موسسه شیعه شناسیفصلنامه علمی شیعه شناسی1735-4722176620190823The Theory of Justice as Fairness In Khwaja Nasiral-din Tusi’s Thoughtنظریه عدالت بهمثابه انصاف در اندیشههای خواجهنصیرالدین طوسی73638436FAنصرالدین نانسیدانش آموخته دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسیJournal Article20181116In twentieth century, we see ‘considering justice as fairness’ as a moral theory with foundations of contractualism. In this regard, we have identified the theory of justice as fairness through the method of discourse analysis from Khwaja Nasir’s thoughts. In his view, the universe and the social life have formed on the basis of divine justice (i.e. divine laws in the system of genesis and legislation), and its lasting is due to affection. However, when innate affection is lacking, the need to constructing justice as fairness for doing people’s interactions by Imam becomes necessary so that the foundationalist (religious) morality may be created. Khwaja Nasir’s discourse of justice as fairness has been articulated as the Shiite’s moral discourse. And the central denotation of the discourse, i.e. the ‘divine justice’, serves as the origin of the laws and contracts, which give meaning to ‘religious morality’ by attracting the floating denotations of ‘innate affection’ and ‘man-made artificial justice and morality’ (Imam or the prime head of Medina) from the sphere of discourse-likeness. It seeks to make the discourse of ‘justice as fairness’ hegemonic in his utopia.در قرن بیستم، شاهد نگاه به عدالت به مثابه انصاف، همچون یک نظریه اخلاقی، با شالودههای قراردادگرایی هستیم. در این زمینه، نظریه عدالت به مثابه انصاف با روش تحلیل گفتمان از اندیشههای خواجهنصیر شناسایی شده است. به نظر وی، جهان هستی و زندگی اجتماعی، بر مبنای عدل الهی (قوانین الهی در نظام تکوین و تشریع) شکل گرفته و پایداری آن به علت محبت است، اما با فقدان محبت فطری، نیاز به ساخت عدالت به مثابه انصاف برای انجام دادن تعاملات مردم، توسط امام ضروری میشود تا اخلاق مبناگرا (دینی) ایجاد گردد. گفتمان عدالت به مثابه انصاف خواجهنصیر، به عنوان گفتمان اخلاق شیعی مفصلبندی گردیده و دال مرکزی گفتمان، «عدل الهی» به عنوان منشأ قوانین و قراردادهاست که با جذب دالهای شناور «محبت فطری»، «عدالت و اخلاق صناعی ساخته انسان» (امام یا رئیس اول مدینه)، از حوزه گفتمان گونگیبه دال «اخلاق دینی» معنا میبخشد و در پی هژمونیک نمودن گفتمان عدالت به مثابه انصاف در مدینه فاضله خویش است.https://www.shiitestudies.com/article_38436_e1c391cb9091c52ff49933523349b7e0.pdfموسسه شیعه شناسیفصلنامه علمی شیعه شناسی1735-4722176620190823Analytical Comparison of the Views Of Two Expositors of Nahj al-Balagha
(Ibn Abil-Hadid and Ibn Meytham) on Sheqsheqiya Sermonمقایسه تحلیلی آراء دو شارح نهجالبلاغه (ابنابیالحدید و ابنمیثم) درباره خطبه شقشقیه375438437FAعلی اکبر عباسیاستادیاردانشگاه اصفهانJournal Article20180306Ibn Abil-Hadid and Ibn Meytham have written two of the best-known expositions of Nahj al-Balagha in the seventh century. They are two writers who – regardless of their different religious leanings – were religiously tolerant persons. Here, we investigate and analyze the views of those two expositors regarding one of the most important and the most sensitive sermons of Nahj al-Balagha using descriptive-analytical method. According to the findings of this study, both writers were seeking to create sympathy and attachment between various Islamic denominations, avoiding divisive things. The practical manifestation of this purified thought and sense in the two expositions was different; that is, Ibn Meytham Bahrani avoids reporting many traditions and historical reports which they regard divisive to achieve that goal, and uses a peaceful language. Ibn Abil-Hadid, however, has brought more historical reports in his expositions, and has – of course – observed the religious feelings of both the Shiites and the Sunnites in his investigation and analysis of the historical reports. He has previously mentioned what has led to reprehending the caliphs by Imam Ali, but seeks to justify the caliphs’ actions.
