد. (اعتصام الملک، بی‌تا، ص‌12)

در دورة کریم­خان نیز سه راه عمدة مبادله کالا وجود داشت که مهم­ترین آنها راه قم - قصرشیرین بود. از این راه، شال کشمیر، چیت، پوست بره، ابریشم، تنباکو و مانند آن صادر می‌شد و از طریق عثمانی، محصولات و فراورده‌های اروپایی و منسوجات دمشق و حلب و مواد رنگی و جواهرات و سکه وارد می­گردید. راه قم تا قصرشیرین بیش از آنکه اختصاص به حمل و نقل کالاهای تجاری داشته باشد مورد استفاده زایران قرار می‌گرفت. از سوی دیگر، این مسیر مهم­ترین راه رفت و آمد حاجیان بود. بسیاری از زایران خانة خدا در عین حال که به سفر زیارتی و مذهبی می‌رفتند، از فرصت پیش آمده استفاده نموده، به تجارت نیز می‌پرداختند. این امر به ویژه با توجه به اینکه زایران از پرداخت مالیات و عوارض گمرکی معاف بودند، مشوّق زایران در امر تجارت و یا ارائة خدمات فنی و حرفه‌ای بود. البته این امر مطلوب عثمانی نبود و درصدد ممانعت از آن بود. برای مثال، پاشا لیک بغداد، که می‌خواست این رویه را برهم زند، با کریم­خان زند دچار چالش گردید. (جان پری، 1368، ص357)

در مسیر قم - قصر شیرین، منازل و شهرهای متعددی وجود داشت. ترتیب آن از قم به قصرشیرین این­گونه بود: از قم، که ابتدای راه بود به «تاج خاتون» می‌رفتند. منزل بعدی «سیاوشان» بود که از جنوب به «سلطان آباد» می‌رفت. (ویلز، 1368، ص‌140) منزل‌های بعدی - به ترتیب - بروجرد، نهاوند، ملایر، همدان، اسدآباد، کنگاور (محمد سیف‌الدوله، 1364، ص‌256)، بیستون، ماهی‌دشت، هارون‌آباد، کرند، پایین طاق، میان طاق، پل زهاب، و در نهایت، قصرشیرین نقطة پایانی این راه بود. (ادیب الملک، بی‌تا، ص49)

 

نقش و اهمیت فرهنگی، اجتماعی، مذهبی راه قم - قصرشیرین

به‌طور طبیعی، جاده‌های پر رفت‌و‌آمدی مثل جاده قم ـ قصر شیرین، به‌ویژه به سبب اهمیت دینی آن برای سفر حج و عتبات، می‌توانست راهی برای فرهنگ و مظاهر آن، از جمله شعائر دینی و مذهبی باشد.

دربارة این مسیر، چندین نکته را می‌توان در نظر گرفت:

1. این مسیر برای رفت و آمد حج از عراق به حجاز استفاده می­شد و بنابراین، زایران فراوانی برای حج از این مسیر استفاده می‌کردند.

2. این مسیر همچنین برای زایران عتبات در حدی بسیار گسترده مورد استفاده بود.

3. اهمیت دیگر مسیر برای حمل جنازه‌های افرادی بود که وصیت کرده بودند در «وادی السلام» نجف یا دیگر عتبات دفن شوند. برای انجام این کار، سالانه صدها جنازه از این مسیر به عراق انتقال می‌یافت.

4. این مسیر مورد استفادة طلاب علوم دینی بود که از ایران به عراق رفت و آمد می‌کردند و خود این امر نکتة مهمی در استفادة فرهنگی از این راه است.

5. در نیمة دوم حکومت قاجار، این مسیر همچنین مورد استفادة هیأت‌های خارجی، به ویژه هیأت تبشیری بود.

6. افزون بر این­ها، به صورت طبیعی، کاروان‌هایی مشتمل بر تجّار، هنرمندان و نیز کارگران فنی و فرنگی­ها (‌برای خواندن کتیبه‌های بیستون)، از این مسیر عبور می­کردند و آثاری از خود برجای باقی می‌گذاشتند.

