این پژوهش در پی یافتن پاسخی جامعهشناختی برای این پرسش است که: «از زندگی طلاّب چه میدانیم؟» در این زمینه، سؤالهای متعددی مطرح میشود که غالباً حول محور ابعاد عینی، وضعیت زندگی روزمرّه و گرایشهای ذهنی طلاّب سازمان یافته است. هدف اصلی این پژوهش در گام نخست، آن است که ابعاد بیشتری از زندگی طلاّب را بشناسیم، قالبی بودن نوع زیست اجتماعی طلاّب را بشکنیم و تکثّر موجود در واقعیت زندگی آنان را تا حدی درک کنیم. هدف دوم تولید فرضیات جامعهشناختی قابل دفاع و برخاسته از واقعیت زندگی طلاب دورة سطح حوزة علمیة قم است که بتواند راهنمای تحقیقات کمّی - تبیینی آتی در این حوزه قرار گیرد. رویکرد روشی انجام این پژوهش، رویکرد کیفی است که در هر مرحله، از فنون متناسبی سود جستهاست: در مرحلة جمعآوری دادهها، از دو فن «مصاحبة عمیق نیمهساختیافته» و «مشاهده» (ساختیافته و نیمهساختیافته) و در مرحلة تحلیل دادهها، از دو روش اصلی «گروندد تئوری» و «تیپولوژی» (از نوع برساختی) استفاده شده است. نمونة این پژوهش، شامل نه تن از طلاّب دورة سطح مشغول به تحصیل در حوزة علمیة قم و دو تن از استادان و مدیران حوزه میشود. در پایان این پژوهش و براساس دادههای گردآوری شده از میدان تحقیق، دو گونة اجتماعی متمایز طلاّب با عناوین «تیپ نوگرا» و «تیپ سنّتی» نامگذاری شدند. این دو تیپ، با وجود نقاط شباهت فراوان، در هفت متغیر با یکدیگر تمایز قابلتوجهی داشتند: نوع انگیزههای طلبهشدن (شامل دو بُعد)، سن ازدواج، نوع ابزار تبلیغ دینی، نوع رابطه با فناوریهای ارتباطی نوین، نوع رابطة اجتماعی با همسر، و دیدگاه دربارة اشتغال همسر.