ابنابیالحدید و ابنهیثم، دو شرح از معروفترین شروح نهجالبلاغه را در قرن هفتم هجری نوشتهاند؛ دو نویسندهای که فارغ از گرایش مذهبی متفاوت، اهل تسامح و بردباری بودهاند. در این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی، آرا، نظریات و دیدگاههای این دو شارح را درباره یکی از مهمترین و حساسترین خطبه های نهجالبلاغه بررسی و تجزیه و تحلیل میکنیم. بر اساس یافته های این پژوهش، هر دو نویسنده به فکر ایجاد انس و الفت در بین مذاهب مختلف اسلامی بوده و از امور تفرقهانگیز احتراز داشتهاند. نمود عملی این اندیشه و حسِ پاک در دو شرح، متفاوت جلوه گر شده است؛ بدین معنا که ابنمیثم بحرانی برای رسیدن به این هدف، از ذکر بسیاری از اخبار و گزارشهای تاریخی که آنها را باعث درگیری و تفرقه بین مسلمانان میداند، صرفنظر میکند و مطالبش با لحنی مسالمتآمیز است؛ ولی ابنابیالحدید به نسبت اخبار تاریخی بیشتری را در شرحش آورده و البته در بررسی و تحلیل گزارشهای تاریخی، احساسات مذهبی هم شیعیان و هم اهلسنت را رعایت کرده است. وی آنچه را که باعث مذمت خلفا در کلام امام شده، بیشتر ذکر کرده، ولی درصدد توجیه و تأویل اقدامات خلفا برآمده است.https://www.shiitestudies.com/article_38437_f501b879bc8fd145eac67bb45a4861e0.pdfموسسه شیعه شناسیفصلنامه علمی شیعه شناسی1735-4722176620190823آزادخان غلجایی؛ حکمران سنیمذهب و نقر سکه صاحبالزمان(عج)558438438FAجواد موسوی دالینیاستادیار گروه تاریخ دانشگاه شیرازJournal Article20180411تغییرات نوشتاری و مضامین روی سکه های ایرانی، با سقوط و تأسیس حکومتها، دچار تغییرات محتوایی میگردید. فرمانروایان این سرزمین ـ به ویژه از سقوط صفویه تا ابتدای قاجاریه ـ به دلایل مختلفی موجبات این تغییرات و تحولات را فراهم مینمودند. نمونهای از این مضامین را بر روی سکه های آزادخان افغان میتوان مشاهده کرد. مسأله پژوهش، هدف و انگیزه آزادخان سنی مذهب در استفاده از نام صاحبالزمان<sup>(عج) </sup>بر روی مسکوکات خود است. یافته پژوهش، نشان میدهد که مضامین و شعارهای نگاشته شده بر روی سکه ها، بیانگر جهانبینی و باورداشتهای دینی، اخلاقی و سیاسی جامعهای است که آن سکه ها در آنجا رواج داشته است. از این رو، هرچند ضرب سکهها و نقر مضامین آن در اختیار آزادخان غلزایی بوده، وی از روی مصلحت برای رضایت پیروان خود، به اعتقادات شیعی آنان احترام گذاشته و سکه با نام صاحبالزمان<sup>(عج) </sup>ضرب نموده است. این پژوهش، با استفاده از روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی و جمع آوری دادهها از منابع دست اول، در ابتدا اهمیت دانش سکه شناسی، قدرت گیری آزادخان پس از قتل نادرشاه را بررسی میکند. در ادامه، به بررسی کوتاه سیر تحول شعایر بر روی سکه های عصر صفویه و دوران فترت در نقر مضامین شیعی یعنی دوره افغانهای غلزایی و نادرشاه میپردازد. در پایان، ضرب سکه به نام حضرت صاحب الزمان <sup>(عج)</sup> توسط آزادخان را تبیین و تحلیل میکند.https://www.shiitestudies.com/article_38438_b364e62e68782fd4c86634388ec24b8d.pdfموسسه شیعه شناسیفصلنامه علمی شیعه شناسی1735-4722176620190823شیعه در منابع تاریخی دوره ایوبیان در مصر و شام8512038439FAاحمد بادکوبه هزاوهتاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهرانمعصومه آبانگاه ازگمیتاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهرانJournal Article20181130در دوره ایوبیان، به سبب انقراض دولت شیعی فاطمیان و اعمال سیاست سرکوبگرانه و ضدشیعی دولت ایوبی، بستر مناسبتری برای بروز گرایشهای فرقهای مورخان اهلسنت در مصر و شام فراهم گردید که میتوانست مواضع واقعی آنها را نسبت به شیعه و مظاهر آن نمایان سازد. رویکرد مورخان مزبور در برابر تشیع و انگارههای آن، مسأله جستار حاضر است که در دو موضوع مصداق حقیقی شیعه در نظر آنان و چگونگی