الف. کاروان‌های زیارتی

عبور و مرور کاروان‌های زیارتی در مسیر قم - قصرشیرین از موضوعات مهم در این باره است. با توجه به روایات فراوانی که در متون مذهبی شیعه دربارة اهمیت زیارت اماکن متبرکه، به‌ویژه حرم امام حسین7 ‌وجود دارد، طبیعی بود که سالانه افراد فراوانی از مردم ایران، از نواحی گوناگون، راهی عراق می‌شوند. معمولاً این افراد یک ماه یا بیشتر به عنوان زایر عتبات عالیات در عراق سکنی می‌گزیدند. کاهش و افزایش زایران بیش از هر عاملی وابسته به نوع روابط ایران و عثمانی بود. البته در دورة قاجار برای علاقه­مندان به زیارت عتبات به نسبت ادوار قبل، فرصت مناسب‌تری فراهم شده بود که مهم­ترین عامل آن کاهش روابط خصمانه ایران و عثمانی نسبت به ادوار قبل، به ویژه صفوی بود.

عامل مهم دیگر در رونق گرفتن امر زیارت عتبات و فراوانی کاروان‌های زیارتی، شیعه مذهب بودن اکثریت مردمان ساکن در نواحی واقع در مسیر قم - قصرشیرین بوده (جز در منطقه­ای خاص از کرمانشاه، که گروهی با عنوان «علی اللهی» یا «اهل حق» زندگی می‌کردند.) از این رو، هم به عنوان عملی مذهبی به کاروان‌ها ارائة خدمات می‌شد و هم کاروان‌ها حتی­الامکان به عنوان زایران عتبات تحت امنیت ساکنان آن نواحی قرار می‌گرفتند. (ادوارد براون، 1386، ص‌339-346)

در این کاروان‌ها، افرادی تحت عنوان چاوش یا روحانی بودند که مسائل و موضوعات دینی را برای کاروان اعلام می‌کردند و همچنین چاوش ورود و خروج آن­ها را به شهرها و روستاهای مهم اعلام می‌داشت و این عمل آن­ها موجب افزایش روحیات معنوی و مذهبی در کاروان‌ها و محل­هایی که به آن وارد می­شدند، می­گشت. (ادیب الملک، بی‌تا، ص‌49)

کاروان‌ها معمولاً در انتخاب زمان حرکت دو نکته را در نظر می‌گرفتند: یک فصل سرما، و دیگری برداشت محصولات. بنابراین سفرها بیشتر در پاییز صورت می‌گرفت که هم هوای عراق، ملایم‌تر بوده و هم در ایران کار کشاورزی پایان یافته بود. (گروته، 1369، ص‌152) اما با این حال، در ایام خاص مذهبی، مانند محرّم و صفر و اعیاد، این سفرها بیشتر صورت می‌گرفت. (فرید قراگزلو، 1354، ص‌453)

          بروز بیماری‌های مسری در کاهش کاروان‌ها مؤثر بود. در دهه­های آخر دورة
قاجار، دولت عثمانی و دولت ایران در این مواقع بر سفرهای زیارتی کنترل مختصری
اعمال می‌کردند. حتی گاه به‌طور کلی، راه عتبات را مسدود می­ساختند. (همان،
ص‌218) زایران نیز در مرز معاینة پزشکی می­شدند و از هر کدام از آن­ها مبلغی به عنوان ورودیه دریافت می‌شد. مستمندان از پرداخت این وجه معاف بودند. (اوبن، 1362، ص‌341)

کاروان‌هایی که به زیارت عتبات می­رفتند، فقط ایرانیان نبودند. زایران قفقاز،
افغانستان و آسیای مرکزی نیز برای رفتن به عتبات از همین راه استفاده می‌کردند.
(گروته، 1369، ص‌165) تنها اهالی جنوب از طریق خلیج فارس به زیارت می­رفتند. کاروان‌های قفقازی، افغانی و آسیای مرکزی سفر خود را تنها به عتبات منحصر نمی­کردند، بلکه در راه بازگشت، برای زیارت حضرت فاطمه معصومه " به قم می­آمدند.
(اوبن، 1362، ص‌342-352) اعراب شیعه از بغداد و بحرین نیز برای سفر به مشهد راهی ایران می‌شدند. (فلاندن، 2536، ص‌301) برخی از کاروان­سراها در ایام مخصوص، محل برگزاری روضه‌خانی و تعزیه به مناسبت شهادت امام حسین7 بودند و در ایام محرّم، حرکت دسته­ها طوری تنظیم می‌گشت که از دو سه کاروان­سرا بگذرد و در آنجا از عزاداران استقبال و پذیرایی می­کردند (اعتصام الملک، بی‌تا، ص91) تجّار نامی، بانی مخارج این مراسم بودند.

نقش تجّار از نظر مذهبی مهم بود، به‌گونه­ای که بیشتر آنان به زیارت خانه خدا نایل گشته، در انجام مراسم گوناگون دینی، خود از سردمداران تکایا و گروه­های عزاداری بودند. زایران خانة خدا در این کاروان­سراها با آنان همراه می­شدند. این مراسم علاوه بر تأثیرهای مذهبی، به تقویت وحدت ملّی کمک می‌کرد. (گروته، 1369، ص‌353) این آمد و شد کاروان‌های غیر ایرانی، هم موجب رونق اقتصادی می­شد و هم تبادلات فرهنگی را باعث می‌گردید.

ب. حمل جنازه به عتبات

فقط زندگان نبودند که هر ساله برای زیارت به شهرهای مذهبی می­رفتند. سالیانه تعداد زیادی جنازه نیز به آنجا برده می­شد تا در جوار مزار امامان معصوم: به خاک سپرده شوند. (قاضی عسگر، 1382، ص‌95) انتقال جنازه به عتبات، حتی از سوی شاهان قاجار نیز گزارش شده است. برای مثال، آقامحمّد‌خان باقی­ماندة اجدادش را به عتبات انتقال داد تا در نجف به خاک سپرده شوند. (اعتماد السلطنه، 1367، ج‌3، ص1421) این رویه در سراسر دورة قاجار استمرار داشت و در این دوران، اجساد تعدادی از شاهان و شخصیت‌های بزرگ سیاسی و مذهبی به عتبات انتقال داده شد و مدفن بسیاری از آن­ها مانند آقا محمدخان، مظفّرالدین شاه، احمدشاه و صدر اعظم‌های دورة قاجار، امیرکبیر، میرزا شفیع­خان مازندارانی صدر اعظم، حاج میرزا آغاسی و علمایی همچون ملاّاحمد نراقی و سیداسدالله شفتی در عتبات عالیات است. (قائدان، 1383، ص‌59-157) انتقال اجساد به عبتات به حدی رونق گرفت که در کرمانشاه، کاروان‌هایی پیدا شدند که کار آنها انتقال اجساد به عتبات بود. (بایندر، 1370، ص‌384)

انتقال جنازه‌ها به شرط اطمینان مأموران عراقی از رعایت موازین بهداشتی امکان‌پذیر می‌شد. پزشک کنسولگری ترک، که از سوی شورای بهداشتی اسلامبول در این ایالت نمایندگی رسمی داشت، جنازه‌ها را معاینه می‌کرد. اجازة عبور تنها برای جنازه‌هایی صادر می­شد که حداقل سه سال از تاریخ درگذشت صاحبان آنان گذشته بود و محقق می­شد که جسد کاملاً خشک شده است. (دیولافوا، 1332، ص131)

به‌جز عوارضی که دولت عراق برای ورود هر جنازه دریافت می­کرد، در ولایت کرمانشاه نیز عوارض اخذ می‌شد و عایدات آن صرف بیمارستانی پانزده تختخوابی می‌گردید که در آن شهر، برای مداوا و معالجة زایران بیمار احداث شده بود. این بیمارستان دارای داروخانه، درمانگاه و اتاق عمل بود. ابزار پزشکی و داروهای بیمارستان کرمانشاه را از پاریس وارد می­کردند. (اوبن، 1362، ص‌341)