مواجههشان با بنمایههای اعتقادی شیعه نظیر عترت، افضلیت اهلبیت، واقعه کربلا، مهدویت و نظایر آن واکاوی شده است. بدین منظورآثار تاریخی شاخص تعدادی از تاریخنگاران سنیمذهب این دوره، در دو گروه کلی مورخان متعصب مانند عمادالدین اصفهانی، ابوشامه و ابنواصل و مورخان منصف نظیر ابنعدیم، ابنخلکان و سبط ابنجوزی با روش توصیفی ـ تحلیلی مقایسه و مطالعه شده است. دستاورد این پژوهش، نشان میدهد که امامیه اثناعشری، مصداق شیعه رسمی در نگاه این مورخان هستند و باقی فرق، از انشعابهای منحرف آن محسوب میشوند. مواضع اغلب این مورخان درباره بنمایههای اعتقادی شیعه، با اختلافهایی، قرابت زیادی با دیدگاههای امامیه دارد، لذا لعن و تکفیر این مورخان که گاه درباره شیعه مشاهده میشود، متوجه اسماعیلیه و شعبههای آنها بوده و عمدتاً شامل امامیه نمیگردد. https://www.shiitestudies.com/article_38439_29bca5f874f8cae61b45717580a9e276.pdfموسسه شیعه شناسیفصلنامه علمی شیعه شناسی1735-4722176620190823بررسی شبهات مطرح در منهاجالسنه درباره جنگهای امیرالمؤمنین12114838440FAعبدالرحمن باقرزادهاستادیار دانشگاه مازندرانعباس بخشنده بالیاستادیار دانشگاه مازندرانJournal Article20181215دیدگاههای کمسابقه ابنتیمیه در قرن هفتم، شخصیتی متعصب از وی و قرائتی متحجرانه از اسلام به نمایش گذاشت و باعث شد تا موجی از مخالفت دانشمندان فریقین خصوصاً عالمان مذاهب اربعه اهلسنت علیه او به راه افتد. تا جایی که با اتفاق نظر، او را طرد و با حکم قضایی به حبس طولانی محکوم نمودند. یکی از دیدگاههای وی، ایراد به جنگهای امیرالمؤمنین در جمل و صفین است. وی این جنگها را فاقد وجاهت شرعی و مصداق فتنه و معارضان یعنی اصحاب جمل و معاویه و یارانش را از اتهام بغی تبرئه مینماید. مسأله ما میزان انطباق ادعاهای وی با منابع دینی و دیدگاه غالب در میان اهلسنت است. یافته مهم این مقاله که با روش تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از منابع معتبر اهلسنت تدوین شده، عدم انطباق دیدگاه وی با منابع مهم دینی و دیدگاه غالب آنان است و به این نتیجه میرسد که دیدگاهش کاملاً نادرست و در تقابل با اندیشه سایر اهلسنت است.https://www.shiitestudies.com/article_38440_a072c141c46a4a9bf682ecac04c15377.pdfموسسه شیعه شناسیفصلنامه علمی شیعه شناسی1735-4722176620190823محدوده ولایت فقیه در جامعه شیعی از دیدگاه آیتالله عبدالکریم حائری14916838441FAحمید رضا فتحی سقزچیدانشجوی دکتری رشته حقوق عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایرانمحمد جواد ارسطاپردیس فارابی دانشگاه تهرانJournal Article20181214فقیهان از دیرباز، کم و بیش درباره شرایط و اختیارات حاکم اسلامی به بحث و بررسی پرداختهاند. گروهی از فقیهان، حکومت و اداره امور جامعه را در زمان غیبت حق فقیهان میدانند. تأکید بر اجتهاد به عنوان شرط اساسی مشروعیت نظام سیاسی در عصر غیبت و به تبع آن ولایت سیاسی مجتهدان، به دو نتیجه عملی انجامیده است:<br /> الف. اصرار بر عدمجواز واگذاری حکومت به دیگران و حفظ ولایت سیاسی بلاواسطه و مباشرت فقیه در امر دولت به عنوان تنها مصداق (حاکم عادل) در عصر غیبت؛<br /> ب. جواز اذن به غیر فقیه و ظهور حاکم مأذون و مشروع.<br /> در مقابل، گروهی از فقیهان به تفکیک بین امور شرعی و عرفی روی آورده اند و امور شرعی مانند قضاوت و اجرای حدود و امور حسبیه را از وظایف فقیهان، و امور عرفی مانند سیاست و امنیت را از وظایف حاکم عادل دانستهاند. در میان این گروه، فقیه بزرگوار حضرت آیتالله عبدالکریم حائری دیدگاه دو گانه ولایت «سلطنت سلطان ذیشوکت در امور عرفی و ولایت فقیه جامعالشرایط در امور شرعی» را پذیرفته است. مقاله حاضر قصد دارد به تبیین دیدگاه مرحوم حائری و نقد آن بپردازد.https://www.shiitestudies.com/article_38441_56fde72d8c5b00b612df94d5df6e3d4b.pdf