 ج. رفت و آمد علما و طلاب

علاوه بر موقعیت جغرافیایی کرمانشاه، که از گذشته به سبب قرارداشتن در راه قم - قصرشیرین به یکی از محل‌های مهم عبور و باراندازی کاروان‌های تجاری، زیارتی و سیاسی تبدیل شده بود، هنگامی که محمّدعلی میرزا دولت­شاه به عنوان والی ولایت کرمانشاهان و لرستان و خوزستان و تختگاه سرحد‌دار عراقین انتخاب شد، علایق علمی و مذهبی او سبب گردید هنگامی که کاروان علما و طلاب عازم عتبات به کرمانشاه می‌رسید، او از ایشان استقبال و پذیرایی کند و با حضور آنان، مجالس بحث و تبادل افکار و آرا برپا کند. برای نمونه، می‌توان به استقبال و پذیرایی او از شیخ احمد احسایی اشاره کرد (اردکانی، 1374، ج1، ص‌623) که بسیار بارز و شکوهمند بود. (دمورگان، 1339، ص‌102) این امر سبب شده بود کرمانشاه در این دوره به یک مرکز علمی و فکری تبدیل گردد. شاید تشکیل مکتب‌خانه‌های متعدد عمومی و بنای مساجد و کتاب­خانه نیز در نتیجة این فضای علمی و فکری بود که در زمان ولایت دولت­شاه بر کرمانشاه پدید آمده بود. (والی‌زاده معجری،1380، ص21)

علاوه بر کرمانشاه، که از ثمرة ورود و خروج علما بهره‌های مذهبی و فرهنگی زیادی برد، توقف طولانی مدت طلاب و روحانیان عازم عتبات در کرمانشاه، فرصتی فراهم ‌آورد که از آن­ها برای تبلیع دین و افزایش آگاهی نواحی مجاور کرمانشاه، از جمله لرستان استفاده گردد. (دوبد و جان ادموندز و مینورسکى، 1362، ص‌27) بعضی از علما مورد احترام هر دو دولت ایران و عراق بودند، به گونه­ای که در نزاع­ها و جنگ­ها، واسطة بین دو دولت می­شدند. از این بین، می‌توان به شیخ جعفر نجفی اشاره کرد. ایشان از مهم‏ترین علماى زمان فتحعلى شاه بود که سلطنت شاه را تأیید کرد و نیز جنگ با روس‏ها را به فتحعلی­شاه تکلیف کرد. وى شاگرد وحید بهبهانى بود و چند بار در امور سیاسى دخالت کرد. از جمله در سال 1234 در درگیرى‏هاى ایران و عثمانى بر سر بابان کردستان وی که مقیم کربلا بود میان سلیمان پاشا حاکم بغداد و محمّدعلى میرزا وساطت کرد. وساطت شیخ جعفر نجفی براى آزادى اسراى عثمانى بود. (اشرف التواریخ، 1386، ص501)

د. انتقال کتاب و روزنامه به ایران

کرمانشاه محل انتقال روزنامه و کتاب به درون ایران بوده است. در آستانة مشروطیت، روزنامه‌هایی که نقش مؤثری در روشنگری‌های سیاسی و بیداری ایرانیان داشتند و در اروپا و عثمانی توسط ایرانیان به چاپ می‌رسیدند عمدتاً از این مسیر به ایران انتقال می‌یافتند. (مستوفی،1362، ج2، ص‌264) از سوی دیگر، رزنامه‌نگارانی از کشور روسیه در کرمانشاه استقرار یافته، اخبار ایران را از آنجا برای روزنامه‌های خود مخابره می‌کردند. (سپهر،1336، ص‌359) فراوانی رفت و آمد طلاب و علما از این مسیر به عتبات و بالعکس سبب شده بود نوعی شجاعت مذهبی در میان مردم شیعة ساکن در این نواحی به وجود آید. آنها دیگر مذهب خود را کتمان نمی­کردند. کتاب­های مذهبی شیعی توسط طلاب، علما و حتی زوّار و مسافران از ایران به عتبات برده می‌شد، هرچند در گمرک‏ بغداد ممانعت‌هایی صورت می‌گرفت، تا کتاب­های مذهبی که محتوایشان مقبول آن­ها نیست به داخل خاک عثمانی وارد نشود، اما این امر به هر نحو صورت می‌گرفت. (فخرالملک، 1372، ص‌32)

 

هـ . هیأت‌های خارجی و تبشیری و یهودی و تأثیرهای آن

 علاوه بر بهره­های مذهبی، که مردم ایران و روحانیان و طلاب و اهل علم از مسیر قم - قصرشیرین می‌بردند، مبلغان آمریکایی و انگلیسی نیز، که به قصد تبلیع مسیحیت عازم ایران می‌شدند، از این راه عبور می‌کردند. (گروته، 1369، ص‌190) در این بیان، یهودیان هم راه بغداد به قصرشیرین را در پیش گرفتند؛ زیرا آن­ها اعتقاد داشتند مقبرة استرو عموخان (استرو مردخای) در همدان است. این مقبره برای یهودیان همدان مکان مقدّسی محسوب می‌شد. (همان، ص‌147) همدان یکی از بزرگ‌ترین مراکز یهودیان بود. (بایندر، 1370، ص‌433) آنان به ایجاد مدارس مذهبی مبادرت کردند. وجود مدارس «آلیانس» توسط کلیمی‌ها در همدان و حتی در کرمانشاه سبب شده بود عده ای از افراد مسلمان نیز برای تحصیل به آن مدارس وارد شوند و از این طریق، شمار زیادی از اهالی همدان و کرمانشاه با زبان فرانسه آشنا شدند. (انه کلود، 1368، ص‌244) اعیان کردستان هم بچه­هایشان را به یکی از این مدارس می‌سپردند. (گروته، 1369، ص‌148)

در آن سده­ها، منفعت ایران در تجارت قالی بود. اروپاییان علاقة سیری‌ناپذیری به این صنعت داشتند. مدارس آلیانس فرانسوی - امریکایی و مانند آن در نفوذ تجاری کشورشان بسیار تأثیرگذار بود و به شدت تلاش می­کردند، به ویژه آنکه تجارت شاه­راه تهران - بغداد در دست ارامنه­ای بود که بچه­هایشان در این مدارس درس می‌خواندند.

 

و. رفت و آمد هنرمندان، معماران و شاعران

در تمام دورة قاجار، مانند دوره­های قبل، همانند صفویه، تعمیرات و توسعة حرم­های ائمّه:با حمایت­های مالی ایران صورت می‌گرفت و بسیاری از آن­ها معماری اسلامی ـ ایرانی داشت؛ از جمله کاشی­کاری. بنابراین، هر ساله و در دوره­هایی هنرمندان و مسلمانان برای مدت­های طولانی در عراق می‌ماندند. این امر نیاز به رفت و آمد تعداد قابل ملاحظه‌ای معمار، بنا، هنرمند و حتی ابزارآلات آنان داشت، (الحسینى‏، 1379، ص36) به گونه­ای که گروته از گنبد زیبای حضرت علی7 در نجف نام می­برد و از زیبایی آن یاد می­کند. (‌گروته، 1369، ص181) بیشترین تعمیر عتبات در زمان ناصرالدین شاه صورت گرفت. عضدالملک در اواخر سال 1283از طرف ناصرالدین شاه مأمور شد خشت‏هاى طلاى گنبدهاى مطهّر امام هادی7 و امام حسن عسکرى7 را به عتبات ببرد و به شیخ عبدالحسین تهرانى تحویل دهد. (عضدالملک، 1370، ص8) شیخ عبدالحسین تهرانى ملقّب به «شیخ العراقین»،‏ مجتهدى بسیار فاضل و مقبول عامّه بود. در دولت عثمانى نیز اعتبار زیادی داشت. ولات و حکّام عراق عرب او را بسیار احترام می­کردند. وی بر بیشتر تعمیرات و تأسیسات عتبات عالیات از جانب ناصرالدین شاه سمت مواظبت و مراقبت داشت. (محبوبی اردکانی، 1374، ج1، ص189)

توسعة صحن مبارک حضرت سیدالشهداء - ارواحنا له الفداء - به اضافة هزار ذرع زمین از خان­هاى اطراف صحن قدیم و بنای حجرات فوقانى و تحتانى و تعمیر گنبد مطهّر آن حضرت و همچنین مرمّت بقعة مبارک حضرت ابوالفضل العباس - صلوات الله علیه - در سال 1277، سال چهاردهم جلوس ناصرالدین شاه، اتفاق افتاد. از دیگر کارهای او، تعمیر گنبد نجف اشرف و بیرون آوردن نهر عمیق و عریض از حوالى حلّه از جوار مسجد کوفه و عمارت خورنق بود که از بناهاى نعمان بن منذر در زمان بهرام گور است. وی آب فرات را به دریاى نجف رسانید. (همان، ص100)

همان­گونه که گفته شد، حضور دولت­شاه، موجب رفاه و آبادانی مناطق تحت حکم‌رانی­ وی شد. در دوران دولت­شاه، صنایع و حرف در کرمانشاهان احیا گردید و در کنار این امور، صنایع نظامی پایه­گذاری شد و ترویج یافت و به ویژه زمانی این امر اوج گرفت که هیأت فرانسوی به شهر وارد شد. در این زمان، ابنیة جدید الاحداث، سربازخانه، مساجد متعدد، بازار، و عمارت حکومتی شامل اماکن اداری و تفریحی در کرمانشاهان بنا گردید. خلاصه باید گفت که اساس ساختار شهری کرمانشاهان متعلّق به دورة انتصاب و حکم­رانی محمد علی میرزای دولت­شاه است. در سطح شهر کرمانشاهان، مأمنی مطمئن برای مهاجران دیوانی و استعدادهای صاحب ذوق فراهم گردید. ایجاد، احیا و رواج هنرهای سنّتی در پناه توجه محمّدعلی میرزا، همچون معماری، قلم­زنی، نقاشی، خوش­نویسی، شعر و ادب و در یک کلام، فرهنگ ایرانی و اسلامی در کرمانشاهان احیا گردید. در عهد دولت­شاه (1212-1237)، شاعران شایسته و استعدادهای ادبی از گوشه و کنار کشور به کرمانشاهان مهاجرت کردند و در سایة توجهات محمّدعلی میرزا، کانونی از شعر و ادب در این سو پی‌ریزی گردید و محفلی دیگر از سرایندگان مکتب عراق و خراسان و علما و دانشمندان در شهر کرمانشاه فراهم آمد. (هانری بایندر، 1370، ص401)

 

ز. رفت و آمد فرنگی‌ها برای خواندن کتیبه‌های بیستون و سایر آثار تاریخی

در دورة قاجار، رفت و آمد فرنگی‌ها برای آمدن به ایران و بررسی مسائل جغرافیایی و تاریخی بیشتر شد. غیر از اهداف سیاسی که این گروه­ها داشتند، دانشمندان شرق‌شناس برای خواندن کتیبه­ها و کشف‌ نوشته­های آن در مسیر جادة قم - قصرشیرین مسافرت می­کردند که به کشفیات جالبی نیز نایل گشتند. فتح «گنج‌نامة همدان» و خواندن کتیبه­های بیستون از اقدامات آن­ها بود. معروف­ترین آن­ها اوژن فلاندن‏ فرانسوی بود.

اوژن فلاندن، نقاش و سیّاح و باستان‏شناس و نویسندة فرانسوى، به اتفاق دوست هنرمند خود پاسکال کیست، در دوران سلطنت فتحعلی‌شاه قاجار در سال‌هاى 1219 و 1221 به ایران آمدند و آثار تاریخى «تخت‏جمشید» و «نقش رستم» را با دقت تمام بررسى کردند. فلاندن‏ شرح این مسافرت را در یکى از تألیفات خود به نام مسافرت به ایران در سال‌هاى 1840 و 1841 میلادی نگاشته که مطالب سودمندى دربارة دو اثر مزبور دارد. (فلاندن، 2536، ص177) مسافرت­های دانشمندان شرق‌شناس با کمک‌های مالی فراوان کشورشان انجام می­شد. دولت فرانسه هیأت اکتشافى «تکسیه»، «فلاندن‏» و «کوست» و در سال‌هاى آینده «دیولافوا» را به ایران فرستاد. کاوش‏ها یا اکتشافات، که با کمک‏هاى مالى فراوان انجام یافت، به طبع و نشر مجلّدات گران‌بهایى منجر گشت که با ذوق و قریحة ممتازى به تصاویر آراسته شده است. این مسافرت­ها هنگامی ادامه داشت که کشورهای مورد نظر روابط خوبی با دولت قاجار داشتند. در هنگام تیرگی روابط، این کاوش‌ها و اکتشافات پایان می­پذیرفت. (کرزن، 1380، ج1، ص55)

 


نتیجه‌گیری

راه قم - قصرشیرین در دورة قاجار، مهم­ترین راه داخلی ایران تا سرحدات غرب کشور بود. این راه به سبب کارکردهای متنوّعی که داشت، تأثیرهای همه­جانبه‌ای در حیات سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اقتصادی شهرها، سکونت­گاه‌ها و منازل واقع شده در طول مسیر برجای گذارده است. طبقات گوناگون اجتماعی از این مسیر استفاده می­کردند. توده­های مردم از این مسیر راهی زیارت عتبات عالیات می‌شدند و یا جنازه‌های عزیزان خود را برای خاک‌سپاری در عتبات عالیات، از این مسیر عبور می‌دادند. نیاز بغداد به انواع کالاهای ایرانی سبب گردید تجّار از این مسیر تجارت پررونقی با بغداد داشته باشند. حتی غربی‌ها نیز در کار تجارت، از این راه سود می‌جستند، به‌ویژه انگلیسی‌ها، فرانسوی‌ها و روس‌ها که علاقة فراوانی به تجارت فرش داشتند. عبور علما و طلاب دینی، که برای زیارت و یا تحصیل به عتبات می‌رفتند، فرصت مغتنمی برای آگاهی بخشی به توده‌های مردم ساکن این مسیر پررونق فراهم آورد، تا جایی که به همین سبب، بعضی از مناطق، مانند کرمانشاه به یک مرکز مهم علمی و فرهنگی و مذهبی تبدیل شده بود. این مسیر در اواخر دورة ناصری و مقارن ایام مشروطیت، راه مهم ورود اندیشه‌های نو و انقلابی بود. روشن­فکران ایرانی مقیم اروپا و عثمانی از این راه، برای انتقال روزنامه‌هایی که در آن سرزمین‌ها چاپ می‌گردید، استفاده می‌کردند.

1. ادیب الملک، سفرنامة ادیب الملک، تصحیح مسعود گلزار، تهران، دادجو، بی‌تا.
2. ارباب، محمّدتقی، قم نامه، قم، کتاب‌خانة آیت‌الله العظمی مرعشی، 1364.
3. اعتصام الملک، سفرنامة اعتصام الملک، تصحیح منوچهر محمودی، تهران، مصحّح، بی‌تا.
4. اعتضاد السلطنه، محمدحسن خان، اکسیر التواریخ، تهران، ویسمن، 1371.
5. ــــــــــــــــــــــــــ ، تاریخ منتظم ناصری، ج‌3، تصحیح اسماعیل رضوانی، تهران، دنیای کتاب، 1367.
6. ـــــــــــــــــــــــــ ، روزنامة خاطرات اعتمادالسلطنه، به کوشش ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، 1377.
7. افضل الملک، سفرنامة قم، قم، زایر، 1384.
8. انه، کلود، خاطرات سفر کلود انه در آغاز مشروطیت، ترجمة ایرج پروشانی، تهران، معین، 1368.
9. اوژن اوبن، ایران امروز، ترجمه: علی اصغرسعیدی، تهران، زوار، 1362.
10. اولیویه، سفرنامة اولیویه، ترجمة محمّدطاهر میرزا، تهران، اطلاعات، 1371.
11. بایندر، هانری، کردستان، بین النهرین و ایران، ترجمة کرامت الله افسر، تهران، فرهنگ‌سرا، 1370.
12. براون، ادوارد، انقلاب مشروطیت ایران، تهران، کویر، 1386.
13. بروگش، هیزش، سفری به دربار صاحبقران، ترجمة کردبچه، تهران، اطلاعات، 1367.
14. پری، جان، کریم خان زند، ترجمة محمّدعلی ساکتی، تهران، نشر نو، 1368.
15. پژوهش کمبریج، تاریخ ایران دورة صفویه، ترجمة یعقوب آژند، تهران، جامی، 1380.
16. جکسن، سفرنامه جکسن، ترجمة منوچهر امیری، تهران، خوارزمی، بی‌تا.
17. جمال زاده، محمّدعلی، گنج شایگان، تهران، بنیاد موقوفات افشار، 1376.
18. دالمانی، هانری رونه، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، ترجمة محمّدعلی فره‌وشی، تهران، امیرکبیر، 1335.
19. دمورگان، جغرافیای غرب ایران، ترجمة کاظم ودیعی، تبریز، چهر، 1339.
20. دوبد، بارون و سیسیل جان ادموندز و ولادمیر مینورسکى، دو سفرنامه درباره لرستان، ترجمة اسکندر امان اللهى بهاروند و لیلى بختیارى‏، تهران، بابک، 1362.
21. دوراند، سرتی مور، سفرنامه دوراند، ترجمة علی محمّد کسایی، تهران، آفتاب، بی‌تا.
22. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، تهران، فردوس، 1371.
23. دیوان بیگی، احمد، حدیقة الشعرا، تهران، زرین، 1364.
24. دیولافوا، سفرنامه دیولافوا، ترجمة فره‌وشی، تهران، خیام، 1332.
25. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، نگاه، 1382.
26. سپهر، احمدعلی، ایران در جنگ بزرگ، تهران، چاپخانه بانک ملّی ایران، 1336.
27. سیف‌الدوله، سفرنامه سیف‌الدوله، تهران، نی، 1364.
28. شمیم، علی اصغر، ایران دوره سلطنت قاجار، تهران، بهزاد، 1387.
29. عضدالملک، علیرضا، سفرنامه عضدالملک، تهران، مؤسسة مطالعات پژوهش، 1370.
30. عین السلطنه، قهرمان میرزا سالور، روزنامه خاطرات عین السلطنه، تهران، اساطیر، 1374.
31. فخرالملک، ابوالحسن خان، از حریم تا حرم، تهران، اسناد ملّی ایران، 1372.
32. فراهانی، حسن، روزشمار تاریخ معاصر ایران، تهران، مؤسسة مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1385.
33. فلاندن، اوژن، تهران، ترجمة حسین نورصادقی، اشراقی، 2536.
34. قاضی عسگر، حدیث قافله‌ها، قم، مشعر، 1382.
35. قائدان، اصغر، عتبات عالیات عراق، قم، مشعر، 1383.
36. قراگزلو، فرید، خاطرات فرید، تهران، زوّار، 1354.
37. کرزن، جورج ناتانیل، ایران و قضیة ایران، ج‌1، ترجمة غلام علی وحید مازندرانی، تهران، علمی و فرهنگی، 1380.
38. گروته، هوگو، سفرنامة گروته، ترجمة مجید جلیلوند، تهران، مرکز، 1369.
39. لسترنج، گای، جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی، ترجمة محمود عرفان، تهران، علمی و فرهنگی، 1377.
40. ماکسیم، سیرو، کاروانسراهای ایران و ساختمان‌های کوچک بین راه، ترجمة عیسی بهنام، تهران، سازمان حفاظت آثار باستانی ایران، 1949.
41. محبوبی اردکانی، حسین، چهل سال تاریخ ایران، تهران، اساطیر، 1374.
42. مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، زوّار، 1377.
43. مهدوی، هوشنگ، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، امیرکبیر، 1388.
44. موریه، جیمز، سفرنامه جیمز موریه، ترجمة ابوالقاسم سری، تهران، توس، 1385.
45. نصیری، محمدرضا، اسناد و مکاتبات تاریخى ایران: دورة افشاریه، گیلان، جهاد دانشگاهی، 1364.
46. نوری، محمدتقی بن محمد مهدی، اشرف التواریخ، مصحح، سوسن اصیلی، تهران، میراث مکتوب، 1386.
47. هدایتی، هادی، تاریخ زندیه، تهران، دانشگاه تهران، 1334.
48. والیزاده معجزى، محمدرضا، تاریخ لرستان روزگار قاجار، تهران، حروفیه، 1380.
49. ویلز، ایران در یک قرن پیش، ترجمة قراگزلو، تهران، اقبال، 1368.